آینهای برای مردم شهر
۱۶ تیر ۱۳۹۰
"وبلاگنویسان آینهی مسئولان هستند و اگر آینه نباشد عیبها مشخص نمیشود"
این جمله از شهردار جدید است و من خیلی از آن لذت بردم چون:
اولا جملهی گهرباری است
ثانیا از دهان یک مقام مسئول درآمده و لاجرم مهم است
ثالثا این مقام مسئول تازه آمده و قاعدتا جملاتش زیر ذره بین است
رابعا ...
...
اصلا چرا آسمان ریسمان کنم؟ دلیل اصلی خوشآمد من از این جمله معنای مستتر در آن است. میدانیم که فیالواقع رسانهها آینهی مسئولان هستند و این که شهردار محترم به این موضوع ظریف توجه داشته که رسانههای واقعی خونسار همین وبلاگهای دست و پا شکسته و بینوا هستند بسی جای شور و شعف و مسرت و شادکامی و هزار و یک چیز غیر مجاز است!
اما اگر بخواهم صادق باشم باید عرض کنم رویم به دیفال یک دلیل بدجنسانه هم داشتم: این جمله یک "آتو" ست. آتویی که در همین پست نهایت استفاده را از آن خواهم کرد. این جمله فیالواقع میخ بزرگی است که همین اول کار وسط میز شهردار کوبیده شد و از این به بعد کافی است کسی به اسب ما بگوید یابو تا به این میخ وسط میز اشاره کنیم و صدایمان را در گلو بپیچانیم و بگوییم شما نبودید که گفتید:"وبلاگنویسان آینهی مسئولانند؟" و شروع کنیم به ننهمنغریبم بازی و مظلومنمایی و وااسلاما و وا شهرا.
جناب شهردار عزیز ما یک چنین موجودات خطرناکی هستیم، مواظب جملاتتان باشید!
و حالا برای اینکه شدت خطرناکی ما را بهتر درک کنید این کمش بینوا به نمایندگی از وبلاگنویسان(که البته کسی به او نداده!)یک خواسته دارد. این خواسته برای شما هیچ زحمتی ندارد اما برای ما خیلی مهم است. ما فعلا از شما نه آسفالت میخواهیم و نه خیابان، نه پارک عسل میخواهیم و نه پارک مربا، نه CNG میخواهیم و نهUF6، نه سد میخواهیم و نه استخر و نه حتی حوض...
به نظرم شما هنوز عرق نکردهاید که صبر کنیم عرقتان خشک شود و ببینیم چه کردهاید. شما هنوز کنار گود مشغول گرم کردن خودتان هستید و میدان را برانداز میکنید. شما هنوز به جز جملات کلی و آرزوهای قشنگ و جلسات پرشمار و بازدیدهای فراوان کاری نکردهاید! و صد البته این عیب نیست و روال کار هر مسئول مدبری در ابتدای کار همین است.
آما آنچه میتوان از یک مسئول تازه درخواست کرد توضیح و تشریح وضعیت موجود است. این خواستهی زیادی نیست که بخواهیم برایمان توضیح دهید فعلا در چه نقطهای هستیم. ما دوست داریم بدانیم شما چه تحویل گرفتهاید؟ وضعیت فعلی شهر ما چیست؟ چند متر خیابان داریم؟ چند متر چاله داریم؟ چند متر کوچهی آسفالت داریم؟ چند متر کوچهی خاکی داریم؟ چند متر فضای سبز داریم؟ چند متر بافت فرسوده داریم؟ چند متر پیادهروی مفروش و چند متر نامفروش داریم؟ چند خودرو و دستگاه نو و کارکرده و مستعمل و از ردهخارج داریم؟ چه قدر پول داریم؟ چه قدر طلب داریم؟ چه قدر بدهی داریم؟ چند کارمند داریم؟ کار اینها چیست؟ چند پیمانکار داریم و کارشان چیست؟ و... خلاصه یک گزارش کامل از وضعیت موجود.(دوستان میتوانند در قسمت نظرات به این سیاهه بیافزایند.)
ما در آینده برای قضاوت درست دربارهی عملکرد شما و مدیریت شهر به این گزارش نیاز مبرم داریم اما برای اینکه برادریام را ثابت کنم همین جا عرض میکنم که این گزارش برای شما یک خوبی دارد و یک بدی: بدیاش این است که یک سال دیگر که شما را روی صندلی داغ نشاندیم و شروع کردیم به استنطاق خواهید دید که دائما به آن استناد میکنیم و میپرسیم پس در این یک سال چه کردید!؟ و خوبیاش هم این است که اگر کم کاری از شما نباشد این شمایید که میتوانید با استناد به نقاط ضعف این گزارش توجیهگر کارهای نکرده باشید و از عملکردتان دفاع کنید.
جناب آقای شفعتی قبل از آمدنتان آوازهی مدیریت موفق شما در شهر دامنه، خونسار را پر کرده بود و همه میدانیم که اهالی دامنه مقاومتها کردند تا شما را حفظ کنند. اینجانب قلبا خوشحالم که انسانی متواضع و ساده و محکم از جنس همین مردم مدیریت شهرم را به عهده گرفته و مطمئنم نیت اصلی شما خدمت به شهر آبا و اجدادی و رساندن خونسار به جایگاهی در اندازهی اشتهار نام آن است. بنابراین در اولین قدم متواضعانه خواهش میکنم وضعیت کلی شهر را مقابل آینهای که آن بالا فرمودید بگذارید تا مردم ببینند زیباییها و زشتیهای این شهر چیست. این آینه در طول خدمت شما سعی خواهد کرد تمیز بماند و تصویری واقعی از شما به مردم شهر نشان بدهد مشروط بر آنکه خود بتواند واقعیات را ببیند.
پیروز باشید و برفراز
این جمله از شهردار جدید است و من خیلی از آن لذت بردم چون:
اولا جملهی گهرباری است
ثانیا از دهان یک مقام مسئول درآمده و لاجرم مهم است
ثالثا این مقام مسئول تازه آمده و قاعدتا جملاتش زیر ذره بین است
رابعا ...
...
اصلا چرا آسمان ریسمان کنم؟ دلیل اصلی خوشآمد من از این جمله معنای مستتر در آن است. میدانیم که فیالواقع رسانهها آینهی مسئولان هستند و این که شهردار محترم به این موضوع ظریف توجه داشته که رسانههای واقعی خونسار همین وبلاگهای دست و پا شکسته و بینوا هستند بسی جای شور و شعف و مسرت و شادکامی و هزار و یک چیز غیر مجاز است!
اما اگر بخواهم صادق باشم باید عرض کنم رویم به دیفال یک دلیل بدجنسانه هم داشتم: این جمله یک "آتو" ست. آتویی که در همین پست نهایت استفاده را از آن خواهم کرد. این جمله فیالواقع میخ بزرگی است که همین اول کار وسط میز شهردار کوبیده شد و از این به بعد کافی است کسی به اسب ما بگوید یابو تا به این میخ وسط میز اشاره کنیم و صدایمان را در گلو بپیچانیم و بگوییم شما نبودید که گفتید:"وبلاگنویسان آینهی مسئولانند؟" و شروع کنیم به ننهمنغریبم بازی و مظلومنمایی و وااسلاما و وا شهرا.
جناب شهردار عزیز ما یک چنین موجودات خطرناکی هستیم، مواظب جملاتتان باشید!
و حالا برای اینکه شدت خطرناکی ما را بهتر درک کنید این کمش بینوا به نمایندگی از وبلاگنویسان(که البته کسی به او نداده!)یک خواسته دارد. این خواسته برای شما هیچ زحمتی ندارد اما برای ما خیلی مهم است. ما فعلا از شما نه آسفالت میخواهیم و نه خیابان، نه پارک عسل میخواهیم و نه پارک مربا، نه CNG میخواهیم و نهUF6، نه سد میخواهیم و نه استخر و نه حتی حوض...
به نظرم شما هنوز عرق نکردهاید که صبر کنیم عرقتان خشک شود و ببینیم چه کردهاید. شما هنوز کنار گود مشغول گرم کردن خودتان هستید و میدان را برانداز میکنید. شما هنوز به جز جملات کلی و آرزوهای قشنگ و جلسات پرشمار و بازدیدهای فراوان کاری نکردهاید! و صد البته این عیب نیست و روال کار هر مسئول مدبری در ابتدای کار همین است.
آما آنچه میتوان از یک مسئول تازه درخواست کرد توضیح و تشریح وضعیت موجود است. این خواستهی زیادی نیست که بخواهیم برایمان توضیح دهید فعلا در چه نقطهای هستیم. ما دوست داریم بدانیم شما چه تحویل گرفتهاید؟ وضعیت فعلی شهر ما چیست؟ چند متر خیابان داریم؟ چند متر چاله داریم؟ چند متر کوچهی آسفالت داریم؟ چند متر کوچهی خاکی داریم؟ چند متر فضای سبز داریم؟ چند متر بافت فرسوده داریم؟ چند متر پیادهروی مفروش و چند متر نامفروش داریم؟ چند خودرو و دستگاه نو و کارکرده و مستعمل و از ردهخارج داریم؟ چه قدر پول داریم؟ چه قدر طلب داریم؟ چه قدر بدهی داریم؟ چند کارمند داریم؟ کار اینها چیست؟ چند پیمانکار داریم و کارشان چیست؟ و... خلاصه یک گزارش کامل از وضعیت موجود.(دوستان میتوانند در قسمت نظرات به این سیاهه بیافزایند.)
ما در آینده برای قضاوت درست دربارهی عملکرد شما و مدیریت شهر به این گزارش نیاز مبرم داریم اما برای اینکه برادریام را ثابت کنم همین جا عرض میکنم که این گزارش برای شما یک خوبی دارد و یک بدی: بدیاش این است که یک سال دیگر که شما را روی صندلی داغ نشاندیم و شروع کردیم به استنطاق خواهید دید که دائما به آن استناد میکنیم و میپرسیم پس در این یک سال چه کردید!؟ و خوبیاش هم این است که اگر کم کاری از شما نباشد این شمایید که میتوانید با استناد به نقاط ضعف این گزارش توجیهگر کارهای نکرده باشید و از عملکردتان دفاع کنید.
جناب آقای شفعتی قبل از آمدنتان آوازهی مدیریت موفق شما در شهر دامنه، خونسار را پر کرده بود و همه میدانیم که اهالی دامنه مقاومتها کردند تا شما را حفظ کنند. اینجانب قلبا خوشحالم که انسانی متواضع و ساده و محکم از جنس همین مردم مدیریت شهرم را به عهده گرفته و مطمئنم نیت اصلی شما خدمت به شهر آبا و اجدادی و رساندن خونسار به جایگاهی در اندازهی اشتهار نام آن است. بنابراین در اولین قدم متواضعانه خواهش میکنم وضعیت کلی شهر را مقابل آینهای که آن بالا فرمودید بگذارید تا مردم ببینند زیباییها و زشتیهای این شهر چیست. این آینه در طول خدمت شما سعی خواهد کرد تمیز بماند و تصویری واقعی از شما به مردم شهر نشان بدهد مشروط بر آنکه خود بتواند واقعیات را ببیند.
پیروز باشید و برفراز
۹۰/۰۴/۱۶
دویم اینکه جواب هوشمندانه تری در رابطه با پست بودن یا نبودن ازت انتظار داشتم
و سیما" این پست اخرتو بدقت خوندم چند ماه دیگه نظرمو میدم