ـــــــــکُمِـشـــــــــــــــــــــــــــ

ـــــــــکُمِـشـــــــــــــــــــــــــــ

بایگانی

علم بهتر است یا ثروت

۲۲ آبان ۱۳۹۱

خب همان‌گونه که بر همگان واضح و مبرهن است این موضوع موضوعی است که تمام علما و ادبا و شعرا و فلاسفه و ثروتمندان جهان لااقل یک بار درباره‌اش انشا نوشته‌اند. این کمترین هم از این قاعده مستثنی نبوه و این وظیفه خطیر را با نتیجه‌گیری "خوبتر بودن علم" به انجام رسانیده اما حالا که بیشتر فکر کرده دیده در انشا قبلیش کمی خام‌دستانه به موضوع پرداخته و حالا برآن شده که کمی جبران مافات بنُماید نُمودنی:
برای ورود به بحث این سوال را خودمانی‌تر مطرح می‌کنم:
دو کُپه مقابل ما گذاشته‌اند و گفته‌اند یکی علم است و دیگری ثروت و گفته‌اند از میان این دو اتنخاب احسن بفرمایید. شما کدام را انتخاب می‌کنید؟ علم یا ثروت؟
برای پاسخ به سوال اول باید ببینیم در هر کپه چه چیزهایی یافت می‌شود:
1 - کپه ثروت که از فرط کف دست بودن معلوم است چه محتوایی دارد:سکه، دلار، زمین، آپارتمان، ماشین، قایق تفریحی، کشتی تایتانیک... و خلاصه هر چیز مادی دیگری به جز ریال! که همه می‌دانیم چه هستند و به چه دردی می‌خورند پس نیازی نمی‌بینم چیزی درباره‌ی آنها بگویم.
2 - کپه علم که آن هم تکلیفش روشن است:مهندسی، پزشکی، دارو سازی، اختر شناسی، حقوق... که البته توضیحکی لازم دارد:
این علوم دقیقا چه هستند؟ یک مهندس چه می‌داند که دیگران نمی‌دانند؟ آیا چیزی بیش از محاسباتی پیچیده برای به دست آوردن مجهولات مورد نیاز ساختمان‌ها و کارخانه‌ها و...
یک پزشک چه می‌داند؟ آیا چیزی بیش ازمقادیری دانش در باب اعضا و جوارح آدمی و کارکردها و مشکلاتشان؟
حال سوال این است: آیا این علوم فضیلتی برای صاحبش محسوب می‌شوند؟ مثلا اینکه یک مهندس می‌داند تیرآهن بالای سر من چه مقدار بار را تحمل می‌کند یا اینکه یک پزشک چیزهایی از بدن من می‌داند که من نمی‌دانم، نشان از فهیم‌تر بودن او نسبت به یک انسان ثروتمند است؟ 
به نظر من نه تنها این دانستن‌ها دلیل برتری شخصیتی نیست بلکه همان انسان ثروتمند به راحتی می‌تواند هر دو را به استخدام خود درآورد و از خدماتشان استفاده کند. پس نتیجه می‌گیرم این دانستن‌ها فی‌نفسه فضیلتی محسوب نمی‌شوند؛ درست مثل ثروت. پس نمی‌توان آنها را با ثروت مقایسه کرد.
لازم به ذکر است قبول دارم که به هر حال رفتن به دانشگاه و هم‌نشینی با اساتید و انسان‌های متفکرتر در شخصیت انسان موثر است و به صورت نسبی می‌تواند ادعای متفکرتر بودن یک عالم نسبت به یک ارث‌خور میلیاردی را توجیه کند اما می‌دانیم که از یک طرف بسیاری از ثروتمندان از طرقی غیر از ارث ثروتمند شده‌اند که همان طرق هم یا از دانشگاه گذشته و یا حاوی تجربیاتی است که برای خودشان پختگی به همراه دارند و از طرف دیگر این برتری آن‌قدر نیست که بشود رویش حساب ویژه‌ای باز کرد. پس سوالی که می‌ماند این است که چه طور علم را با ثروت مقایسه کنیم؟
به نظر من برای آنکه بتوانیم این مقایسه را انجام دهیم مجبوریم یک ملاک برای مقایسه دست و پا کنیم. و چه ملاکی بهتر از "هدف"؟ در واقع در اینجا باید ببینیم هدف هر کدام چیست و کدام هدف بهتری را دنبال می‌کنند؟:
یکی از رایج‌ترین اهدافی که علوم دنبال می‌کنند همان ثروت است. در واقع یکی از اهدافی که از راه علم تامین می‌شود کسب ثروت است. شنیده‌اید که می‌گویند:"دکتر شی نونت تو روغنه" "مهندس شی وضعت توپه" و... پس در این‌صورت چه تفاوتی بین علم و ثروت؟(حتی می‌شود گفت کسب ثروت هم نوعی علم است؛ علم اقتصاد)...
هدف بعدی علم می‌تواند خود علم باشد. علم برای علم شنیده‌اید؟ با تسامح می‌شود آن را این‌طور تعریف کرد: لذتی که صاحب علم از کنکاش بیشتر در علم به دست می‌آورد. که خب روشن است که این هم تفاوت اساسی و مهمی با ثروت ندارد چون کسی که به دنبال ثروت است هم با تلاش و کوشش به دنبال راه‌هایی برای افزایش ثروت است و از این تلاش لذتمند می‌شود.
هدف دیگر که در این عصر کمتر به چشم می‌خورد نوع‌دوستی است. یعنی عالمی با علمش  به همنوع کمک کند و انتظار پول هم نداشته باشد. خب روشن است که یک ثروتمند هم با بخشش ثروتش می‌تواند چنین هدفی را دنبال کند. پس این هم تفاوتی بین علم و ثروت نشد!
پس من چه کنم با این علم و آن ثروت؟ همه که سر و ته یک کرباس شدند!

خب اگر نظر مرا بخواهید عارضم به حضور انورتان که لازم است تعریفمان را عوض کنیم. به این ترتیب که علم را علوم طبیعی(و بعضی از علوم انسانی) رایج ندانیم. یعنی مهندسی و پزشکی و حقوق و... را در ردیف همان اقتصاد و کسب ثروت بدانیم و علم را "خودشناسی" فرض کنیم. اینجا است که دیگر می‌شود با قاطعیت گفت:
"کسی که خودش را بشناسد یقینا راحت‌تر از کسی است که خودش را نمی‌شناسد و یقینا بهتر از کسی که خودش را نمی‌شناسد زندگی می‌کند و در نتیجه بهتر از او هم می‌میرد"

خب مشکل حل شد اما حالا این خودشناسی چی هست و از کجا می‌توان آن را تهیه کرد؟
از آن‌جا که چنین رشته‌ای در هیچ دانشگاهی پیدا نمی‌شود(لااقل من نمی‌دانم) باید دید کدام علوم ما را به این هدف مقدس و والا می‌رسانند. لازم نیست به خودتان زحمت بدهید من قبلا این کار را کرده‌ام و از منزل برایتان آورده‌ام: روان‌شناسی و جامعه‌شناسی
روان‌شناسی درون انسان را می‌کاود و جامعه‌شناسی بیرون او را و اگر قرار باشد محکم بگویم علم بهتر است از ثروت منظورم این علوم خواهد بود و البته اصلا منظورم این نیست که در انتخاب رشته زرت بزنید روانشناسی یا جامعه شناسی دانشگاه تهران و خیال کنید خوشبخت شدید رفت پی کارش چرا که ورژن دانشگاهی این علوم خصوصا جامعهشناسی امروز دانشگاه‌ها جز وقت تلف کردن و گرسنه ماندن نیست.
بهتر است عاقل باشید و اول بروید دنبال راهی که یک ثروت بخور نمیری برایتان فراهم کند بعد(یا در کنار آن) بروید کمی کتاب‌های فروید و یونگ و گیدنز و... را بخوانید و کامروا شوید.

با آرزوی توفیق برای همه بینندگان و شنوندگان گرام و به امید روزی که همه ابناء بشر دانشی عمیق از خود داشته و زندگی سعادتمندانه‌ای را آغاز بنُمایند انشای خود را به پایان میرسانم.



پ.ن:علوم دینی هم در واقع به نوعی برای خودشناسی و در نتیجه خداشناسی آمده‌اند اما از آنجا که این علوم بر ایمان استوارند و به دست آوردن و سنجش ایمان امری علی‌حده و پیچیده و شخصی است، از موضوع این پست خارجند. فعلا منظور من علوم ملموس و رایج در دانشگاه‌هاست. امیدوارم اگر مجال و امکانش بود روزی درباره آنها هم بنویسم.




۹۱/۰۸/۲۲
ــ ـکمشـــ

نظرات  (۲۲)

دوست و همشهری عزیز سلام

بازم مثل پست قبلیتون اول شدم... جایزم رو محفوظش بدارید و از اون چیزایی که به داداش شهرام دادید به ما هم بدید...

اگه نظر من رو بخواید عارضم خدمت انور محترمتون که

نه علم خوبه نه ثروت ....!

نه قدرت و نه سیاست ...!

تنها چیزی که خوبه...... آرامشه ...!

شاید اشتباه اینه که از اول بمون تلقین کردند که تو این دنیا دوتا چیز فقط خوبه وباید هدف باشه و ما ها هم همش دنبال این چیزایی بودیم که تو کلمون کردند

لذت بردن از یه نسیم صبحگاهی تو روزهای پاییزی یه موهبتیه که نه علم میخواد ونه ثروت !
وقتی میتونی حتی با لبخندت دل یه همنوع رو بدست بیاری نه علم میخواد نه ثروت !

به نظر من با داشتن قناعت و استفاده کردن از داشته های فطریمون میتونیم

خوشبخترین آدم روی زمین باشیم ....

پاسخ:
جان کلام پست همین بود که گفتی:"آرامش" من دو ساعت آسمون ریسمون به هم بافتم که اینو بگم و شما تو دو کلمه به خوبی بیانش کردی. ممنون
بی بصیرتی که شاخ و دم نداره. فروید؟ گیدنز؟ علوم انسانی غربی؟هان؟ از شما انتظار نداشتم.

پاسخ:
خدایا ما را از شر علم رهایی بخش فووووت
خب خوانندگان عزیز مطلبی رو که مشاهده کردید قسمت های اول تا سوم سریال "علم بهتر است یا ثروت" بود. البته قرار بود این مطلب طی سه پست مجزا منتشر شود ولی از آنجایی که نویسنده آن معلوم الحال است و همه ما با سبک وب نگاری ایشون آشنایی کامل داریم، می دانیم که بعد از هر پست تک سطری موجی از سطور سرکوب شده در پست بعدی ظاهر می شوند و ... .
خدا وکیلی کمش جان نوشتن این مطلب چقدر وقتتو گرفت؟
جوابت هر چی باشه بدون که خوندنش واسه من سه برابر وقت گرفت.

پاسخ:
خدا وکیلی بیش از یک ساعت صرف نوشتنش کردم و البته کلی هم درباره‌ش فکر کردم.
ایزندون بیاژان که هنگم کرت!!

پاسخ:
خدا نکرو برا
برای هیمنه که اون مفار حربی غربی سلسله مراتب آگاهی دارند:
داده
اطلاعات
دانش
خرد

پاسخ:
و بعد از آگاهی کامل ثروتمند میشند درسته؟
۲۳ آبان ۹۱ ، ۱۴:۳۶ بدهیت را از روی ثروت علم بده
بنام خدا
سلام کمش جان
مرا هم به طومارت اضافه کن چون دانش آموزی هستم که انشای جدیدم را در باره موضوع فوق با دیدگاه جدید تقدیم وهمینجا انشای قدیمیم را منسوخ وباطل اعلام میکنم .
با دقت متن را خواندم ورویکرد شما برایم واضح گردید .
1-دوران نوجوانیم را به خاطر آوردم ودر آنزمان من بنده نیز چون شما میانگاشتم بر خلاف امروز
2-نسبت به امر فوق ودیدگاه شما وهم قطارییانتان آرزوی به بینی دارم .
عزیزکاوشگر زیرزمین کمش جان
اگر تیز پرواز وعقاب وار به دوران بسیارقدیم (انسان نخستین)مراجعه ای رجعت گونه ونیز رویکردی داشته باشیم بدانچه که آنان را در تکاپویش ساعی بوده اند وانسان کنونی نیز با علم امروزه همان قصد را دارد ثروت علم بود نه مالکیت وثروت البته شما وحقیر میدانیم هزاره اخیر ثروت ومالکیت متاسفانه ثروت علم را در پستوی برده .
دانش براق نمودن بهتر والبته با تکنیک امروزه میتواند یک واکسی را نیز ازنظر مال ثروتمند کند و در مقابل یک پزشک مال اندوز با تغییر روش اقتصادی در محل اقامتش از وی یک بساز بفروش بدون اخلاق ببار آورد.
کمش عزیز بیائیم جمله ناقص وبدون هویت بیرونی علم بهترست یا ثروت را از این پس که اموختیم وقرارست بیاموزیم ثروت (مال) پائینترین دستاورد علم است را به انشای ((ثروت علم بهترست یاعلم ثروت اندوری )).
و من ا... التوفیق وعلیه التکلان

پاسخ:
دوست چدید منظورم از خودشناسی دقیقا رسیدن به همین‌ها بود که گفتی. ممنون از حضورت
۲۳ آبان ۹۱ ، ۱۴:۵۱ اصلاحیه ی متن قبلی بدهیت را...
1.در پایان جمله اخریم البته قبل از جمله و من ا... عبارت (تبدیل کنیم ).
2.بعداز جمله هزاره اخیر کلمه (جریان) جا افتاد.
۲۳ آبان ۹۱ ، ۱۵:۲۹ گلایه از سایت باغشهر من
تقریبا نزدیک دوهفته است که از آشنائیم با این سایت ((باغشهر من ))میگذرد ودر دو یا سه پست اخیرش نظراتی داده ام که انرا بروز نمیدهد این مهم نیست مهم اینست که از نظرات دیگران نیز بقیه محروم شدند و این دستاورد نظرات منه والبته تصور غلط نویسنده (خانم اقا میری )نیز چاشنی آن شده است.منبعد اگر چنانچه در سایت فوق پستی ارائه شود بنده نیز جوابش را در سایتهای دیگر والبته پر مراجعه کننده خوانسار مینویسم .

پاسخ:
من جای شما بودم به خواسته صاحب وبلاگ احترام میذاشتم.
۲۳ آبان ۹۱ ، ۱۸:۳۲ ترانه هایم
بن نام خدا

ضمن تشکر از معلم گرامی(کمش) این موضوع خوب را برای ما در نظر گرفتند

البته هماطور که بر ما معلوم است ثروت.خلاص

سلام

تا محرم نرسیده یه ترانه و پشت صحنه اش رو برای دانلود گذاشتم.جهت اطلاع

نثرت خیلی خواستی بود!
دیدگاهتم جالب بود تا حالا فکر نکرده بودم که خودشناسی هم میتونه یه علم باشه؟

ولی خیلی باهاش موافقم، یه وقتایی بدجوری دلم از جهل بشری که همه درگیرشیم میگره و با تمام وجود دعا میکنم که هرچه زودتر ازش رها شیم...
به قول پیش گوی آسمانی روزی که انرژی ها و میزان درک مردم به سطح بالایی برسه دیگه هیچ چیز پلیدی نیست!

۲۴ آبان ۹۱ ، ۱۴:۰۶ مهدی حاجی زکی
با درود فراوان به محضر حضرتعالی
قِشنگ بیان کردی و مثل همیشه شیرین و بلیغ؛ شایدم بلیق
یک دوره غلم بهتر بوده و یک دوره ثروت
یک دوره هر دو با هم
یک دوره هیچ کدام به درد نمی خورد چرا که شعور از هر دو بهتر بود
علم بی شعور در راه نابابش خرج خواهد شد و ثروت بی شعور به طرفه العینی سوت خواهد شد
اما آخرش خوب از دست مذهب و دین فرار کردی
هنوز هم نفهمیدم دیدگاه مذهبیت چیست؟
خیلی بچه جَلَبی هستی ...

۲۴ آبان ۹۱ ، ۱۶:۴۳ حمید امینی
سبک زندگی همان پاسخی است که ما به سوال علم بهتر است یا ثروت دبستانی‌ها می‌دهیم. البته نه سر کلاس انشاء توسط معلم با یک سری موضوعات تکراری
همشه وهمه جا ثروت بهتر و ارزشمند تراز علم هست.
شما اگه فردی با سواد باشید اما ثروت نداشته باشید هیچ جایگاهی در اجتماع ندارید.
اما اگه ثروتمند باشید....................
بیشتر در این مورد فکر کنید.سعی کنید بروز باشید.فکر نو کنید و جدید زندگی کنید.گذشتگانمان همیشه محترم بوده و هستند اما عصر عصر پیشرفت تکنولوژیه
ولی این طور نیست.
علم و ثروت هر کدام در زندگی انسان دارای تأثیرات ویژه ای هستند. علم به انسان نور و هدایت و آگاهی می بخشد. روشنائی بخش و حرکت زا می باشد
از طرف دیگر وجود مال و ثروت زمینه ساز دسترسی بهتر به علم و دانش و برخورداری از ابزارهای یادگیری و تعلیم و تعلم است. به ویژه در علومی که محتاج آزمایش و تجربه و کار عملی و ابزار و ادوات دقیق و آزمایشگاههای مجهز است ضرورت وجود امکانات مالی و قدرت افتصادی به خوبی احساس می شود. ولی در موردی که بر سر دو راهی انتخاب راه کسب ثروت و تحصیل علم قرار می گیریم چه باید کرد و گزینه برتر کدام است؟
زیبا نوشتید و به شما احسن میگویم
راستی خودمونیم شما کدامشو بیشتر دوست داری

پاسخ:
مطمئنی مطلبو خوندی؟
۲۴ آبان ۹۱ ، ۱۷:۰۰ حمید امینی
حمید جان من به تمام نوشته های تو احسن میگویم خیلی زیبا مینویسی
این نو شته ات محشر کرده

پاسخ:
چاکریم شدید...
پس روی جامعه شناسی تجربی وقت گذاشتن درسته؟ اصلا قبول ندارم. از یه طرف می گید جامعه شناسی از طرف دیگه می گید وقت تلف کردن. پس جامعه شناسی را کجا باید آموخت. در شهر خوانسار و با وبلاگ نویسی؟ اگر با خواندن دوتا کتاب زیگموند فروید و یونگ میشه جامعه شناس شد الآن خیلی ها بودند و کامروا شده بودند.
ممنون از اینکه زحمت کشیده ای و نتیجه انتخاب بین علم و ثروت را، علم را برگزیدی آنهم از نوع جامعه شناسی اش را!
اون پانوشت دیگه برا خالی نبودن عریضه بود انگاری!

من کجا گفتم پس جامعه شناسی را در شهر خوانسار و با وبلاگ نویسی باید آموخت؟ پست رو درست نمیخونید هیچ، تو مغز تکنولوژی هم دست ازکنایه گویی خونساری برنداشتید؟
برای روشنتر شدن حرفم توضیحات زیر رو تقدیم میکنم:
1 - نمیدونم چه قدر از وضعیت امروز رشته های علوم انسانی و خصوصا رشته جامعه شناسی تو ایران اطلاع دارید. اجمالا تو دو سه سال اخیر یه نظریه پذیرفته شده که میگه اساس مشکلات کشور اینه که علوم انسانی غربیه و ما تو دانشگاههامون دانشجویانی تربیت میکنیم که غرب زده شدند و اعتقادشون به مبانی اسلامی ضعیف شده. به همین دلیل در سطح کلان تصمیم گرفته شده که علوم انسانی بازخوانی شده و به صورت اساسی اسلامی بشند.
همین موضوع باعث شده چفت و بستهای همون علوم انسانی ترجمه شده از بیست سی سال پیش غرب که تو دانشگاههای ما تدریس میشد هم با چالش مواجه بشند و دچار یه سردرگمی هستند.
2 - معمولا تو کشورهای پیشرفته علوم انسانی با اقبال مواجهند به این معنی که برای فارغ ‌التحصیلانشون موقعیت کاری خوبی لااقل در حد سایر رشته ها وجود داره اما تو ایران اینطور نیست و حتما میدونید که معمولا کسانی که توانایی دکتر و یا مهندس شدن ندارند به سمت این رشته ها میرند و دلیلش هم روشنه: شغل

با توجه به دو مورد بالا نظر من اینه که کسی که توی دانشگاههای ایران به دنبال این رشته بره اولا معلوم نیست چه قدر از علوم روز دنیا رو یاد بگیره و ثانیا در آینده با مشکل اشتغال مواجه میشه. اما مطالعه آزاد خصوصا مطالعه آخرین مقالات علمی روز دنیا بسیار مفیده.
ضمنا من نگفتم با مطالعه آزاد فرد روانشناس و یا جامعه شناس میشه بلکه گفتم در حد نیازهای سخصی و در حد خودشناسی این کار خوبه والا روشنه که یه روانشناس و یا جامعه شناس باید دهها نظریه و تارخچه و... از این علوم بدونه که بشه بهش گفت متخصص.

در مورد سایر حرفها هم باید بگم چیزی به نام جامعه شناسی تجربی نداریم و من نگفتم علم فقط جامعه شناسیه. تو پست توضیح دادم علم چیه و اون رو با ثروت مقایسه کردم و همونطور که تو پست گفتم علمی میتونه بهتر از ثروت باشه که بیش از ثروت به آدم آرامش بده و اون هم خودشناسیه و یکی از شقوق خودشناسی جامعه شناسیه.
اتفاقا دو سه بار هم پستتون رو خوندم. من چیزی که عنوان کنه پس خوندن در کجا خوبه را ندیدم برا همین تصور کردم همه جا رو می گید و با توجه به شناختی که از شما پیدا کردم تعجب کردم چرا اینجور گفته اید.
بله ما در قلب تکنولوژی نشسته ایم اما زیر چتر فرهنگ ایران (غیر غربی) رشد کرده ایم.
البته یه بحث هم تلویزیون در "زاویه" داشت که اتفاقی دیدم که صادق زیبا قلم خیلی این ایده "فرهنگ غربی مسبب همه مشکلات است" را چالش کشید.

درسته در کشورهای پیشرفته علوم انسانی حتی اساس علوم دیگر هستند. بخصوص جامعه شناسی چرا که با شناخت یک جامعه و رفتارهای فردی و گروهی، می توان برای آینده آن کشور برنامه ریزی کرد. چیزی که در ایران اصلا در نظر گرفته نمی شود و فقط داروی نیازهای یک گروه اقلیت را، برای عموم جامعه نسخه پیچی می کنند.
در مورد آخر جامعه شناسی تحربی هم برداشت من از جمله قبلی شما بود که خوب پس اگر جامعه شناسی دانشگاهی نباشد پس حتما منظورتان تجربی است.
میتونستید بجای حاشیه پردازی درست برید سر "این اصل مطلب مهم" و همه چی رو واضح بگید. یخورده گنگ بود برای من وگرنه قصد جسارت نبود.


اصلاحیه:
صادق زیبا کلام
سلام کمش خان
من با صداقت تمام می گم که وقت نکردم که تمام پست شما را بخونم.
اما معتقدم هم علم خوب است و هم ثروت( توانگری) منظور من از ثروت آن چیزی است که فرهنگ و انسانیت و دستان بخشنده هم در کنارش باشد.
یک سری از استادانم را در دانشگاه که اکثرا تحصیل کرده فرنگ هم هستند را می بینم کیف می کنم و همیشه به دنبال این هستم که ببینم چطور همه چیز را در کنار هم به دست آورده اند.
به هر حال هردوی اینها مکمل یکدیگرند در صورتی که ما از بینش و آگاهی و از دستان بخشنده هم بر خوردار باشیم.
به قول شهرام خان این بود انشای من از علم و ثروت.
پایدار و سر زنده باشید.

پاسخ:
وقتی بدون خوندن پست نظر میدید معنیش اینه که تو کامنت دونی بنده یه پست وبلاگی منتشر میکنید و کرایه هم نمیدید.. اشکالی نداره شما همینکه شهرام خان ما رو تحمل می‌فرمایید خیلی حق گردن ما دارید این که چیزی نیست.
برادر کمش بگو ببینم که کجاشو متوجه نشدی شما جمله آخری متنم رو اگر گرفتی کفایت میکنه تبدیل موضوع بیهوده علم بهتر است یا ثروت (که اساسا یگ چنین چیزی وجود ندارد )به ((ثروت علم بهتر ست یا علم ثروت اندوزی )) حرف منه .

پاسخ:
اما حرف من بعد از این شروع میشه. بحث من این بود که اندوختن چه علمی خوبه به قول شما کدام علمه که میشه اونو ثروت جاودان محسوب کرد.
۲۷ آبان ۹۱ ، ۱۷:۱۰ حمید امینی
حمید جان حا لا موضوع را متو چه شدند یکمی کلاس پایین بنویس تا ما هم متو جه بشویم
حمید جان بی خیال پست بعدی را بزن

پاسخ:
چشم حمید جان چشم.
برخلاف آنچه که تصور می شود:

یاد امام حسین علیه السلام فقط مخصوص یک روز ، یک دهه و یک ماه نیست ...

یک زندگی، او را در قلب و ذهنت داشته باش ؛

بگذار پیام و عطر گل سرخی بی نظیر ، یک عمر معطرت کند ...
-----------------------------------------------
هر دوش خوبه ولی موقع انشا نوشتن در این باره واقعا آدمو عذاب میداد!
یه موضوع واقعا کلیشه ای !!!!!!!!!!!
--------------------------------------------
موفق باشید
آپم

پاسخ:
اتفاقا برای من آسون ترین موضوع انشا بود خیلی راحت میشد درباره‌ش بنویسم.
منضور آقای حمید امینی چیست خودش را سطح پائین دیده یا ... شما به ایشان در نطرات بالای این پست (مطلبو خوندی ) جواب دادی .مات ومبهوت موندم کمکم کن .
پاسخ:
اینجا هر کس هر چی دوست داره میگه خط قرمز فقط و فقط رعایت ادب و احترامه آقای امینی هم از دوستان خوب منه.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی