ـــــــــکُمِـشـــــــــــــــــــــــــــ

ـــــــــکُمِـشـــــــــــــــــــــــــــ

بایگانی

محرم

۲۴ مهر ۱۳۹۶

نغمههای محرم رو دوست دارم. نغمههای آشنا، نغمههای غریب، نغمههای جدید. به خیابون میرم و گوش میسپرم به نغمهها. به اسمها توجهی ندارم. برام مهم نیست فلان نغمهی آشنا از زبان یه غریبه به گوشم میرسه. برام مهم نیست مداح چه قدر پول گرفته و چه جور آدمیه. اصل نغمه زیباست.

محرم رو دوست دارم. میرم اسب و شتر میبینم. حیواناتی زیبا توی لباسهایی زیبا. شترهای آروم، اسب‌های آروم، اسبهای سرکش...

صفهای منظم زنجیرزنی رو دوست دارم. نظم دستهی عزاداری رو دوست دارم و کاری ندارم پشت این نظم چه رقابت فشرده و سنگینی در جریانه و زنجیر زن تو ذهنش درگیر چیه...

ابداعات جدید محرم رو دوست دارم. اسب بزرگ و قشنگ وسط میدون، کتلهای  کنار رودخونه. علامت‌های بزرگ و بزرگتر.

...

بحث‌های بعد از محرم رو هم دوست دارم. این که اینا اسرافه یا نیست. این‌که اینا تحریفه یا نیست. اینکه اینا دینیه یا نیست. هر کس متناسب با سواد و دیدگاه و شخصیت و منافعش یه نظر داره و روی نظرش هم پافشاری می‌کنه.

...

محرم جامعه رو به حرکت درمیاره. محرم انرژی‌ها رو رو دایره می‌ریزه. محرم هیجانات زیبایی تولید می‌کنه. محرم هویت‌بخشه....

محرم قشنگه و مهم نیست چه قدر به اصل واقعه مربوطه. امروز این مردم این محرم رو دوست دارند و بهش نیاز دارند.



۹۶/۰۷/۲۴
ــ ـکمشـــ

نظرات  (۳)

این متنو قبل از خوندن پستتون مینویسم تا افکارم قاطی نشه:)
داشتم تصمیم میگرفتم بیام یه کامنت بزارم بگم انقد نیومدی پست بزاری من میام خودکار کامنت میزارم.
راز شامبالا-درجستجوی بصیرت یازدهم
شاید خونده باشینش شایدم نه
نمیدونم چرا حس میکنم باید بهتون معرفیش کنم
یه سری مفاهیم عرفانی در قالب داستانه که اولش شاید زیاد گیرا بنظر نیاد ولی از وسطاش محشره و در پایان منو که کاملا گیج کرده.

پاسخ:
:))
ممنون از معرفی. تورقش کردم. خیلی با روحیات من هماهنگ نیست....
اگر علاقه دارید شاید کاستاندا و دون‌خوان هم جالب باشه. 

من کریشنا مورتی رو بیشتر می‌فهمم.

اما همزمانی‌ها، بر مبنایی باشند یا نباشند، زیبا و هیجان‌انگیزند:)
برای اولین بار پسرم تو 20 ماهگی این اسب و شترا رو دیده و تا با امروز هنوز این سکانس دن دره دن دن .درن درن رن ولش نمیکنه
خدا شاهده چه روزا و شبایی که اسبش شدیم و رو کلمون نقاره زده :)

انتقادات زیادی که از محرما شده یه پیش داوری تو ذهنم بجا گذاشته و کمتر بهم اجازه میده رو زیباییهاش تمرکز کنم.
خودم تو مراسم شرکت میکنم و همه سعیم اینه که بجای فیگور عزاداری گرفتن هر قدری که ازم برمیاد مراعات حال مهمونا رو بکنم.
خیلی صحنه ها هستن که تو تعارض کاملن با اصل موضوع و این فقط در مورد هیات و ریخت و پاش و ... نیست.
این میتونه به نحوه حضور و شکل حضور و رفتار من مربوط باشه
این روزا زیاد با خودم چک میکنم که کجاها تو لشگر یزیدم.
پاسخ:
همین اسب شدن ما برای بچمون کلی معنای هویتی داره. بچه ما فانتزیش نقاره زدن روی اسب محرمه اما بچه‌ی دیگران یه اسب‌سواری عادی:)

من کاری به تعارضاتش ندارم. برای سنجش حسینی یا یزیدی یا دیگری بودن هم، کل زندگی فرد رو باید دید. 
به نظر من هر کس میتونه با چارچوب خاص خودش وارد این مراسم بشه. 
من جامعه رو می‌بینم و آدمها رو. این مراسم زیباست و ملت رو به هیجان میاره. و ملت نیاز دارند به این هیجان و به همین دلیل هر سال به شکوه این مراسم اضافه می‌شه....
۲۴ مهر ۹۶ ، ۲۲:۳۷ شرف الدین
این محرمی که شما میگید (و این سالها هم حسابی تقویت شده) از یک آیین سوگواری به یک فستیوال تبدیل شده
پاسخ:
دقیقا دقیقا...
من اشکالی تو این موضوع نمی‌بینم. به نظر من محرم ویترین جامعه‌ست. اگر جامعه درونا دینی باشه محرمش و بقیه‌ی رفتارهاش هم دینیه و اگرنه نه. 
و صرف‌نظر از دینی بودن یا نبودن جامعه، همین شکل فستیوالی کلی کارکرد اجتماعی و فردی داره. 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی