ـــــــــکُمِـشـــــــــــــــــــــــــــ

ـــــــــکُمِـشـــــــــــــــــــــــــــ

بایگانی

عقل و تلاش

۲۲ دی ۱۳۹۱
عقب‌موندگی و پیشرفت نه شانسی هستند و نه خدادادی. خدا تقریبا به همه عقل برابر داده. کسی که از عقلش درست استفاده کرد و تلاش بیشتری کرد، پیشرفت می‌کنه و کسی که نه، نه.
اینو دانلود کنید و ضمن این‌که عکس‌های جالبی از ایران قدیم می‌بینید، ببینید غربی‌ها چهطور 90 سال پیش که ما هنوز الفبای مطالعات جامعه‌شناسی و فرهنگی رو نمی‌دونستیم، تلاش کردند ما رو بشناسند و اهدافشون رو پیش ببرند... و مقایسه کنید با همین الآن خودمون...

تو دنیا هیچ چیز تصادفی و الابختکی نیست. هر کس متناسب با تلاشش پیشرفت می‌کنه. خودمون رو توجیه نکنیم، نخوابیم و خودمون رو هم به خواب نزنیم...



پ.ن: دوستی خصوصی پرسیدند: جامعه شناسی موضوع بسیار مورد علاقهی من هست. می‌تونید بگید چه راه‌هایی به جز مطالعه و فیلم و صحبت کردن برای شناخت مردم اعم از نزدیکترین‌ها تا دورترینها هست؟

آدرسی نذاشتند پس همین‌جا جواب می‌دم: هیچ راهی. دوست عزیز هر چیزی باید مورد مطالعه قرار بگیره و مطالعه هم صرفا کتاب خوندن نیست. بررسی، تحقیق، پژوهش و... مثلا همین موردی که تو این پست مطرح کردم نوعی مطالعه‌ست. اگر به جامعه شناسی علاقه دارید کتاب جامعه شناسی گیدنز خیلی عالیه.  اینم لینک خریدشِ

اگر علاقه دارید تو خونه لازمش دارید، تا گرون نشده بخرید. وقتی اون رو بخونید جواب تمام سوالاتتون رو خواهید گرفت.



۹۱/۱۰/۲۲
ــ ـکمشـــ

نظرات  (۱۹)

متاسفانه گاهی دور خودمون اونقدر حصار کشیدیم که نمی دونیم اونور دنیا مارو چقدر راحت دارند رصد می کنند. یادمه دو سه سال پیش یه دانشجو واسه پایان نامه از یکی از ادارات نقشه وضع موجود یه روستایی رو می خواست ولی بهش نمی دادند و می گفتند محرمانه است و اجازه نداریم و نیاز به مجوز داره و ...
گفتم بابا نقشه وضع موجود محرمانه شما رو الان روی گوگل ارث و ناسا و ... خیلی جاهای دیگه تو دنیا هست که راحت همه مردم عالم دارند می بینند، اینا اسمش دیگه سری نیست!!! واقعا جالب نیست که توی نرم افزار ناسا و گوگل حتی اسم کوههای خونسار که حتی خیلی از خونساریهای امروز هم اسمشو نشنیده باشندنوشته شده؟
واقعاً ما کجاییم؟!

پاسخ:
البته این سوای کسانیه که بدون تخصص مسئولیتی رو گرفتند. مثل همین مورد شما. نقشه های زمان تیرکمون میرزا محرمانه بود نه حالا که ماهواره آدمهای تو پادگانهای ما رو رصد میکنه...
۲۲ دی ۹۱ ، ۱۶:۰۲ مهدی حاجی زکی
اولا فرهنگ ایران و ایرانی قدمتش به 2600 سال پیش می رسه غربیها بی جا کردند که ما الفبای جامعه شناسی بلد نبودیم
بلد بودیم منتهی از عقلمون درست استفاده نکردیم که اینجاشو بات موافقم
سرمایه گذاری کلا کار ما ایرانیها نیست نه که نباشه تا حالا نبوده از حالا به بعدشم دست خودمونه
تا وقتی به هرچیزی سطحی نگاه کنیم همین جا درجا می زنیم
اما اگه به قول تو عقلمون رو با تلاش به کارببریم مطمئنا" پیشرفت دور از ذهن نخواهد بود
عکسا هم خیلی باحال بود
برام جالب بود که این غربیها رو نماز خوندن ما هم برنامه داشتند
جیگرتو ...

پاسخ:
خودمون داریم سطحی نگاه میکنیم به کسی ربطی نداره. خود خودمون. من و تو
۲۲ دی ۹۱ ، ۱۸:۱۳ حمید امینی
واقعا ما کجاییم سوار بر ذهن یا سوار بر زمین

پاسخ:
دقیقا سوار بر ذهن
۲۳ دی ۹۱ ، ۱۹:۱۱ واژه بیدار
200 سال پیش اهالی غربی زمین یه عده ادم رو می فرستادند شرق به نام مستشرق یعنی کسانی که شرق شناس هستند و ریز و درشت زندگی شرقی رو رصد می کنند و می کاوند . تا اونجایی که بنده اطلاع دارم تا حالا هیچ جایی نخوندم که مثلا یه عده آدم به عنوان غرب شناس از کشور های شرقی به غرب برند و ریزو درشت غربیها رو بکاوند البته داشتیم یه عده دانشجو که برای کسب علم تو حصیل می رفتند غرب اما بیشتر از اینکه بتونند شناخت کامل و درستی از انسان غربی و زندگی غربی به شرقیان بدهند خودشون غربی می شدند و برمی گشتند . نمی دونم چرا همیشه این قدر شرقیها جوگیرتر از غربی ها بودند ؟

پاسخ:
مشکل ما ایرانیها تنبلی و بی هویتیه. عدم اعتماد به نفسه. مشکلات تربیتی و روانی متعدده که متاسفانه اقدامی برای درمان هم نمیکنیم... دلمون رو خوش کردیم که رستم یلی بود در سیستان...
1) اگر سفرنامه ناصر خسرو رو مطالعه کرده باشید، واقعاً شرمنده می‌شید که اونقدر دقیق از بلاد مختلف جامعه‌شناسی کرده که الان تو هیچ روزنامه‌ای هم چنین گزارش موجز و دقیقی نیست.
2) در راستای رد نظر م.ح.ز. عزیز و تایید جواب کمش جان هم، طبق یک نظریه علمی آقای دکتر رضا منصوری، پیشرفت علمی ما ایرانی‌ها و مسلمان‌ها در قرن سوم هجری متوقف شده. البته با زیاده روی می شه گفت ایران در همون 2500سال پیش متوقف شده.

سلام
خیلی هم خوب و عالی
من که سوات اینگلیسی ندارم ولی کلی از دیدن عکسا لذت بردم.
دست شما در نکرو . خیر بیندین.

پاسخ:
خواهشت کران. نوش جوند مانی
۲۴ دی ۹۱ ، ۱۴:۰۲ مهدی حاجی زکی
درسته که نباید به داشته های قبلمون افتخار کنیم
اما اینکه گاهی فکر کنیم چه بودیم و چه شدیم در پیشرفتمون بی تاثیر نیست عزیز دل برادر

پاسخ:
شاید صرفا انگیزه‌ای باشه برای بیداری از خواب اما تا حالا من هر جا چنین تفاخری دیدم بهانه‌ای شده برای خواب بیشتر!
سلام.
ببخشید من متوجه نشدم کجا تعطیل شده؟

پاسخ:
وبلاگتون. حدود دو ماه از آخرین پستش میگذره فکر کردم تعطیل شده.
حرف حساب

این پستت یه جوریه!
دل آدمو ریش میکنه.دچار وجدان درد میشم.
واقعا یه عالمه هدف و برنامه دارم که به خاطر همین خواب آلودگی چند سالیه ازش جا موندم.
یه وقتا هم گیج میشم. انقدر آینده توی ابهامه که میترسم براش قدمی بردارم.روی هیچی نمیتونی حساب کنی مخصوصا اگه پروژت اقتصادی باشه.

کاشکی ماهم علم غیب داشتیم

"خوانسار امروز"
وبلاگی انتقادی از عملکرد مسئولین
به ما سر بزنید و نظرات و انتقادات خود را با ما و مردم در میان بگذارید
.
1- نقدی بر عملکرد اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان خوانسار

پاسخ:
خوش اومدید
۲۶ دی ۹۱ ، ۱۱:۳۸ حمید حقی
بابا جامعه شناس

بابا ایران قدیم

بابا مردم شناس
بابا..دم شناس

بابا دانشمند
بابا آ...دو زاری
بابا انگلیس
بابا استعمار گر پیر..

بابا بابا کمش

۲۷ دی ۹۱ ، ۱۷:۳۶ ناصرالدین شاه
مردک مگر خودت خوار مادر نداری عکسهای اندرونی ما را میگذاری رعیت دانلود کنند فخر فروشی هم می کنی؟!!
بدهم سر در وبلاگت را گِل بگیرند؟
می خواهی امرکنیم ارتش سایبریمان یک "دسترسی به تارنمای فراخوانده شده میسر نیست " حَک کنند روی این اراجیفی که می نویسی؟
مملکت را با بازار مسگران اشتباه گرفتی خیال میکنی در این آشفته بازار صدایی درکنی کسی نمی فهمد؟
تا وقتی شاه صاحبقران ضعیم این مردم است این جلف بازیها را محکوم می کنیم و نا فرم برخورد می کنیم
قدری مراعات کن این بار را هم به طُفیلی میرزا تقی خان چیزی نگفتیم

۲۸ دی ۹۱ ، ۲۲:۴۶ از طرفداران صدای ا.ح.ح
جناب کمش

سلام.از لطف شما ودقتی مینیاتوری که در نوشتارم داشتید ممنونم.قطعا ما نباید به سبب نا اگاهی از واژه ها واصطلاح های فنی زمینه بدخوانی وتصحیف وتحریف این واژه ها را فراهم کنیم،وبا جابه جا گذاشتن نقطه ها ومبانی کلمات گاه تماثیل مبکی لا یقرئی را بیافرینیم که بازشناسی اصل آن ها تسمه از گرده ی مصحح بکشد.
بنده سعی کرده ام از کلمات وجمله های(حشو)در نوشتارم کمتر استفاده کنم وچند جمله را با یک فعل به هم عطف ندهم واینها نیاز به ممارست وزمان زیادی دارد علی کل حال خرسندم چرا که وقت زیادی را صرف تتبع در ادبیات میکنم واز حس تصفح شما نیز بینهایت سپاسگذارم در مورد نوشتارم .ایرادات وارده از جانب شما را کاملا اصولی ومطابق با دستور زبان فارسی میدانم.در ایرادی که بر کلمه میابد گرفته اید اینکه (می)به اضافه ماضی ساده مساوی است با گذشته استمراری یعنی کاری که در گذشته بصورت پیوسته تکرارشده،میابد ومیشود هر دواز یک زمان اند ومغایرت زمانی در انها وجود ندارد اماساختار میشود که شما فرمودید کاربردی تر است در زبان فارسی.
در کمال اکرام ایرادات وارده بر نوشتارم را پلی برای گذر از نادانی نوشتاری میدانم .

۲۹ دی ۹۱ ، ۰۱:۴۴ ترانه هایم....... حمید
نویسنده: ترانه هایم....... حمیدجمعه 29 دی1391 ساعت: 1:38نویسنده: حمید حقی جمعه 15 دی1391 ساعت: 21:50

عین کلامت را برایش کام کردم اس زد این چه کسی است که از نوشتار من ایراد گرفته گفتم تام و کمال عین عباراتش را برایت ارسال نموده ام باش که در این میانه شاهد مباحثه ای جانانه باشیم...مطمئنم زیبا میشود و انوقت من پستش میکنم...خسته شدم از دیدن پستهای تکراری.....

--------------------------------------------------------------------------------
کمش گفت: بابا بی خیال حالا ما یه چیزی گفتیم سخت نگیر...
--------------------------------------------------------------
حقی گفت:
از باب روشن شدن ذهن بازدید کنندگان که بدانند من هیچ کاره بیدم

۲۹ دی ۹۱ ، ۱۷:۳۳ از طرفداران صدای ح ح
سلام

وعرض ارادت وادب

این رسم مهمان نوازی مجازی شمامرا بر آن داشت تا درچندجمله ابتهاج خودرااز هم کلامی با شما ابراز دارم.این انتقادشما بر نوشتار بنده نامش قیادت است وتنقیح نوشتار نه ((فضولی)).
استطار برای مشتاقین ادب بسی لذت بخش است ونقد شماسیاق کلام ومجرای نوشتاری مرا تقویت میکند،این انتقادهای سازنده مراتحریض به تفحص وتتبع بیشتر مینمایدواز این بابت من مدیون شما هستم.

پاسخ:
شاد باشید همیشه:)
۲۹ دی ۹۱ ، ۱۹:۴۵ طرفدار ح ح(تسکین)
باز هم عرض ادب وادب به محضر با سعادت حضرتعالی

در کمال ادب وفرود اوردن سر تعظیم در برابر لطفتان وتاکید بر فصاحت کلام و استادی شما در باب به کار بردن کلمه(شره)وجایز نبودن این واژه در جمله تمجیدی شماوتاکید موکدبر این اصل که شما خود از اصحاب علم وارباب به کار بردن کلمات شایسته هستید،
علی کل حال پوزش مرا از جسارتم در یاد آوری جایگاه این واژه بپذیرید.

شره:در ادبیات فارسی ما به معنای حریص‌شدن, آزمندشدن, میل‌فراوان‌بچیزی, حرص‌و آز است قربان.

پاسخ:
چاکر آن مقام منیع نیز میباشیم دربست به تمام نقاط کشور. ما وقتی بخوایم در چیزی اغراق کنیم میگیم شره(این اصطلاح رو از نقاشها وام گرفتم) کاملا هم حق با شماست که ادیبانه نیست. این ادبیات چاله میدونی رو از ما بپذیرید. مهم دله که دوستتون داریم...
انچه امشب مرا وامدار حضور وگاه وبیگاه سرزدن به این سرای زیبا میکند چیزی نیست جز شیوایی کلام وفصاحت گفتاریتان،با تمام وجودم از مودت شما مشعوف وخرسندم.ابتهاج درونیم به وضوح در پی هم امدنم به این سرا نمایان است.اگرچه بی اذن دخول ودعوت پای به وبلاگستان شما گذاشتم اما محبت بی ریایتان تان دو چندان مرا ملزم به حضور میکند .از خدای منان لحظه های قرین با شادمانی برای شما ارزومندم.
خیر............دیگه از دست رفت این دوستدار صدای ح ح (حمید حقی)

دیگه سراغی از من نمی گیره انگار فصاحت بیان کمش نا جنس(دارم میمیرم از حسودی لا اقل یه کمیشر و بروز بدم. نه) بر صلابت صدای من(هوای نفس بالا)
ترجیح داده این بانوی مکرمه..ای ورپاشکی کمش با این وبلاگ بدرد نخورت..کوفتت گنو

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی