اعلام خطر! :: ـــــــــکُمِـشـــــــــــــــــــــــــــ

ـــــــــکُمِـشـــــــــــــــــــــــــــ

بایگانی

اعلام خطر!

۱۷ اسفند ۱۳۹۰

دم عیدی مواظب دست و بالتون باشید. این روزا احتمال مصدوم شدن به شدت بالا می‌ره. دلایلش زیادند؛ مثلا حجم زیاد کارها، کمبود وقت، شلوغی خیابون، سرو کار داشتن با مواد شیمیایی، نداشتن آمادگی جسمی برای کارهای سنگین و...
روزی یه لیوان گل گاو زبون بخورید و با اعصاب آروم برای انجام کارها یه برنامه‌ریزی کاملا منعطف انجام بدید و همیشه به خاطر داشته باشید که پاک کردن لکه‌ی روی فرش و کابینت، و تمیز کردن حیاط و انباری رو بعد از عید هم می‌شه انجام داد به شرطی که تنتون سالم باشه.
تنتون سالم.

۹۰/۱۲/۱۷

ــ ـکمشـــ

نظرات (۱۸)

۱۷ اسفند ۹۰ ، ۱۲:۵۵

خوا

وسلامتی مثل تاجی بر سر افراد سالمه که خودشون متوجه ان نیستند و فقط افراد بیمار ان تاج را می بینند و غبطه می خورند!و چه اتفاقها و بی احتیاطی هایی که در روزهای پایانی شاهد هستیم مردم در حرکت سریع و دور تند راستی به کجا چنین شتابان!

پاسخ:
واقعا به کجا؟ راستش منم هنوز نتونستم فرق بین دقایق اینور سال و اونور سال رو بفهمم! اما به سنتها احترام میذارم. به نظرم لازمه.

۱۷ اسفند ۹۰ ، ۱۳:۲۵

وشکو

"دم عیدی مواظب دست و بالتون باشید."
دست رو که متوجه شدم
اما منظور جناب عالی از بالتون چی چی بو؟
احتمالا آدمیزاد نیه !
شاید فرشته به!
آره؟

پاسخ:
دقیقا منظورم فرشتههاست چون ما مردها که شانمون اجل از کار کردنه! این زنهای فرشته و نازنین هستند که زحمت میکشند و دست و بالشون رو مصدوم میکنند.

۱۷ اسفند ۹۰ ، ۱۳:۵۲

باغشهر من

سلام
من معتقدم که این همه افراطی که ما داریم واسه شب عید می کنیم تا حدی اشتباهه،من سنت نوروز را خیلی دوست دارم ولی وقتی می بینم که مردم عجیب به خیابانها مریزند و ترافیک درست می کنند و با دست خودشون بازار سیاه راه می ندازند تا حدی به فکر فرو می رم.الان 6 تا جمعه است که ما توی خونه آب نداریم دلیلشم اینکه همسایه ها همه دارند نهایت استفاده رو برای شستشو می برند.

پاسخ:
حرفتون دسته اما به هر حال این هم یه سنته و باید باش ساخت. فقط مواظب باشیم که بهمون صدمه نزنه. به نظر من سنتها توی زندگی مهمند.

۱۷ اسفند ۹۰ ، ۱۵:۱۹

شهاب

این حرفا فایده نداره . اگه اینارو میگی که اهل منزل بی خیالت شند در اشتباهی عزیز من .به جا کامنت و ژست گذاشتن دستمالو ببند به سر و کله و شروع کن .

پاسخ:
شهااااب ما مردیم و تو خونه کار نمیکنیم اینو تو گوشت فرو کن! اینجا هم مدرک نذار، برای آینده بیچاره می‌شیها!

۱۷ اسفند ۹۰ ، ۱۵:۲۰

شهاب

اصلاح میکنم : پست

پاسخ:
زحمت منو کم کردی

۱۷ اسفند ۹۰ ، ۱۵:۳۷

شهرام

اینم دو کلمه از زبون پدر بزرگ داماد!

پاسخ:
گفتم پیرم نگفتم فسیلم!

۱۷ اسفند ۹۰ ، ۱۶:۱۶

مهدی حاجی زکی

اولندش جنابعالی بعد از اینکه پست می زنی واس چی حذف می کنی که آدم براش سوتفاوت پیش بیاد؟
دومندش
یعنی این حس انسان دوستی ات منو مرده ...
آدم زنده غیر از تو نبود که به فکر همنوعانش باشه !!!؟
سومندش
تو از طبابت فقط همین گل گاوزبونشو می دونی که همه جا تجویز می کنی ؟
چهارمند
تن سالم رو خوب اومدی
خداوکیلی تنها چیزیه که می شه بهش افتخار کرد
تو تمام کمبود ها فقط تن سالم یه بود به تمام معناست !!!!

پاسخ:
چهارمندش چاکریم.

۱۷ اسفند ۹۰ ، ۲۳:۴۱

دهاقین

دکتر سلام...

پاسخ:
سلام مریضی؟

۱۸ اسفند ۹۰ ، ۰۵:۲۱

محمدمهدی طریقت

دکتر ـــــــکمشـــــــــ سلام...
واجب شددروبلگ خدمت برسم
چون گل][گگل]ل]هرچی که عوضداره گله نداره
گل]
گل]
گل]

۱۸ اسفند ۹۰ ، ۰۸:۳۲

دلتنگ

همه این کار ها رو نباید جمع کرد تا نیمه دوم اسفند(که اغلب همین کار رو میکنند)

باید این کار ها با برنامه ریزی و زمان بندی درست انجام بشه تا هم کارها روی هم جمع نشه که مجبور باشیم تا موقع سال تحویل هم بدوییم.وهم اینکهکارها تقسیم بشه تا همش روی دوش یک نفر نباشه.

پاسخ:
دقیقا دقیقا. از ما که گذشت امیدوارم شما که در آستانه اول مهر زندگیتون هستید از همین اول مهر درست برنامه ریزی کنید.

۱۸ اسفند ۹۰ ، ۰۹:۴۸

خوشنویسان

سلام.چه عنوان با مزه ای داره.اعلام خطر!اول فکر کردم در مورد چهارشنبه سوری هست.

پاسخ:
راست گفتید؛ این یکی به عقلم نرسید وگرنه عنوان رو عوض میکردم!

۱۸ اسفند ۹۰ ، ۱۰:۰۰

حامد

سلام

مطمئنم کسی طاقت نمیاره که بعضی از کاراشو بعد از عید انجام بده

شما چطور ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پاسخ:
حامد جان من اصلا تو عمرم خونه تکونی دم عید نکردم! دم عید یابو آب میدم!

۱۸ اسفند ۹۰ ، ۱۱:۲۴

هادی

دکتر جان دم عیدی اعلام خطر یعنی چه ؟لطفا مهربونتر مهربونی کنید!با تشکر از مهربونیتون

پاسخ:
چشم

۱۸ اسفند ۹۰ ، ۱۲:۱۷

سعید

بابا تجربــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه

چشم آقا مواظبیم

پاسخ:
بابا پسر خوب. باریکلا که اینقذه نازی.

۱۸ اسفند ۹۰ ، ۱۴:۰۲

حمید حقی

یک خانم ایرانی در روز قیامت ( نخونی از کفت رفته )

خانم من فقط مامورم. به من گفتند بشمار، حالا هم شمردم. شما کلا ۱۱۰۳۰۵ رکعت دارید

ولی من همه را خوندم. نمی شه یه کاریش بکنی.

دست ما نیست به خدا. ولی چشم؛ روندش می کنم. ۱۱۰۵۰۰ خوبه؟

عجب گرفتاری شدیم. من می گم همه را خوندم. گرد نمی خواد بکنی. همان هایی که خواندم را بهم بده.

عرض کردم. مبلتان چرمی بوده. یارو یافت آبادیه مبل ساز چرمش را از چین وارد کرده.
اینها ذبح شرعی نمی کنند. چرم حکم مردار را داشته و نجس بوده. شما می نشستی روش؛ حواستان نبوده دستتان عرق..

من این هایی که می گی اصلا حالیم نیست. من همه اش را خوندم. یک جایی اشتباه کردی. از جام تکان نمی خورم تا درستش کنی.

ببینید خانم فیلمش هست. ما از لحظه لحظه اعمالتان فیلم گرفتیم. ببینید.

_ ای خدا مرگم بده. این چیه؟

_ بگذارید رد کنم اینجاش را. خب. همین جا. ببین خانم اینجا که زوم کردم رو مبل نشستید و ..

_ این منم؟

بله خانم. این هم همان مبلیه که..

چقدر چاق افتادم اینجا.

چه عرض کنم؟ می توانم کمی کنتراستش را بیشتر کنم ولی نرم افزارم قفل شکسته است، اسکیل را عوض نمی کند.

_ آقا میشه این عکس را برام بریزی؟ خدا از حسابرسی کمت نکنه.

_ فلش دارید همراتان؟

چه حرفی می زنی. من تازه یک ساعت پیش از قبر درآمدم. فلشم کجا بود؟ نمی شه بریزی رو سی دی.

_ سی دی خام ندارم. بریزم ته این سی دی؟ طوریش نیست؟ اعمال یک بابایی است که در جنینی تلف شد. باقی سی دی خالیه.

_ جا میشه؟

_ آره بابا. هر سی دی جهان آخرت ۷۰۰۰ گیگ جا دارد

_ پس قربون دستت یک موزیکی چیزی هم بریز ته اش

باشه. یک تکنوازی صور اسرافیل دارم، جدید. حالشو ببر
----------------------------------
دیگه روز آخرتی هم شده کامپیوتری!!!

پاسخ:
باز اینجا پست گذاشتی!؟ تکراری بود اما قشنگ هم بود.

۱۹ اسفند ۹۰ ، ۰۰:۰۵

دهاقین

بله. وگرنه سلام که مفت نیست الکی بکنیم!!!

پاسخ:
خاب چدو ببام؟

۲۰ اسفند ۹۰ ، ۱۴:۲۱

هیچکس

عجب طبابتی ؟

پره اگه رویی 1 لیوان گل گاو زبون واخورمین خا فشارمون دیرکو ولید گنمین ! اومحل که کار کیه بکرو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

۲۱ اسفند ۹۰ ، ۱۴:۴۷

حمید حقی

قلبم را عصب کشى کردم دیگه نه از سردى نگاهى میلرزد و نه از گرمى آغوشى میتپد

پاسخ:
چیطور شد!؟