ـــــــــکُمِـشـــــــــــــــــــــــــــ

ـــــــــکُمِـشـــــــــــــــــــــــــــ

بایگانی

درست می‌گویند

۳ مهر ۱۳۸۹
خیلی خوابم میومد اما باید بیدار می‌موندم. شنیده بودم قهوه خوابو از سر می‌پرونه. با این‌که اهل قهوه نیستم آبو جوش کردم و یه قاشق قهوه و یه قاشق کافی‌میت تو لیوان آب جوش ریختم و هم زدم. لیوان به دست روی صندلی نشستم. خواستم لیوانو روی میز بذارم که از دستم ول شد و محتویاتش ریخت روی پام... سوختم و دادم درومد...
خوابم حسابی پرید؛ درست میگند، قهوه خوابو از سر می‌پرونه.




۸۹/۰۷/۰۳
ــ ـکمشـــ

نظرات  (۲۳)

حالا طوری که نشدید به خیر گذشته انشاا...

پاسخ:
الحمد لله خوبم چیزی نشد فقط دکتر گفت باید پاتو از رون قطع کنیم.
با سلام
اون که میگن قهوه خوابو می پرونه درسته
ولی شما نسکافه میل می خواستید بکنید
برای همین هم ریخت
اگه قهوه میل میکردید اثرات آن را ملاحظه میکردید .

پاسخ:
البته این در تخصص شماست اما ظاهرا نسکافه همون قهوه‌ی آماده‌س و اثرات اونو هم داره.
انشالله که بخیر گذشته باشه؟!!!
قهوه دم کردن حتما آبجوش نمیخواد....

پاسخ:
هاله جان قهوه‌ دم کردن مال ولایت شماست. ما به همین قهوه آماده‌ها قانعیم که اونم آب جوش می‌خواد.
سلام
عجب اثری داشته این قهوه!
نکنه قهوه تلخ مدیری بوده؟

پاسخ:
اگه قهوه مدیری هم خواب‌پرونه برم بخرم؟
۰۴ مهر ۸۹ ، ۱۰:۳۹ عبدالحمید حقی
سلام

بابا چا کنها که کافی میت و قهوه و کافی نت و مین چیزها نمی خورند

یه پارج اب قنات یا چشمه (بدون کلر) غوغا میکنه

موافق نیستی؟


http://hamidhaghi.blogsky.com

پاسخ:
کی دیگه میره ته چاه؟ من یه ربوت چاه‌کن دارم و چرخ چاه رو هم موتوری کردم. خودم می‌شینم کنار چاه چای می‌خورم و نت‌گردی می‌کنم.
نه کمش جان شما خواب آلود بودی ندیدی اون شیرکاکائو بوده به جای کافی میت هم حتما آرد ریختی حالا مطمئنی لیوان دستت بوده؟؟؟
هر چی بوده خداروشکر گذشت چیزی تون که نشده ؟؟؟

پاسخ:
به این می‌گن ذهن کاراگاهی. احتمال مهمی رو مطرح کردی ممکنه درست باشه باید بررسی کنم.
مهم تاثیری بوده که گذاشته.
نوع مصرفش زیاد مهم نیست

پاسخ:
پس شما هم معتقدی هدف وسیله رو توجیه می‌کنه!؟
۰۴ مهر ۸۹ ، ۱۹:۲۲ مهدی حاجی زکی
سلام کمش عزیز
وقتی پست جدیدت رو خوندم خیلی فکر کردم
پیش خودم گفتم حتما باید یه کنایه ای ، مثلی ، ضرب المثلی توش باشه !
بعد با خودم اینجوری اندیشه کردم :
یا از روزمرگی خسته شدی
یا دلت برای بچه ها تنگ شده گفتی با این حربه بهت سر بزنن از تنهایی در بیای
یا اونقدر از داغی قهوه سوختی که خواب از سرت پریده و اونقدر این مسئله رو مهم می دونستی که به فکر نوشتنش افتادی
یا این قهوه ای که تور وبیدار نگه داشته قهوه تلخ مهران مدیری بوده چون راسش منو که از خواب دزدید و مجبورم کرد هر سه قسمتش رو تا آخر ببینم و اگه معن (یا منع) نمی شدم منتظر بقیه اش هم بودم
و یا اینکه محفظه کوچیک مغز گنجشکی بنده قد نداد تا کنایه این پست رو بفهمم

فکر نمیکنم مدت زمان گرم موندن قهوه انقدر طول بکشه توان سوزاندن یک آدم بزرگسال رو داشته باشه مگر این که ...
مهم این است که شما بعد از سرازیر شدن قهوه به بخت و اقبال خود در نیمه شب فکر کردید و ازین که کی حال داره دوباره قهوه بسازه .
به این میگن بد شا نسی نه اثر قهوه .

پاسخ:
واقعا هم کی حال داره دوباره قهوه درست کنه با پای سوخته البته!
خوردن اجزای میت شرعا اشکال داره. تو رفتی کافیشو واسه چی خوردی که این بلا سرت اومده؟ خوبه توی این دنیا سوختی و عذابشو دیدی و گرنه اون دنیا ... بیخیال. الان چطوری؟ خوبی؟ مارو نمیدیدی خوشحال بودی؟!! بیدارم بدون قهوه بدون نسکافه!!

پاسخ:
کجا بیداری مرد حسابی!؟ معلوم هست کجایی و چه می‌کنی؟ نبودنم حدی داره آخه!
۰۵ مهر ۸۹ ، ۰۰:۲۳ مدیریت کسب وکار
سلام جناب کمش
شاید از مطالب من زیاد خوشتان نیامده چون کپی می باشد ولی تمامی مطالب که من در وبلاگم قرار دادم نوعی تحقیق دروس مدیریت کسب وکار می باشد که بتازه گی در دانشگاهها تدریس می شود و شاید برای من پرو}ه درسی باشد ولی در اصل نوعی واقعیت بررسی کارها در جامعه می باشد .به هر حال این وبلاگ را با هدف آشنائئی نسلی که منتظر کسب وکارجدید می باشد ایجاد نموده ام 0

پاسخ:
به نظرم کتاب‌ها و اینترنت پر از چنین مطالبی است. با این حال اگر خواننده‌ای دارد خوب است.
۰۵ مهر ۸۹ ، ۰۲:۵۵ مهدی رفعتی
درود اگر مانند من هر هفته سریال قهوه تلخ را می خریدید هوس قهوه خوردن را از سرتان بیرون می کردید!

پاسخ:
با این همه تعریف حتما همین امروز می‌روم و می‌خرم.
سلام

این قهوه ی داغ را به تو هدیه کنم؟
یا سبزی باغ را به تو هدیه کنم؟
حالا تو بگو شکوفه را می خواهی
یا پای چلاق را به تو هدیه کنم؟

پاسخ:
مثل همیشه یک رباعی در آستین داری. دل خوش باشی مرد.
عجب جوابی دادی

موندم چی بگم

تو فقط کمش معمولی نیستی

تو ختم همه ی چاکنها و منار دزای عا لمی؟؟؟!!
(0خوشت نیومد تاییدش نکن)

۰۵ مهر ۸۹ ، ۲۲:۴۳ مدیریت کسب وکار
البته گفته شما درسته هم توی اینترنت و هم توی کتابها از این حرفها زیاده ولی ما عملا باید آن را تجربه کنیم ضمنا جمع کردن موضوعی و آوردن در وبلاگ حودش کاری است
اونی هم که باید بخونه و بدردش بخوره حتما"میخونه

پاسخ:
منکر زحمت شما نیستم و امیدوارم به درد مردم بخوره اما من که کار و کاسبیم سکه‌س.
۰۵ مهر ۸۹ ، ۲۳:۲۵ حمید امینی
سلام
کمش خان
این قهوه که خوردی تقلبی بوده
بیا مغازه تا اصلیشو بهت بدم شما که نزدیک مغازه ما هستی پس بیا تا ببیتمت
در ضمن مهدی حازکی قهوه زیاد دوست داره

۰۸ مهر ۸۹ ، ۱۸:۰۸ عبدالحمید حقی
سلام

چند پست جدید............


http://hamidhaghi.blogsky.com
۰۸ مهر ۸۹ ، ۲۲:۱۴ حمید امینی


همین طوری
من شعر نگفته ام نگین پروردم
خورشید و ستاره و زمین پروردم
هر شعر شده است خنجری برقلبم
صد مار درون "آستین" پروردم

اینم از تو آستینم در اوردم!بپا نیشت نزنه!

پاسخ:
فکر نمی‌کنی دو بیتش زیادی متضادند!؟
۰۹ مهر ۸۹ ، ۰۲:۱۰ نمکی سابق
سلام دلم تنگتون شده بود گفتم یسر بزنم

پاسخ:
لطف کردی. چای بریزم روی پات یا قهوه؟
سوختن و ساختن
رسم نیکویی است!

پاسخ:
فقط سوختم چیزی ساخته نشد!
قهوه رو پاتون ریخته نه دستتون .منتظر پست جدید هستیم.

پاسخ:
چشم همین الآن.
کدوم بیت هاش متضادند؟

پاسخ:
بیت اول در ستایش شعره اما بیت دوم در مذمت اون(تشبیه به خنجی در قلب و مار در آستین)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی