درک طبیعت3
به نظر من مانع بعدی درک طبیعت چیزیه که میشه اسمشو گذاشت سیو کردن یا پسانداز کردن طبیعت. معمولا تلاش میکنیم طبیعت رو سیو کنیم. وقتی تو طبیعت هستیم تمام فکر و ذکرمون پیدا کردن یه سوژهی مناسب و یه زاویه مناسب برای عکس و فیلمه. و همین که عکس رو گرفتیم خیالمون راحت میشه که طبیعت رو مال خود کردیم و از این به بعد با دیدن اون عکس، حس درک طبیعت رو خواهیم چشید.
اما این عکس نه تنها انتخابی از طبیعته و تمامش نیست، بلکه نهایتا حس دیدن رو ارضا میکنه و درک ناقصیه. بدتر از اون اینکه خیالمون رو راحت میکنه که سیوش کردیم و بعدا میتونیم مفصل بهش توجه کنیم. و این مانعی میشه برای تلاش بیشتر و درک بهتر.
به نظر من اشکالی نداره کسی خاطرهباز باشه و نشانی از یه روز خوب رو برای بعدنش ثبت کنه اما فقط در حد ثبت یه نشانه. به نظرم بهتره اول دوربین رو کنار بذاریم و با تمام حواس تو طبیعت غرق بشیم و خوب درکش کنیم و وقتی به این درک رسیدیم دوربین رو روشن کنیم و دو سه تا عکس هم بگیریم. یقینا این عکسها کاملتر از عکسهایی خواهند بود که بدون درک طبیعت گرفتیم.