ـــــــــکُمِـشـــــــــــــــــــــــــــ

ـــــــــکُمِـشـــــــــــــــــــــــــــ

بایگانی

پیشواز محرم

۶ آذر ۱۳۹۰

خب بالاخره محرم هم آمد. نمی‌دانم چرا این بار احساس می‌کنم زود آمده! احتمالا زیادی خوش گذرانده‌ام و گذر زمان را حس نکرده‌ام. شاید هم پیر شده‌ام چون یک تئوری می‌گوید سال‌های آخر عمر سریع‌تر از سال‌های اول می‌گذرند.

به هر حال دیر یا زود محرم آمده و کاریش هم نمی‌شود کرد. یک ضرب‌المثل جدید می‌گوید تن بده و لذت ببر. بهتر است من هم خودم را به جریان بسپارم و حالم را ببرم. کنکاش زیاد در این مسائل ثمری ندارد.

دیشب حوالی نیمه شب خیابان‌گردی می‌کردم. جوان‌ها و نوجوان‌ها با شور و حال فراوان و تلاش بسیار می‌لرزیدند و کار می‌کردند. عجب سرمای لوطی کشی بود. به نظرم در محرم اگر از آسمان سنگ هم ببارد این بچه‌ها دست‌بردار نیستند و تا آخرین پرچم را هم درست سر جای خودش نکوبند ول‌کن نیستند. خدا هر چه می‌خواهند بهشان بدهد، من که وقتی این لباس جدید را به تن شهر می‌بینم خیلی کیف می‌کنم. این‌ها شروع واقعه‌ای بزرگ است که گمان می‌کنم در دنیا بی‌نظیر باشد. من نشنیده‌ام جایی از کره‌ی زمین به مناسبتی یک هفته‌ی تمام، کار و فعالیت جاری و روزمره تعطیل شود و زن و مرد و کوچک و بزرگ فقط و فقط یک دغدغه داشته باشند. طرفه این‌که این دغدغه حول غم شکل می‌گیرد. البته می‌دانم که برای بسیاری این غم و این مراسم بهانه‌ای برای ارضای نیازهای روحی و روانی و اجتماعی است اما هر چه هست خوب است. من واقعا محرم خونسار را دوست دارم.

می خواستم بیشتر بنویسم اما دل و دماغش را ندارم. در واقع حرف جدیدی هم در این باره ندارم. اما در پاسخ به دوستی که خواسته بود چیزی بنویسم پست‌های پیشین را تقدیم می‌کنم. اگر دل و دماغی برای نوشتن و حرف تازه‌ای برای گفتن داشتم حتما خواهم نوشت.

 

محرم آمد

مردم در محرم چه می‌کنند

قلیل یا قبیل

محرمانه اول

محرمانه دوم

محرم ِ خوانسار و جشن گوجه فرنگی

 

 

 

۹۰/۰۹/۰۶
ــ ـکمشـــ

نظرات  (۱۶)

۰۶ آذر ۹۰ ، ۱۴:۴۸ ♥مــــ ♥ـــبـــــ ♥ــــیــــ ♥ ــــنــــ
دوست دارم وقتی بیدار میشوم

بهار باشد



راستی

یک شعر کوتاه و بی مخاطب

خوشحالت میکند آیا؟

در این سرما؟
سلام

میبوسمت

ارام

جوری که بیدار نشوی

و خواب بوسه ی مرا ببینی

http://hamidhaghi.blogsky.com


اینو واسه همه ی اوناییگه دوسشون دارم نوشتم

به مناسبت محرم نبود ها

پاسخ:
بی‌خود نوشتی آقا مگه خودت ناموس نداری!!!!
من هم همیشه محرم را دوست داشتم و دارم.
ببین که چگونه این نقاره ها ما را به کارزار می خوانند/
ببین که پرهای رقصان کلاهخودهای شمرها چگونه سردی آهنی زره ها را به مسلخ می کشند/
این تبلوری از رزم است و رزم/
از ایستادن است و نمردن/
من نمرده ام/
هستم تا زمانی که اسب ها هستند/
من محرم هستم/
چرا که در محرم احساسم را تبلور کرده ام/
و در محرم خواهم مرد.

اصلاح: چرا که در محرم احساسم را متبلور کرده ام/
سلام
از اول سال که تقویم نو رو نگاه می کنم، به اولین چیزی که فکر می کنم ایام محرم خونساره. بعد طوری برنامه ریزی میکنم که بتونم هر شیش روز رو مرخصی داشته باشم.
محرم خونسار یعنی بزرگترین اجتماع خونساریهای جهان.
هر چی فکر می کنم می بینم نمی تونم تاسوعا و عاشورایی رو دور از خونسار باشم. یعنی یه جورایی محاله. تا حالا که اینطور بوده. ولی اگه سالهای آینده نشد چی؟

پاسخ:
اگر سال‌های آینده نشد حتما سالهای بعدش می‌شه.
۰۷ آذر ۹۰ ، ۱۳:۳۸ مهدی حاجی زکی
تنها چیزی که می دونم از این شیش روز اینه:
این شیش روز جزو عمر ما خونساریها حساب نمی شه
باید هم انقد براش سرو دست بشکنیم داداش

پاسخ:
آره واقعا مثل یه خوابه. خیلی هم زود می‌گذره.
وقتی دیدم اول پست نوشته بودید این محرم زود اومده خیلی تعجب کردم چون منم چند وقته درگیر اینم که شاید یکی دو ماه تقویم گم شده باشه.اما در مورد محرم.چقدر در این سال ها محرم غریب افتاده.انگار هر چی تیشرت مخصوص این ماه میزنن و نخل هارو تزئین میکنن و علم ها بزرگ تر میشه و شکم مداح ها جلوتر میاد محرم غریب تر میشه. عامو دیگه کی واسه امام حسین گریه میکنه؟ گم شو عوضی آبگوشت ما خیلی بهتره.برو کشکتو بساب مداح ما اوپسی اوپسی میخونه.الهی بمیرم برای مظلومیت امام حسین

سلام و عرض تسلیت ....

وقتی در این ایام از ذره کوچک تا بزرگی بی حد ذکر " یا حسین " دارند

چرا ما نداشته باشیم ؟؟؟؟

شدیدا التماس دعا ............

کمش جان منم مثل شما دلو دماغشد ندارم دیگه ولی..
هوای خانه چه دلگیر میشود گاهی....
از این زمانه دلم سیر میشود گاهی....
عقاب تیز بر دشتهای استغنا...
اسیر پنجه تقدیر میشود گاهی..
دوست عزیز امیدوارم حالت خوب باشه. ما هم در ابنجا به نو به خودمون عز اداری میکنیم. موفق باشید

" آدم‌هایی که کنج آشپزخانه‌ها برای دلشان ظرف می‌شویند،" و چه زیبا گفتی!!
کمش عزیز بیشتر این ایام دلم می گیرد از منبرهایی که به هرقیمت شده می خواهند اشک در بیاورند ایا تجسم ان واقعه عظیم کافی نیست تا اشکی جاری و زنگاری بشوید .چقدر دروغ چقدر بی معنا دلم می گیرد از مظلومیت حسین در این زمانه واقعا چرا؟

پاسخ:
بهتره ما فکر شترهای خودمون باشیم. امام حسین خودش می‌دونه چه کنه.
۰۹ آذر ۹۰ ، ۱۶:۳۳ خرس کوچولو
همیشه به اونی که بدون توجه به اطرافش از ته دل به امام حسین خدمت میکنه حسودیم میشه.اونی که سرش رو انداخته پایین و فقط به کفش های عزادار ها نگاه میکنه تا جفتشون کنه.اونی که ظرف های غذای عزادار ها رو میشوره.اونی که تو
سرما میلرزه وتا تک تک پرچم ها رو وصل نکنه خونه نمیره.

پاسخ:
حسودی چرا!؟ اگه دوست داری برو وسط میدون.
و شما ظاهرا دل خوش شترها و اسب هایتان هستید ما چه کنیم ؟!!!و به بیانی دل مارا هوایی ان وادی کردید ولی افسوس.... ما را هم در این روزها از یاد نبرید و فردا به نیت ما دستی بر سرو روی شتری بکشید و اگر تونستید عکسهایی به روز در وبلاگتان بگذاریددر پناه امام حسین!!

پاسخ:
هنوز شترها رو نیاوردند وقتی آوردند می‌رم کنار یکیشون و اگه دستم رسید به سر و گوشش می‌کشم اما عکس رو شرمندم. بچه‌های دیگه زحمتش رو می کشند.
ممنون از نظرت راجع به تسخیر لانه .
ببین بعضی وقتها خوب از خط قرمزها رد بشیم.
این چند هفته ای که بحث حمله به ایران مطرح شده بود؛ شاید یه حرکت دانشجویی جواب خوبی بوده باشه.
دارم روی طنز "پیش بینی ساعت اول جنگ ایران و امریکا" کار میکنم، دعا کن زودتر تمومش کنم؛ شاید یه مقدار از سوالامونا جواب بده.

پاسخ:
منتظر می‌مونم
ممنون از پست زیباتون
واقعا محرم برای ما خوانساری ها معنا و مفهوم دیگه ای داره تو این چند روز برای خیلی ها مهم نیست کی هستی ، چه کاره ای ، چند سالته ، چه پست و مقامی داری، مهم اینکه نوکر امام حسین هستی ...
خوش بحال همه اونایی که صادقانه ، بدون ریا و از دل و جون خدمت میکنند...

پاسخ:
من خاک پای صادق‌ها و بی‌ریاها هستم. خدا زیادشون کنه
بابا نا........

بابا نا.........

...

...

....



..


..

بابا نان داد

ظاهرا شترهاتون رو اوردند و مراسم قیمه خورانتان پابرجاست!!تا کی بمانیم پشت این درهای بسته!

پاسخ:
پره قولم خاهاندا اموات اگه ذونبان.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی