ـــــــــکُمِـشـــــــــــــــــــــــــــ

ـــــــــکُمِـشـــــــــــــــــــــــــــ

بایگانی

اگر شما از آن آدم‌هایی هستید که با آینه قهرند و مردم را به سرگین شتر هیئتشان هم حساب نمی‌کنند و با هر سر و شکلی بیرون می‌آیند که هیچ، اما اگر این‌طور نیستید و به ظاهرتان اهمیت می‌دهید، خوب است به ظاهر نوشته‌هایتان هم اهمیت بدهید.
آقای عزیز و نازنین، شما دوست ندارید نوشته‌تان ظاهری زیبا و شسته‌رفته و استاندارد داشته باشد؟ نمی‌خواهید موهایش مرتب باشد؟ نمی‌خواهید صورتش خوب اصلاح شده باشد؟ نمی‌خواهید اتوی لباسش هندوانه قاچ کند؟ نمی‌خواهید گره کراواتش چروک نداشته باشد(اِ مگه شما هم کراوات می‌زنید!؟) نمی‌خواهید کفش‌هایش برق بزند؟
خانم گرامی با شما هم هستم، شما نمی‌خواهید چادرش لک نداشته باشد؟‌ نمی‌خواهید مانتو و شلوارش ست باشد؟ نمی‌خواهید کرم‌پودرش خوب خوابیده باشد؟ نمی‌خواهید پنککش خوب جوش‌ها را پوشانده باشد؟ نمی‌خواهید رژش...(دو سه جمله‌ی دیگر بنویسم در این‌جا را گل می‌گیرند گل گرفتنی).
قربونتان بروم دسته‌جمعی، فدای آن شکل و بارتتان، عزیزان دل برادر، بالاخره هر کاری حساب و کتابی دارد. نمی‌شود که همین‌طور هرمه‌ای صفحه‌ی بلاگفا را باز کنید و یک وبلاگ بسازید و شروع کنید به کار گرفتن مخ ملت بدون این‌که آدابش را رعایت کنید. نمی‌شود هر کس که مادرش به جای ماکارونی اشکنه درست کرده بود بیاید و وبلاگ‌نویس شود و در این‌جا به کاسه‌ی اشکنه‌اش لگد بزند. نمی‌شود که تا نامزد و... کسی جواب پیامک(!)ش را نداد راه بیفتد و مثل این شکست عشقی خورده‌های حرفه‌ای هر چه از دهنش درآمد در گوش ما بریزد بدون آن‌که مراعات چشممان را بکند که. نمی‌شود که...
ای بابا چرا این چاکن زهواردررفته را اذیت می‌کنید؟ چرا با اعصابش بازی می‌کنید؟ مگر نمی‌دانید با این ربوت چاکن و چرخ چاه برقی، قند و چربی‌اش بالا رفته؟ می‌میرد و حیفه‌اش را می‌خورید که به حرفش گوش نکردیدها!
لا اله الا الله، نعلت به شیطون...
...
قربون آن شکل ماهتان، وبلاگستان خوانساری از استانداردهای وب فارسی عقب است. بیایید این تن بمیرد استانداردهای وب فارسی را رعایت کنیم. بیایید از این به بعد نوشته‌ها را جلوی آینه برانداز کنیم و دستی به سر و گوششان بکشیم.
آینه ندارید؟ بفرمایید این هم آینه. فقط باید کمی وقت بگذارید و یاد بگیرید و رعایت کنید. قول می‌دهم بعد از مدتی حالتان از نوشته‌های معمولی دیگران به هم بخورد و کیف کنید که چه نوشته‌های شسته‌رفته و مرتبی دارید. آخر حیف ما خونساری‌ها نیست با این تمدن کهن!؟ حیف نیست بگویند در وبلاگستان خونساری هیچ‌کس نیم‌فاصله را رعایت نمی‌کند؟ بنده و شما که این‌قدر به شکستن یک ساقه‌ی لاله‌ی واژگون حساسیم، حیف نیست نوشته‌هایمان پر از ساقه و گل و تنه‌ی شکسته و ریخت و پاش باشد؟ حیف نیست...
چرا حیف است به جان خودم و تمام رفتگانم حیف است. حالا دیگر خوددانید.


پس‌نوشت: بعد از خواندن چند نظر مجبور شدم برای انتقال بهتر منظور "ظاهر نوشته‌هایتان" و "آینه" را بزرگ و کج کنم!

پس‌تر نوشت: با تشکر از دلتنگ که لینک دانلود را بررسی کرد و تذکر داد فیلتر است، به این آدرس بروید  که هم توضیحات بیشتری درباره ی اصل موضوع داده و هم یک لینک دانلود سالم معرفی کرده.


۸۹/۰۷/۱۰
ــ ـکمشـــ

نظرات  (۳۵)

بسیار از خواندن این نوشتار "پتول" شدیم. گفتیم نکند ما را می گویید و البته وقتی در آینه نگریستیم دیدیم مگر ما چه چیزمان از بقیه بالاتر است؟ نه تنها معلوم نیست چه می نویسیم که وقتی هم یکبار می نویسیم دیگر نمی نویسیم!! و صد البته واضح و مبرهن است که خوب نیست که انسان آنچه از ذهن مبارکش تراوش می کند را بلافاصله در معرض دید عموم قرار دهد، چرا که ممکن است چیزهایی بدبد از ان تراوش کند و او حواسش نباشد. قطعا وبلاگ مکان مناسبی برای بیان عقده ها نباید باشد، پیامهای خاص به اشخاص خاص را بهتر است مستقیم به خود افراد داد نه این که مخ جمعی را برای کشف ماجرا و یا فرد مورد نظر "تلیک" کنند. در اطاعت از اوامر ملوکانه شما سعی می کنیم با ننوشتن از آبرو و حیثیت شهرمان حمایت کنیم. کی بلده لوگو طراحی کنه در این خصوص؟!! ببخشید پیام نوشتنمان هم مثل نوشتن پستمان دارد آبرویمان را می برد. عزت زیاد.
(در ضمن تجربه شما در خصوص آرایش ماشاا... ماشاا... کامل است! )


پاسخ:
و این را هم مضاف کنم که آرایش اگر مهمترین جزء زندگی امروز نباشد قطعا یکی از مهم‌ترین‌هاست. این‌طور نیست؟
اصلا" خودت فهمیدی چی نوشتی
تو هم الکی خوشی

پاسخ:
الکی‌خوش جان کجاشو نفهمیدی؟
با سلام و درودات فراوان خدمت کمش عزیز...
داشتن یک وبلاگ حق مسلم هر شخص محترمی است. نمیشود گفت که چرا فلانی وبلاگ دارد و چرا اصلا او مینویسد. مگر نوشتن فقط برای ماست. مگر فقط ما میتوانیم قشنگ بنویسیم. اصلا اگر قرار باشد که همه یک نویسنده حرفه ای باشند و به تمام آداب نوشتن وارد باشند که با عقل جور در نمی آید...
به قول خودت یک نفر از ماکارونی درست کردن مادرش مینویسد و میخواهد خاطره ماکارونی خوردنش را ثبت کند. آیا باید از کسی اجازه بگیرد؟ آیا خاطره اش را فقط باید برای خودش نگه دارد؟...
یک نفر از گوجه سبز خوردنهایش مینویسد. از وسط هندوانه خوردنش. از دزدی های شش میلیاردی شهرداری شهرش . از نقش آفرینی کلاغ ها بر روی کت و شلوار هاکوپیانش و... کسی حق ندارد به او بگوید که چرا اول وسط هندوانه را میخوری. آیا نشان دادن این حرکت به دیگران بی احترامی است؟؟؟ آیا بد آموزی دارد؟؟؟ آیا باید این نویسنده را تحریم کرد؟؟؟...

سلام
بابا چی شده نکنه با ما
چشم ما داریم دیگه کم کم رفت زحمت می کنم من یک پست دیگه مهمونتون هستم

پاسخ:
نه با همه‌ی دوستان عزیزم بودم و انگیزه‌ی اصلی هم همین عزیز بودن دوستان بود. حالا کجا با این عجله؟
من که نمیدونم چی شده که یهو کمش رو عصبانی کرده؟ کی رو اعصابش دست گذاشته که ما تحریمش کنیم؟
اما کلا با دایی جان موافقم. وبلاگ یک مسئله شخصی است و نمیشود منکه کراوات میزنم همسایه ام هم حتما بزند. اصلا او دلش میخواهد پیژاما بپوشد. هرچند قشنگ نیست اما به خودش بستگی دارند.
کمش جان بگذار وبلاگستان خوانسار هم از کراوات زده ها و پیژاماپوشان، گالش پوش ها و پبروپوشان، با ریشان و بی ریشان، چادری پوشان و بی حجابان تشکیل شده باشد. مگر بد است اینهمه رنگارنگی؟!! اگر خواستیم برویم ادبیات فارسی بخوانیم حتما به این نصایح ارزشمندتان گوش میدهیم.

پاسخ:
حرفم این است که هر راننده‌ای هرجا بخواهد می‌تواند برود اما باید اصول رانندگی را رعایت کند. در مورد نوشته هم اصول ظاهری که خیلی هم ساده است در آن لینک آمده. بخوانید و اگر دیدید بیراه گفتم گالش مادربزرگتان را بر دهانم بکوبید قربان!
اصلاحیه: گالش پوشان و شبرو پوشان

سلام
چرا هر چی کار سخته از ما می خوای؟
بابا من که هر وقت اومدم نکات املایی و انشایی رو به کسی تذکر بدم ، گفتند ملا لغطی شدی. منم کوتاه اومدم و زدم تو فاز سوختن و ساختن.
به این نتیجه رسیدم که شاعر درست گفته:
هیچ ترتیب و آدابی مجوی - هر چه می خواهد دل تنگت بگوی

پاسخ:
به نظر من حتی "هر چه دل تنگ هم می‌خواهد بگوید" آن‌قدر اهمیت دارد که ظاهرش درست باشد.
خوب آینه اش که 70 درصدش کپی پیست بود ...
بعدش تمدن قدیمی چه ربطی به درست نوشتن دارد؟
سوم وبلاگ برای همین انسان هایی است که شما میگویید نیست ... انسان باید برا خودش بنویسه نه واسه دیگران واسه خودش منویسه خالی میشه ...
چهارم این که معمولا نویسنده های خبره ظاهری ژولیده دارند
همون آدمایی که ((ردم را به سرگین شتر هیئتشان هم حساب نمی‌کنند و با هر سر و شکلی بیرون می‌آیند.)) مشکل هویتی دارند .(اینو دایی ام گفته.))
پنجم چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید
ششم ولی خدایی آدم وقتی مطلبتونو میخونه جیگرش حال میاد
دمت گرم چاه کن

پاسخ:
- جیگر حال اومده جون می‌ده برای سیخ.
سلام
ممنون
اگر خواستم نگارنده ی تارنگار به این سبک شم حتما به کار می بندمش.
شادزی

پاسخ:
خوش دل عزیز این یک سبک نوشتن نیست بلکه استاندارد پذیرفته شده‌ی ظاهر همه‌ی سبک‌های نگارشی در اینترنت است.
فکر کنم لینک دانلود این نرم افزار ایراد داره.

پاسخ:
ممنون از تذکرت. مشکلش اینه که فیلتره. سعی می‌کنم یه لینک سالم پیدا کنم
قربان آن بیلچه و کلنگ چاه کنیت برم. حالا ما اشتباه و تند تند میخونیم پس الباقی چی؟ معلومه مطلبت رو تند و تند نوشتی که خودت هم یادت نیست چیشی نوشتی!
درسته که آینه شما اشاره ای کرده به نحوه آرایش و پیرایش مطلب ولی جنابعالی کلی در متنتون گیر دادی به محتوا. ما هم بر همان اساس نطق فرمودیم ولاغیر!

پاسخ:
روی این مطلب و نحوه‌ی نگارشش سه روز وقت گذاشتم. (البته نه سه تا بیست و چهار ساعت!) و گمان نمی‌کنم چنین اشتباهی داشته باشه.
این هم شاهد ماجرا!!!! ببخشید نشد ما درشتش کنیم که!
نمی‌شود که همین‌طور هرمه‌ای صفحه‌ی بلاگفا را باز کنید و یک وبلاگ بسازید و شروع کنید به کار گرفتن مخ ملت بدون این‌که آدابش را رعایت کنید. نمی‌شود هر کس که مادرش به جای ماکارونی اشکنه درست کرده بود بیاید و وبلاگ‌نویس شود و در این‌جا به کاسه‌ی اشکنه‌اش لگد بزند. نمی‌شود که تا نامزد و... کسی جواب پیامک(!)ش را نداد راه بیفتد و مثل این شکست عشقی خورده‌های حرفه‌ای هر چه از دهنش درآمد در گوش ما بریزد بدون آن‌که مراعات چشممان را بکند که. نمی‌شود که!

سلام
کمش عزیز نوشتن وسیله تخلیه ملال های ذهنی است.گاهی شما می توانی تمام امورات جاری را طبقه بندی شده و شسته رفته در ذهنت جای دهی و گاهی من نمیتوانم و با این سواد اندکم اراجیفی بر صفحه وبلاگ مینگارم که ارزش هیچ چیزی را که نداشته باشد ارزش تخلیه ذهنی را دارد.گاهی هم ذهنی گیر میکند و سیفونی لازم میشود که دیگران را خوش نمی آید.فکر میکنم این گفتار که خوانساری ها جان نوشته را بد عنوان می کنند و استاندارد نمینویسند کمی بی انصافی است.ما خوانساری ها از روی غرور یا هر چیز دیگری عادت نداریم کسی را به وبمان دعوت کنیم و هر کس مشتری این بساط است شیفته این نوع جنس شده .اگر همه یک جور مارک بزنند که طعم نگارش شیرین کمش به دهان نمی آید.
پایدار باشید و ماندگار

پاسخ:
چه خوشمان بیاید و چه نیاید تقریبا هیچ‌کدام از دوستان عزیز من در این‌جا این استاندارد را رعایت نمی‌کنند و اشتباه نوشتن ربطی به غرور و غیره ندارد. کسانی هم که شیفته‌ی نوشته‌های ما هستند به دلیل محتوای جذاب آن است نه به دلیل غیراستاندارد نویسی ظاهری. به نظرم اگر احترامی برای خواننده قائلیم خوب است طوری بنویسیم که او هم راحت‌تر بخواند و لذت ببرد. اگر لطف کنید و آدرس جدید را هم بخوانید فکر می‌کنم همدل‌تر شویم.
کمش گرامی
با وری بیزی بودنم وقت داشتم که تمام پستت رو بخونم و به لینکت (آینه) هم سر بزنم برا همین گفتم اگه خواستم برم ادبیات فارسی بخونم حتما این قالب را رعایت میکنم. اما درقالب یه وبلاگ زیاد با کلمات بازی نمیکنم و زیاد آریششون نمیکنم.

اما خودمونیم ها عجب بلوایی شد؟!! همینه اگه کسی دست رو نقطه ضعف هامون بذاره جیغمون درمیآد... اما عیب نداره درس میگیریم..... به این میگن یکی به میخ یکی به نعل!!!

-خوب منبعش هم کپی کرده بود یعنی کپی اند کپی ...
-جایی که تمدن داره تمدنشو با نوشتن نشون نمیده با عمل نشون میده
-اگه طرف واسه خودش بنویسه فایده نداره دیگه خالی نمیشه باید تو وبلاگ بنویسه تا حس کنه ملت میان میخونن
-بعدش منظورم قیافه ی نویسنده های خبره بود...
-سهراب رو که اصلا نویسنده حساب نمیکنن
-جیگر حال اومدت هستیم باد بزن نسوزیم

۱۲ مهر ۸۹ ، ۱۱:۴۸ مهدی حاجی زکی
سلام بر کمش عزیز
انگار دیر رسیدم، ته دیگشم خوردند!
دوستان گویا درست منظور شمارو متوجه نشدند
همه از روی غیض و غرض جبه گرفته و کمش عزیز ما را به دوئل دعوت کردند
اگر اشتباه نکنم موضوع نوشته ها مد نظر کمش نبود
بیشتر ظاهر نوشتن ماست که دل کوچک این چاه کن پیر را به درد آورده و عن قریب است سر به بیابان گذارد!
قبول دارم که نوشتنمان از روی رفع تکلیف است و اینکه یه چیزی بنویسیم نگن این کم کار شده !
بنده خودم رو می گم شاید گاهی لابه لای نوشته هام چیز به درد بخوری پیدا بشه اما بیشترش اراجیفیه که به خورد ملت میدم
اما در مورد منظور جنابعالی بیشتر ما در نوشتن و رسم الخط دقت لازم رو نداریم و به قول شما آریشگر خوبی نیستیم
بنده لینک شمارو مطالعه کردم و تا جایی که بتونم رعایت می کنم هرچند که تا قبل از این در حد سواد خودم رعایت کردم
تنها نیم فاصله در سیستم اعمال نمی شود که راستش برنامه ای را هم که دانلود کردم کارایی نداد
امیدوارم رسم آرایشگری نوشتار رسم مادام ما گردد
ان شاالله ...

پاسخ:
در مورد نرم‌افزار هم من استفاده کردم و جواب داد. شاید آن را وارد استارت‌آپ نکرده‌ای. البته ریست نهایی هم مهم است.
۱۲ مهر ۸۹ ، ۱۳:۳۴ عبدالحمید حقی
بابا همه جواب مفصل دادند

من مختصر

اول اینکه اون نعلت خیلی با حال بود

دوم با رعایت نکردن موازین ادبیاتی در وبلاگها موافقم منهم بهتر از این نمیتونم بنویسم

یعنی سوات؟؟!! بیشتری ندارم

و بالا خره اینکه بزار هر کی میخواد وبلاگ درست کنه مثل من و تو این خیلی خوبه تازه اونوقت خوب و بد معلوم میشه

نگران نباش حرف مفت خریدار نداره


خلاصه اینکه ما حق نداریم حق داشتن کوچکترین فرصتها را ازدیگران سلب کنیم

و قبول نکنیم که دیگران هم تغییر میکنند همانطور که ما؟؟

http://hamidhaghi.blogsky.com

پاسخ:
مخلص عبدالحمیدخان نیز می‌باشیم دربست. شما که تاج سرید و ما جرات جسارت به ساحتتان را نداریم. از پشتیبانی‌تان هم ممنونم شدید.
۱۲ مهر ۸۹ ، ۱۳:۳۸ عبدالحمید حقی
اخ اخ

زود برگشتم؟ّ!

جوابت به دایی جان رو بعد از کامنت اولم خوندم

دسم بالا موافقم با اون لینکی که داده بودی

پاسخ:
این دایی‌جان هم مثل این‌که از ما رنجیده، شما وساطت کنید بلکه آشتی کنه. اگه این دایی‌جانو هم نداشته باشیم پس به کی دشمون بدیم؟
همه جاشو
توضیح وده

با این توضیحات شیوا فهمیدم که سن و سالم کمی بالا رفته و دیر می گیرم. شرمنده ولی اطاعت امر

پاسخ:
اختیار دارید کو تا به خنگی ما برسید؟ اگر این دعواها هم نباشد که قربون‌صدقه‌دونمان درد می‌گیرد.
تذکر به جا و بسیار خوبی بود، لینک مفیدی هم گذاشته بودید. از اینکه به فکر زیبایی ظاهری وبلاگهای خوانساری هستید ممنون ، اما ای کاش باطن مطالبمان را هم بتوانیم مثل ظاهرش زیباتر کنیم

پاسخ:
از این‌که لینک برای شما مفید بوده خیلی خوشحالم و جدا موافقم که محتوای مطلب بسیار مهم‌تر از ظاهر آن است اما احتمالا برای ارتقاء آن دعواهای بسیار بزرگ‌تری خواهیم داشت.
عجب بلوایی سر این متن به پاکردی!!!!!!!!!!!!!!!!
چه سخته انتقاد پذیربودن . آدم نظرات رو که میخونه حس میکنه همه یه چماق دست گرفتند میخواند کمش رو از ته چاه دربیارند خدمتش برسند به نظرم چه کارخوبی کردی خودتو معرفی نکردی اگرنه دخلت رو می آوردند اونم تو این شهر چند میلیونی!!! به قول معروف " گرچو" می کردنت البته دارم نرم افزار رو دانلود میکنم که می شود درست بشود

پاسخ:
امیدوارم درست بشود.
سلام
نکته اینجاست که فیلتر شکن شما چیه ؟
به جرم شما اضافه شد .

پاسخ:
اون‌وقت که من دانلود کردم فیلتر نبود. اما فیلتر شکن من اولترا سرفه. البته با استفاده از گوگل‌ریدر نیاز چندانی به فیلترشکن نیست.
۱۳ مهر ۸۹ ، ۲۳:۲۵ عبدالحمید حقی
از "دشمونت" خوشم امد؟!

پاسخ:
این چه سؤالیه!؟
۱۴ مهر ۸۹ ، ۲۲:۰۲ عبدالحمید حقی
امدم ببینم تازه چه خبر

خبری نبود

سلام که هست


پس س------------------------------لام

۱۵ مهر ۸۹ ، ۱۰:۰۱ عبدالحمید حقی
از همون عباراتی که افعال و علایم را از سر نابلدی بکار میبرند

علامت سوال لازم نداشت

از بکار بردن دشمون(که خوساری به) خوشم امد گفتم حالا که اومدم بزار یه دوتا علامت هم بزارم تا خیلی ساده نباشه(تفتالم در چیند)

ولی واقعا دم شما گرم خیلی مفید بود این نرم افزار
تشکر

۱۵ مهر ۸۹ ، ۱۱:۰۲ عبدالحمید حقی
سلام

خیال روی دوست

http://hamidhaghi.blogsky.com
نظرمو تایید کردی

اما نرفتی شعر رو بخونی نظرتو بگی؟

سلام یادم رفت
۱۸ مهر ۸۹ ، ۱۳:۲۶ عبدالحمید
سلام

من هیچ شعری برای سحر فیلم نگفتم

نظرتون در مورد شعر به قول شما قدما(کلاسیک) محترم

ولی من همیشه اشعاری میگم که بتونم با موسیقی اصیل اونا رو اجرا کنم(تصنیف)

در هر حال از دقت و شفاف گویی شما و هر کس دیگر که در مورد کارهام نظر بده لذت میبرم چون حد اقل میفهمم که دقت کافی رو کرده است.

سلام

با موضوع صنعت جهانگردی و گردشگری، وبلاگ روستای باصفای وانشان بروز شد

http://vaneshani.blogfa.com
۱۸ مهر ۸۹ ، ۱۹:۵۰ عبدالحمید حقی
افرین

چه خوب کردی عکس کمشو گذاشتی اون بالا

من میخواستم بگم

گفتم شاید...........



http://hamidhaghi.blogsky.com

پاسخ:
راستی گفتی شاید چی!؟
۱۹ مهر ۸۹ ، ۱۱:۱۷ عبدالحمید حقی
سلام پست جدید نداشتین

با اینحال ارزوهای خوب برای شما


http://hamidhaghi.blogsky.com
بله
منظورم هم از سبک نوشتن این بود که دیگه شعر ننویسم (یا جز شعر بنویسم) و شروع کنم به اینجوری نوشتن

۲۳ مهر ۸۹ ، ۱۱:۰۱ مهدی رفعتی
درود
واقعن دست گلتان درد نکند.این نیم فاصله هم واسه‌ی ما حکایتی شد.ما که از فیلترشکن برای دریافت این نرم‌افزار استفاده کردیم.
ممنون

پاسخ:
خیلی خوشحال شدم که استفاده می‌کنید.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی