ـــــــــکُمِـشـــــــــــــــــــــــــــ

ـــــــــکُمِـشـــــــــــــــــــــــــــ

بایگانی

پ.‌ن: خسرو دهاقین آمده، برف هم آمده. برف را دوست دارم اما می‌خواهم درباره‌ی خسرو بنویسم.

خسرو دهاقین در آخرین پست این‌جا دو نظر داده بود. وقتی نظراتش را دیدم یاد چند وقت قبل افتادم؛ روزهایی که خسرو از اولین نظردهندگان این‌جا و بقیه‌ی وبلاگ‌های خونسار بود. روزهایی که در همه‌ی کامنت‌دونی‌ها فعالانه و مسئولانه حضور داشت. روزهایی که در وبلاگش مسائل و اخبار مهم شهر را تحلیل می‌کرد و گزارش کار می‌داد. روزهایی که به جای تمام مسئولان شهر انتقادات را پیگیری می‌کرد و به جای همه اشکالات را می‌پذیرفت و عذرخواهی می‌کرد. روزهایی که احساسات ظریفش را به راحتی بروز می‌داد. روزهایی که لوگو و پوستر طراحی می‌کرد، تقویم و ویژه‌نامه درست می‌کرد، اظهار نظر سیاسی و اقتصادی و فرهنگی می‌کرد و خلاصه روزهایی که در این‌جا فعال بود و حضوری پرثمر داشت.
شاید خسرو دهاقین روزی را که برای ثبت نام در انتخابات شوراها رفته بود خوب به یاد داشته باشد. من نمی‌دانم هدف آن روز او چه بود. نمی‌دانم آینده‌اش را چه می‌دید. نمی‌دانم دید درستی نسبت به آینده داشت یا نه اما این را می‌دانم که آن روز او باد کاشت و کسی که باد می‌کارد طوفان درو می‌کند.
خسرو دهاقین پنج سال در طوفان گرفتار بوده. طوفانی که یک سرش انتظارات معقول و نامعقول دوست و آشنا و همسایه و سر دیگرش مسایل خاص مدیریتی و سیاسی شهر و سر سومش مشکلات واقعی و بی‌شمار فرهنگی و اجتماعی و اجرایی شهر است. سر چهارم و پنهان این طوفان هم این‌جاست. جایی که وقتی فکر نوشته شد از دست انسان خارج می‌شود و در دست دوست و دشمن می‌چرخد و هر کس از آن به عنوان ابزاری در جهت اهدافش استفاده می‌کند. به نظر من مسئله‌ی تاکسی‌رانی تنها یکی از بی‌شمار مشکلاتی است که در این‌جا برای خسرو درست شده و او را گرفتار کرده. احتمالا او آماج حسادت‌ها و نما‌می‌ها و شایعات زیادی بوده که شاید خودش هم از آن‌ها بی‌خبر باشد.
...
چند وقت پیش که خسرو از این‌جا رفت مطمئن شدم دیگر طاقتش طاق شده و توان ادامه ندارد. به او حق دادم و پیش خودم گفتم ماشاا... چه صبر و استقامتی داشت؛ اگر من بودم خیلی زودتر از این‌ها خسته می‌شدم و همه چیز را رها می‌کردم. اما امروز می‌بینم دوباره آمده و سرحال و قبراق با همان لحن همیشگی و دوست‌داشتنی نظر می‌دهد و مطلب می‌نویسد. پیش خودم فکر می‌کنم چه طور کسی با این حد از لطافت و ظرافت و هنرمندی می‌تواند این‌قدر محکم و پر طاقت و پر‌توان باشد. به نظر من خسروخان قابلیت‌های بالایی برای مدیریت فرهنگی در سطوحی بالاتر از شهر خونسار دارد.
خسرو دهاقین بودن یعنی مدیر پاسخگو بودن، معلم دلسوز بودن، همسر مهربان بودن، پدر الگو بودن، دوست وفادار بودن و وبلاگ‌نویس خوب بودن. خسرو دهاقین بودن یعنی تلاش و کار زیاد و به تبع آن موفق بودن و در تاریخ ماندن.
ایرانی‌ها و خصوصا ما خونساری‌ها غریب‌پرستیم و دوست‌کش اما مطمئنم قدم‌هایی که خسرو برداشته و یا بانی آن‌ها شده در کارنامه‌ی شورای شهر این دوره می‌درخشد و نامش را به آینده می‌برد. خسروخان ما خسروی است سربلند و پرتلاش. امیدوارم چنین مدیری را در سطوح تصمیم‌گیری استانی و ملی ببینیم.



۸۹/۱۰/۲۰
ــ ـکمشـــ

نظرات  (۳۶)

۲۰ دی ۸۹ ، ۲۳:۳۲ دایی جان
هر کجا هست برایش آرزوی موفقیت می کنم...
۲۰ دی ۸۹ ، ۲۳:۳۸ جناب خان
کارش درسته
خیلی دمش گرمه
سالهاست که هم میشناسمش ...
خدا خودش عوضش رو بده ....

راستی ما نفهمیدیم بلاخره کرایه تاکسی چقدره؟!! صبح ها که میرم 150 تومن، ظهرها که بر می گردم 200، گاهی 300، گاهی 175. ما آخرش نفهمیدیم کرایه تاکسی مسیر میدان امام تا میدان سپاه چقدره؟!!

پاسخ:
به این میگن تعیین کردن نرخ وسط دعوا!
۲۱ دی ۸۹ ، ۰۰:۳۶ خبرنامه خوانسار
اگر ایشون نبود وبلاگ نویسی در خوانسار به این سطح نمی رسید که با کوچکترین انتقاد برخی کار به شکایت برسونند و خواهر نویسنده وبلاگ را به جرم نوشتن مطلب انتقاد توسط برادر بخواهند اخراج کنند من که از ایشان ممنونم و شرمنده ایشان

۲۱ دی ۸۹ ، ۰۱:۰۸ پسر خونساری
خدایش دمش گرم خیلی مرده اما حیف که چند وقتیه نیست جاش خیلی خالیه به نظر من اگه آقاخسرو نبود اصلا وبلاگ نویسیه خونسار هم نبود انشاالله هرجا که هست موفق وسلامت باشه

پاسخ:
فعلا که اومده. امیدوارم بمونه.
همیشه موفق و منصور باشند.
سلام
وبلاگ خوشگلی داری
پستات هم قشنگه
موفق باشی
بدرود
سلام
بعد از این همه وقت انتظار دادن ما، تحمیدیه تحویلمون میدید؟
اگه خبریه بگید ما هم بنویسیم.
الحمدلله دست به قلمم بد نیست.

سلام
الحق که خسرو لایق همه صفاتی بود که بیان کردید.
خدا عمر با عزتش بدهد.
در ضمن می بینم که جدیداَ زدید تو کار تعریف و تمجید.....

خداییش چقدر گرفتی براش تبلیغ کنی ؟ نکنه قراره کاندیدایی چیزی بشه با هم ساخت وپاخت کردی جناب کمش خیلی آدم بزرگ منشی تشریف داری یه ستاد تبلیغاتی هم برای ما راه اندازی می کنی؟
ولی خداییش حرفت درسته آرزوی موفقیت برای همه مسئولان دلسوز خوانساری داریم

پاسخ:
اتلدین یه لقمه نون کوف کرمین یا نه!
۲۱ دی ۸۹ ، ۱۳:۰۵ مهدی رفعتی
درود
آقای کمش بهتره به جای این همه تعریف از خسرو عزیز کمی هم از ما تعریف کنی.خوش به حالش والله!البته من با برخی انتقاداتی که به ایشان در شورای شهر دارم منتها ایشان را از جمله خوانساری های فعال و دلسوز می دانم که متاسفانه مورد کینه توزی برخی جریانات فرصت طلب می باشد به ویژه پس از انتخابات سال گذشته برخی ها که دیدشان تا نوک بینی شان هست برای ایشان مشکل درست کرده اند...امیدوارم هرجا هست شاد و پیروز باشد. ما مخلصشون هستیم دربست...
آقای کمش شما که می ایی در وبلاگ یا تارنگار قبلی بنده پیام می گذاری چرا لینک وبلاگ جدیدمان را در به روز شده ها اصلاح نمی کنی مرد حسابی..واسه چی اینکار رو نکردی..چه حقی داشتی...پدر پدر سوخته ات رو در میارم علیه ما توطئه می کنی!وبلاگ ما رو تخریب می کنی!؟می خواهی ما رو خانه نشین کنی؟!از دشمنان ما خط می گیری؟!از دشمنان ما خط می گیری پدر سوخته؟! می دهم پدرت را دربیاورند
آقا شوخی کردیم ها یه دفعه قهر نکنی بری خونه مامانت اینا!!

۲۱ دی ۸۹ ، ۲۲:۱۷ لاله اشک
خیلی پست بجایی برای دوباره فعال شدن یکی از وبلاگ نویسان دلسوز شهرمان است. من همیشه به داشتن فرد دلسوزی چون آقای دهاقین افتخار می کنم. البته که ایشان لایق پست های بالاتری هستند و می دانم که توانایی راندن در پست های بالاتر را هم دارند. از طرفی ایشان هم حق دارند که بنشینند و دمی سکوت کنند تا بر آن "تضاد در نوشتن و ننوشتن" قائق آیند. بله هر کس هم بجای ایشان می بود تا بحال بقول شما جا زده بود با تمام آن" حرفها، قضاوتها و تحلیل ها""ی بیجا. همانها که من در پست" من محرم را دوست دارم" اشاره کردم.
انشالله که خداوند توانایی ایستاده گی و خدمت به مردم را به ایشان افزون کند.
ما منتظریم که روزی، نه چندان دور، شهردار یا فرماندا خوانسار بشوند.

کمش عزیز. مانده‌ام به خاطر از سر گرفتن چند پست ناچیز خودم را سرزنش کنم یا به خاطر این همه لطف و محبت شما و دوستان ابراز شرمندگی؟
مرد نیک! خدایی در این وانفسا شما هم حال و حوصله داشتی نشستی و برای این حقیر که شایسته این همه اغراق نبودم بذل محبت فرمودی؟
دروغ نگویم-شاید مثل هر انسان دیگری- در اولین نگاه از دیدن عنوان مطلب جدیدتان متعجب شدم و شاید هم کمی ذوق زده!! اما خواندن دوباره متن از ابتدا تا به انتها و متعاقب آن نظرات پر از لطف و صفای دوستان سرشارم از شرم و خجالت نمود. اشک در چشمانم حلقه زد و بغض راه گلویم را گرفت.
باید خدمت عزیز دلم و دوستان مهربانم عرض کنم که خسرو دهاقین همچنان با اتکا به لطف خدا و محبت دوستان به تعهد خود در راستای انجام وظایف محوله بیش از پیش پایبند است اما چه کند که بنا به دلایلی‌گاه ترجیح می‌دهد بیشتر بخواند و سکوت پیشه کند، اما این سکوت مانع انعکاس نقطه نظرات دوستان عزیز به مسوولین ذیربط و انجام وظایف خدمتگزاری نبوده است. دهاقین هر چه باشد لایق این همه لطف و به اعتقاد عمیق اینجانب این همه اغراق نیست. بدون شک خوانسار ما سرشار از افرادی است آگاه، پرهنر و با استعداد که در صورت وجود میدانهایی برای عرضه درون مایه ایشان، خسرو دهاقین قطره‌ای ناچیز در این دریا بیش نخواهد بود. خسرو اگر افتخار حضور در این عرصه اجتماعی و سنگر خدمتگزاری شورا را چند صباحی پیدا کرده است، همه از عنایات خدا و لطف افراد فهیمی چون شماست که فرصت این حضور را برای او فراهم کرده‌اید. برای رسانیدن این بار سنگین به مقصد دعایش کنید.
نمی‌توانم بیش از این احساس درونی خود را به خاطر این همه لطف ابراز کنم. اجازه بدهید سخن را کوتاه کنم شاید وقتی دیگر بتوانم مبسوط‌ تر به آنچه کمش عزیز و دوستان مهربان و با صفایم کریمانه بدان پرداخته‌اند، پاسخ گویم.
امشب شانه‌هایم بیشتر احساس سنگینی می‌کنند. ‌ای کاش این پست هرگز نوشته نمی‌شد!
سلام ...
آقا من امتحان دارم ام پی تری کامنت میذارم میرم
1.اصلا مطلبو نخوندم ( زیاد بود دیگه )
2.از کامنت های دوستان معلوم شد که خسرو دهاقین خیلی دمش گرمه
3.دمت گـــــــــــــــــرم
4. از کی تا حالا پ.ن رفته اول متن ها؟ ها؟ ها؟ زشته نکنه معنی داره؟ راستشو بگو کمش جون بگو بگـــو!!!
5. خداحافظ


پاسخ:
این پ.ن یعنی پیش نوشت.
۲۲ دی ۸۹ ، ۱۶:۰۶ مهدی رفعتی
رود
یک گلایه از وبلاگ های خوانساری دارم. چرا کسی درگذشت مادر آقای کیومرث خامه‌ی (عضو محترم شورای شهر) را اطلاع رسانی نکرده است. من امروز چهارشنبه این قضیه را فهمیدم...تعجب اور این است که حتا اقای خسرو دهاقین نیز در وبلاگشان یک تسلیت خشک و خالی نگفته اند و حتا در وبسایت رسمی شورای شهر هم چیزی به چشم نمی خورد... حالا اگر برخی از اقایان دچار این حادثه تلخ شده بودند برایشان بنر هم چاپ می کردند..البته بنده قصد ندارم اینجا قصه مرده پرستی را باب کنم مثل برخی آقایان که سالی به 12 ماه مردم را سوگوار می خواهند !بلکه گلایه این است چرا دوستان برای یک عضو فعال و دلسوز خوانساری این چنین بی توجه بودند...این گلایه را از اقای صدیقیان هم دارم که حداقل حادثه تصادف را پوشش خبری می دادند.

پاسخ:
شاید بد نباشد کسی وبلاگی برای اطلاع‌رسانی فوت‌شدگان ایجاد کند.
۲۲ دی ۸۹ ، ۱۶:۲۳ مهدی حاجی زکی
سلام بر کمش خودمان
آقا دمت گرم
این هم از برکات ناشناس ماندن است بخدا
ما که جرات اینکه از این مرد متشخص با دیانت تشکر کنیم را نداریم
یکبار مشابهش را برای یکی دیگراز اعضای شورا انجام دادیم کلی مورد لطف قرار گرفته و حتی تا مدتی یک از خدا بی خبر آشغالهایش را می آورد می ریخت جلوی در منزلمان فقط مانده بود در بازار شهر با گوجه فرنگی گندیده و تخم مرغ مورد لطف قرار بگیریم که خوشبختانه از آن محل رفتیم
ما هم به تبعیت از شما و حال که می شود اتهام چنین گناه کبیره ای را به گردن شما افکنیم در همین جا از خسرو خان بابت تمام تلاشهایش مخصوصا در جهت نفوذ ایشان در تصحیح اوراق امتحانی همسر مکرمه اشان تقدیر و تشکر نموده دست مبارکش را ماچ می کنیم آن هم چه ماچی !!!

پاسخ:
ایشان هم مدتی است نیستند. امیدوارم مدت غار تنهایی‌شان زودتر تمام شود.
در رابطه با مطلب آقای رفعتی عزیز عرض کنم متاسفانه در یک ماهه گذشته سه تن از اعضای شورای شهر خوانسار دچار مصیبت از دست دادن عزیزان خود شدند. جناب آقای صانعی در غم از دست دادن برادر، جناب میرشفیعی در ماتم فقدان خواهر و جناب آقای خامه نیز در سوگ درگذشت مادر ارجمندشان جامه سیاه بر تن نمودند. ضمن عرض تسلیت خدمت این عزیزان، با توجه به شخصی بودن مسئله و عدم رضایت ایشان و طبق روال مرسوم، روابط عمومی شورای اسلامی شهر و شهرداری صرفاً نسبت به انتشار آگهی تسلیت، ارسال پیام و نیز نصب بنر برای همدردی اقدام نمود. امیدوارم از نوشتار مهدی عزیز چنین تصور نشود که تبعیضی در این خصوص نسبت به موضوع یاد شده صورت پذیرفته است. ضمناً با توجه به اینکه سایت اطلاع رسانی شورا غالباً به مسائل عمومی و رسمی اختصاص دارد، معمولاً از درج چنین مسائل مرتبط با اعضای شورا بنا بر توافق جمعی آنان خودداری می‌گردد.

پاسخ:
قطعا این توافق جمعی از روی تواضع است اما من اشکالی در چنین اطلاع‌رسانی‌هایی نمی‌بینم. خصوصا به این دلیل که هزینه‌ای از بیت‌المال ندارد.
مهدی حاجی زکی عزیز! با همه ارادت خدمت شما عرض کنم که نه تنها ما جرأت اظهار نظر در رابطه با اوراق محوله به همسر مکرمه مان را نداریم بلکه ایشان در این راستا تابع هیچ گونه سفارش و التماس دعایی نخواهند بود!!!!

پاسخ:
پ.ن: مرد هم مردای قدیم!
۲۳ دی ۸۹ ، ۰۸:۵۱ عبدالحمید حقی
بابت این بحر(مدح)طویل چند تا کیسه ماسیدی؟

گمونم اصلا خودت خسرو خانی بروز نمیدی؟

اهای شوخی کردم وهم ورد نداره نه خسرو خان حاتم طاییه نه تو قاموس تو مدح گفتن

تا خسرو خان باشه اینقدر دیر آپ نکنه

اما..........

خسرو دهاقین انصافا ادم فعال و با خداییه

سلام
قدرشناس هیچ کس نباشم قدر شناس خسروخان هستم...
وردست نمیخواید برای همون چیزی که شنیدید؟

پاسخ:
ایشاا... پروژه‌ی بعد.
۲۳ دی ۸۹ ، ۲۲:۴۳ محمد علی حقی
با سلام. از اینکه زمام مسوولیت برخی امور شهرستان در دست خسرو و معدود افرادی همچون اوست بسیار خرسندم . نیز از اینکه می بینم شهروندان فهیمی در این مرز و بوم هستند که فارغ از انگیزه های فردی و گروهی و محلی و ... تیز بینانه رفتار مسوولین را رصد میکنند و قدر شناس هستند خوشحالم(این دومی را مرهون پست اخیر جنابعالی و مطالعه ی نظرات ذیل آن هستم). وقتی شخصیت این مرد بزرگ اما متواضع را -که از شدت صمیمیت و فروتنی به نام کوچکش می خوانند- با برخی متصدیان دیگر مقایسه میکنم - که به جای پاسخگو بودن برای مراجعین خود اتهام کذب می تراشند و با تکیه یر صندلی ریاست ارباب رجوع را به چشم متکدی مزاحم می بینند- بر انتخابی که کرده ام به خود می بالم. راستی دوست عزیز از نظری که برای آخرین مطلب بنده گذاشتید استشمام میشد که تصور شما از حرفه ی وکالت تحت تاثیر سریالهای صدا و سیمات و چهره ی مخدوشی که از این حرفه ی مقدس به نمایش میگذارند.واقعا چنین نظری توسط شما غیر منتظره و عجیب بود . شاید روزی از این حرفه خداحافظی کنم ولی هیچوقت قداست آن را انکار نخواهم کرد. موفق باشید

جنابخسروخان -خبرنامه خوانسار با ابرو وحیثت خیلی هارا در خوانساربرده با تهمت زدن ودروغ پردازی اطلاع داشته باشید تمام ابرووحیثیت اورا در تمام وبلاکها می نویسیم تا بداند دروغ پردازی وتهمت زدن چه از طرف خودش وچه از طرف نظر دهندگان فقط به او اطلاع دهید مواظب ابروی مردم وشهر ومسئولین باشد مدارک علیه او را افشا خواهیم کرد اگر بعنوان دروغ پردازی هم که شده اورا در جریان قرار دهید وبه دیگر دوستان هم اعلام کنید که ما مردم خوانسار جواب دندانشکنی علیه او خواهیم داد نصیحت شما استاد گرامی بهترین هدیه برای شهر ماستباتشکر

پاسخ:
از این که بگذریم اگر خبر دروغی در خبرنامه دیده‌اید ابتدا با مدرک، تکذبیه بفرستید و اگر افاقه نکرد شکایت کنید. خوشبختانه این روزها خیلی سریع به شکایت از فضای مجازی رسیدگی می‌شود. من شخصا دروغی در خبرنامه ندیده‌ام و خیلی هم از اخبارش استفاده می‌کنم و دست جناب صدیقیان را هم از دور می‌بوسم.
متاسفم که دیر این پست رو دیدم.
فقط میتونم همین رو بگم که اگر بخواهیم از خوبی ها و خدمات آقای دهاقین بنویسم نه با یک پست بلکه با 10 ها پست هم نمیتوانیم حق مطلب را اداکنیم.
۲۴ دی ۸۹ ، ۱۶:۴۶ مهدی رفعتی
درود
باید حتمن کولی بازی دربیارم تا ادرسم رو تغییر بدی...فکر کنم یه کاسه ای زیر نیم کاسه است..مرد حسابی چرا نشونیم رو عوض نمی کنی..می خوای بیام در خونتون ابروتو بریزم. یادت رفته اون 100 هزار تومنی که بهت قرض دادم رو هنوز ندادی...مرد حسابی ادرسم رو عوض نمی کنی لااقل 100 هزا تومنم رو بده....

پاسخ:
این جی بد بیاژان یگ پساتر آدرسد عوض کره من زونان و تو.
۲۶ دی ۸۹ ، ۰۰:۵۲ پسر خونساری
با"تقسیم بندی انسان ها از نظر دکتر شریعتی " به روزم خوش حال میشم ازش دیدن کنید
پایدار باشید

KHANSARKING.BLOGFA.COM
خوانسار شهر رویایی
پسر خونساری

۲۷ دی ۸۹ ، ۲۰:۳۵ عبدالحمید حقی
سلام

یک خونساری به نام منتقد در اخرین پست من یه نظراتی داده من هم تاییدش کردم لطفا بخون و نظرتو بده ممنون میشم

http://hamidhaghi.blogsky.com

پاسخ:
کار خوبی کردی تاییدش کردی.
۲۸ دی ۸۹ ، ۰۰:۱۳ مصطفی نمازیان
بنام خدا. با مطلبی تحت عنوان" خاتمی دیکتاتور دروغگو حرمت رای من کو" بروزم. منتظر بازدید و نظردهی شما. یا علی

پاسخ:
لااقل ادب به خرج می‌دادی و یه نظری هم درباره‌ی اراجیف من می‌دادی تا به احترامت مطلبت رو بخونم!
متاسفانه من این مطلب را دیر خواندم ، اما از شما ممنونم که در این پست حرف دل اکثر وبلاگ نویسان را گفتید .
براستی چه زیباست که به جای آنکه همیشه در مقام منتقد برآییم و در پی نقد کردن باشیم گاهی هم از حسن ها و خوبی ها بگوییم.
به نظر من هم این پیشرفت وبلاگ و وبلاگ نویسی در خوانسار ، تا حد زیادی مدیون تلاش ها و پیگیری های اقای دهاقین هست.
برای ایشان در تمام مراحل زندگی و کاری آرزوی موفقیت می کنم.

پاسخ:
خوشحال شدم که تمام بچه‌ها نظرشون همین بود.
سلام آقای وبلاگ نویس.واقعاً در مورد ایشان درست گفتید. خوانسار ما به داشتن همچین آدمایی می بالد و خوشحال است و خوشحالیم از اینکه این چنین افرادی در مرکز هستند.

سلام
خدا حفظشون و حفظتون کنه
پ و م

پاسخ:
م و پ
از صمیم قلب آرزوی موفقیت برای ایشان دارم
اطلاع رسانی دانشگاه ازاد جهت پذیرش دانشجو یادتون نره.همیشه سر بلند موفق وپیرورباشین

پاسخ:
یعنی وبلاگستان از مخابرات هم قوی‌تر شده! خوشحالم کردید.
۰۱ بهمن ۸۹ ، ۱۳:۵۰ عبدالحمید حقی
سلام

منون از حسن توجهتون

http://hamidhaghi.blogsky.com

پاسخ:
خب چرا می‌زنی؟ فرصت نکردم. اصلا حالا که این‌طوره ببخشید.
۰۱ بهمن ۸۹ ، ۲۰:۳۷ خرس کوچولو
بازم به همتشون که با این همه مشکلات بازم کوتاه نیومدن.
۰۲ بهمن ۸۹ ، ۱۹:۱۶ عبدالحمید حقی
سلام

تازه چه خبر؟

پاسخ:
هیچی یه پست درباره‌ی نمک
عجب مطلب پر بازتابی بود
بنده ارادت خیلی عمیق و خاصی نسبت به ایشان دارم
همه آن خوبی ها هم که گفتید درست است
ام ایشان یکمی انتقاد ناپذیر هستند و تماما می خواهند انتقادات را توجیه کنند

پاسخ:
راستش با احترام به نظر شما من چنین چیزی در ایشان ندیدم.
سلام
خسرو مدیر فرهنگی خوبی نیست
چون بصیر نیست
کسی هم که بصیر نیست شاید نگاه کند ولی نمیبیند
من خسرو رو دوست داشتم اما از افکارش بی خبر بودم پس بهش رای ندادم بعد دیدم حدسم درست بوده
خسرو باید ایمانشو قوی کنه....خیلی.....

پاسخ:
ضمنا قضاوت درباره ایمان افراد و اعلام اون در یه رسانه عمومی، اون هم با یه اسم مستعار بدون آدرس، برام قابل هضم نیست. و یقینا اسلامی نیست.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی