خود گنده و مظلوم پنداری
۲۸ مهر ۱۳۹۳
صبح تو دفتر آزمایشگاه بیمارستان پوستری دیدم که این شعر روش نوشته شده بود:
به تاوان نمو ریشههایش
درخت بید باغی را بریدند
عجیب آن بود از آنانی تبر خورد
که زیر سایهاش میآرمیدند
برام سواله که چرا معمولا خودمون رو بزرگ میدونیم؟ چرا معمولا خودمون رو مظلوم میدونیم؟ یعنی واقعا ما اونقدر بزرگیم که ادعا کنیم ریشههامون دل خاک رو درنوردیده؟ اونقدر بزرگیم که ادعا کنیم سایهگستر آرامش دیگرانیم؟
واقعا ما اونقدر مظلومیم که به هر کس خوبی کردیم، بهمون بدی کرد؟ یعنی ما هیچ تقصیری نداشتیم؟ تقصیر ما صرفا بزرگی و مهربونی و عسلی کردن انگشت بوده؟ واقعا ما تکگل زیبای خلقتیم و ملت همه شمربن ذیالجوشن؟
...
مردم؟
۹۳/۰۷/۲۸