ـــــــــکُمِـشـــــــــــــــــــــــــــ

ـــــــــکُمِـشـــــــــــــــــــــــــــ

بایگانی

حفظ منابع طبیعی آیا؟

۱۶ فروردين ۱۳۹۴

پ.ن: مطلبی هست که خیلی وقته می‌خوام درباره‌ش بنویسم اما تنبلی به بهونه مشغله اجازه نمی‌داد. البته الآن هم اون تنبلی و اون مشغله وجود داره و احتمالا نتونم اون‌طور که باید موضوع رو بیان کنم اما چون درنگ‌نامه و خوانسار‌نامه به اون پرداختند، احساس می‌کنم وقت پرداختن بهش الآنه. (متاسفانه بلاگفا اجازه نمی‌ده لینکشون رو بذارم.) 

  

بعضی از عبارات هستند که به دلیل زیبایی ظاهری تبدیل به اصل غیرقابل تشکیک می‌شند. طوری که کسی جرات نمی‌کنه در اصلشون تردید کنه و کسانی هم اون رو آیه‌ی نازله فرض می‌کنند و بهش ایمان قلبی پیدا می‌کنند.حفظ منابع طبیعییکی از این عباراته.
یادمه برای احداث بزرگراه زین‌الدین اتفاق جالبی افتاد. شهرداری برای عبور بزرگراه از پارک جنگلی، تعداد زیادی درخت رو قطع کرد و صدای طرفداران محیط زیست رو درآورد. عکس‌های دلخراش درختان به خاک و خون کشیده شده، خبر از دشمنی خونخوار و قدار می‌داد که کمر به انهدام ریه‌های شهر بسته و کسی لحظه‌ای بر خود روا نمی‌داشت تردید در محکومیت این عمل فجیع رو...
این که تعداد این درخت‌ها چه قدر بود و نسبتش با کل پارک جنگلی و کل فضای سبز تهران چه قدر، و دلایل شهرداری برای این عمل و همین‌طور تعهد شهرداری برای کاشتن جند برابر اون درختان در نقاط دیگه چی بود، طرفداران محیط زیست رو قانع نمی‌کرد. اون‌ها حرفشون یک کلام بود: محکوم باید گردد.
من کنجکاو موضوع شدم و کمی در این زمینه پرس و جو کردم. دیدم یکی از پاسخ‌های کارشناسان شهرداری این بود: با احداث این بزرگراه ترافیک کم شده و رفت و آمد ماشین‌ها تسهیل میشه و در نتیجه میزان دود تولیدی کاهش پیدا می‌کنه. در واقع ما به جای اینکه درخت رو حفظ کنیم تا اثر اون دود رو از بین ببره خود اون دود رو از بین می‌بریم.
من نمی‌دونم اون توجیه در عمل هم صحت داشت یا نه و آیا شهرداری به قولش مبنی بر کاشتن چند برابر درختان قطع شده عمل کرد یا نه اما این استدلال، استدلال درستی به نظرم رسید. این استدلال هدف محور بود. می‌گفت ببینیم هدف ما از داشتن درخت چیه و آیا نمی‌شه از راهی دیگه به اون هدف رسید؟
در واقع این استدلال می‌گفت درخت موجود مقدسی نیست. منابع طبیعی تقدس ذاتی ندارند. اهمیت اون‌ها از جهت خدمتیه که به زیست زمین می‌کنند. پس اگر این خدمت از راه دیگری بهتر انجام می‌شه _ ولو به قیمت جان چند درخت_ آیا معقول نیست اون راه رو انتخاب کنیم؟
...
خب کارشناسان بین‌المللی منابع طبیعی هم در این زمینه بیکار ننشستند و خیلی زودتر از من پیشنهاد دادند به جای عبارت ظاهرا صحیح "حفظ منابع طبیعی" بگیم "مدیریت منابع طبیعی". مدیریت منابع طبیعی به ما می‌گه منابع طبیعی باید برای رفع نیازهای زمین مدیریت بشند و این مدیریت می‌تونه شامل قطع درخت در جایی و کاشتن اون در جایی دیگر بشه. پس دیگه نیازی نیست تا دیدیم تنه درختی بر زمین افتاده، آه و افسوس سر بدیم و تصور کنیم چیزی به خفه شدن تمام موجودات زمین باقی نمونده.
ممکنه به جهت اقتضائات محلی و یا نیازهای مهم، لازم باشه چند درخت قطع بشند و یا مسیر نهری عوض بشه و یا باغی تغییر کاربری پیدا کنه. نباید با شعار حفظ منابع طبیعی به جنگ توسعه متوازن رفت. تو توسعه متوازن لازمه هر چیز در جای خودش قرار بگیره و هیچ چیز نباید فدای چیز دیگری بشه.
به نظر من فضای سبز خونسار نیاز به مطالعه و مدیریت داره. تو قسمت‌هایی از شهر با تراکم و در جاهایی با کمبود فضای سبز مواجهیم. مثلا من شنیدم شهرداری فضای سبز شهرک اندیشه رو، صرفا برای کسب درآمد، تغییرکاربری داده که این اشتباهی بزرگه. کاش اون فضای سبز رو حفظ میکرد و برای به دست آوردن اون پول، قسمتی از باغ‌های چارباغ و پایتخت و صحرا رو تغییر کاربری می‌داد. در اون صورت از تراکم زیادی مناطق ذکر شده کاسته می‌شد و اندیشه هم فضای سبز داشت.
یا جایی که لازمه معبری احداث یا تعریض بشه و صاحب باغ همکاری نمی‌کنه لازمه با تغییر کاربری به صاحب باغ امتیاز داده بشه و در عوض اون مبلغی دریافت و صرف درخت‌کاری در مناطق کم‌درخت بشه. مثلا دیدید تو شهرک مسکن مهر یه دونه گیاه ده سانتی هم دیده نمیشه؟ آیا این مردم نیاز به فضای سبز ندارند؟ آیا لازم نیست برای انسان‌هایی که ساکن شهرک اندیشه یا مسکن مهرند دلی بسوزونیم؟ ارزش اونها کمتر از درختان چارباغ و صحراست؟
خواهش من اینه که حساسیتمون رو حفظ کنیم اما جهتش رو تغییر بدیم. لازمه مسئولان امر رو در مورد پول‌هایی که بابت تغییر کابری گرفتند مورد سوال قرار بدیم و بپرسیم اونها رو صرف چه اموری کردند؟ لازمه از اونها دلایل تغییر کاربری و یا قطع درختان رو بخوایم و اگر توجیهشون علمی بود بپذیریم. در یک کلام بهتره به جای تاکید بر حفظ منابع طبیعی بر مدیریت منابع طبیعی تمرکز کنیم.
ضمنا من هم میدونم تو جهان سوم کافیه یه روزنه کوچیک باز بشه تا آش رو با جاش از اون رد کنند اما آیا باید همیشه تو همین وضعیت بمونیم؟ آیا قرار نیست حساسیت‌هامون رو برای ارتقای سطح مدیریت و پاسخگویی به کار بگیریم؟ بر همین اساس روشنه که این پست در مخالفت با دوستم ایمان نیست. اتفاقا سوال ایشون کاملا به جاست. مسئولین باید توضیح بدند آیا اون کار قانونیه یا نه؟ و اگر هست دلایلشون رو بیان کنند. و اگر دلایلشون علمی بود ما هم می‌پذیریم و به عملکردهای دیگرشون نگاه می‌کنیم.

 

 

۹۴/۰۱/۱۶
ــ ـکمشـــ

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی