ـــــــــکُمِـشـــــــــــــــــــــــــــ

ـــــــــکُمِـشـــــــــــــــــــــــــــ

بایگانی

در سفر باید شناخت

۱۸ فروردين ۱۳۸۸

 چند سال پیش در تبلیغات یک نوع لاستیک که فکر می‌کنم بارز بود، می‌گفتند "در سفر باید شناخت." و خب بر همگان واضح و مبرهن است که لاستیک را گوشه‌ی پارکینگ نمی‌توان شناخت و باید با آن سفر کرد تا قابلیت‌های مختلفش را شناخت. قابلیت‌هایی از قبیل نرمی و فرمان‌پذیری و مقاومت در شرایط مختلف جاده‌ای و جوی. این یک.
دوم این‌که از قدیم‌الایام شنیده‌ایم که اگر می‌خواهی کسی را بشناسی با او سفر کن. شناخت آدم‌ها در سفر امری اثبات شده است. چرا که یک دوست می‌تواند طی دو ساعت یا یک روز، "خود" واقعی‌اش را پنهان کند اما زمان که بیشتر شود و شرایط که متغیر شوند، پنهان کردن ِ "خود" ِ واقعی مشکل و مشکل‌تر می‌شود. این شرایط از خستگی و خور و خواب شروع می‌شوند تا خشم و عصبانیت و...
اما این‌ها مقدمه بود تا به سوم برسم. البته این سومی هم کشف من نیست و بزرگان به آن پرداخته‌اند ولی به زعم من آن‌چنان که بایسته است به آن پرداخته نشده(عجب جمله‌ی قلنبه سلنبه‌ای نوشتم!)
موضوع سوم این است که سفر بهترین روش برای شناخت خود است. در سفر قابلیت‌های شخصی‌مان سنجیده می‌شوند: این‌که وقتی خسته‌ایم چه‌طور عمل می‌کنیم؟ وقتی عصبانی هستیم چه عکس‌العملی بروز می‌دهیم. آستانه‌ی تحمل‌مان در قبال مسایل مختلف از قبیل خواب، گرسنگی، تشنگی، یاس، ترس و... چه قدر است؟ چه‌قدر مسئولیت‌پذیر هستیم؟ چه‌قدر خودداریم؟ چه‌قدر خودخواهیم؟ حس همکاری و نوع‌دوستی‌مان چه‌قدر است؟ و...
البته باز هم بر همگان واضح و مبرهن است که منظور از سفر، هر نوع سفری است. اعم از اردوهای دانش‌آموزی و دانشجویی، سفرهای دوستانه(به قول خودمان مجردی!)، سفرهای تک‌خانوادگی(زن و بچه‌ی خودمان) و یا سفرهای چندخانوادگی. اما هر کدام از این سفرها شرایط خاص خود را دارند و در هر کدام قسمتی از قابلیت‌های انسان سنجیده می‌شود.
مثلا در سفر‌های دانش‌آموزی و دانشجویی، از آن‌جا که مسئولین اردو تصمیمات را می‌گیرند و عمل می‌کنند، قدرت تصمیم‌گیری انسان سنجیده نمی‌شود و صرفا عمق دوستی‌ها و عواطف دوستانه آزموده می‌شود اما در سفرهای دوستانه، علاوه بر عمق دوستی‌ها، قدرت تصمیم‌گیری و رهبری افراد هم دیده می‌شود.
در سفر‌های تک خانوادگی مشکلات زیادی بروز نمی‌کند چرا که صرفا جای خانواده عوض می‌شود و روابط بین اعضای خانواده همان روابط داخل خانه است اما در سفرهای چندخانوادگی شرایطی جدید برای ارتباطات قدیمی شکل می‌گیرد. در این سفرها متغیرها زیاد می‌شوند. مردان و زنان و بچه‌ها هر کدام با شرایط و ارتباطات و پیچید‌گی‌ها و خصوصیات خاص‌شان حضور دارند و این‌جاست که بهترین بستر برای شناخت خود به‌وجود می‌آید. در چنین شرایطی انسان می‌تواند ببیند چند مرده حلاج است. آیا می‌تواند خوددار باشد؟ آیا می‌تواند از خواسته‌ی خودش بگذرد؟ آیا می تواند ناراحتی‌هایش را از جمع پنهان کند؟ آیا می تواند خصوصیات منفی‌اش را مهار کند؟ آیا می‌تواند کمک‌حال جمع باشد؟ و...
...
حرفم تمام شد اما احساس می‌کنم متنم ناتمام است. اگر شما هم این حس را دارید شرمنده‌ام! هر چه زور می‌زنم بیشتر از این نوشتنم نمی‌آید! دوست هم ندارم بنویسم "پس نتیجه می‌گیریم..." و به جای سه نقطه هم پند و اندرز اخلاقی بدهم. اگر دوست دارید یک بار دیگر از اول بخوانید! یا دکمه‌ی نظر را کلیک کنید و بنویسید "این چه چرندی است که نوشته‌ای!" یا کلوز را بزنید و یک وب بهتر برای خواندن پیدا کنید؛ مثلا یک سایت انتخاباتی یا هر چیز دیگر.

۸۸/۰۱/۱۸
ــ ـکمشـــ

نظرات  (۵)

سلام
حتی اگه نوشته هات کامل هم نباشه بازم من میام و میخونم.
موضوع خوبی بود و خوب شروع کرده بودی. ولی به قول خودت نتونستی تمومش کنی.مطمئناَ وقتی شروع کردی به نوشتن هدف خاصی داشتی.ولی انگار وسطهای کار یادت رفته می خوای چه نتیجه ای بگیری.
من خواننده منتظر بودم بعد از اون همه مقدمه به موضوع اصلی برسم ولی ....
به هر حال بازم میگم: خوب مینویسی و قلم توانایی داری.
موفق باشی دوست من.
پاسخ:
این دیگر نهایت لطف توست. 
راستی من هم همیشه منتظرم ببینم کی به صدر لیست وبلاگ‌ها می‌آیی. 
کاملاَ درست است. دقیقاَ مثل سفرهای رییس جمهور به استان و شهرستانهاست. در این سفرهاست که از نزدیک و عیناَ آدم دولتش را می شناسد و فاصله شعار تا عمل را کاملاَ لمس می کند. راستی این سفرها جزو کدام دسته اند؟!!
پاسخ:
این‌ها سفرهای خود‌خوب‌نشان‌دهنده است! 
اِ دیدی به چه راحتی از زیر زبانم حرف کشیدی؟! واقعا از دوستی با سیاستمداران باید پرهیز کرد! 
سلام همشهری.زندگی (که سفر هم جز همین زندگیه)فرصت خوبیه برای خودشناسی و از خود شناسی به مردم شناسی برسه.کاش همه آدما این مرحله رو با موفقیت طی کنند و سعی کنند خودشون رو اصلاح کنند در این صورت دنیا چقدر خوب و زیبا می شه...
پاسخ:
دقیقا. 
زندگی، سفر، خودشناسی، مردم‌شناسی، اصلاح... 
ممنون که سر زدید.
دوست عزیز درود بر تو
اگر روشن تر می فرمودید منظورتان از روشن فکری و نیز رسالت خبرنگاری چیست بهتر می بود.بنده تنها سخنان آقای موسوی را بیان و آنرا نقد کردم..و این قسمتی از سخنان ایشان بود که در رسانه های اصلاح طلب در موردش کمتر سخن رانده شد. جالب است بدانید جوانان هوادار اصلاحات نیز چندان روی خوشی نه به موسوی نشان داده اند و نه کروبی(تا آن جا که با برخی دوستان در ستادهای سابق خاتمی در شهر های مختلف سخن گفته ام). موسوی و کروبی و سایر عزیزانی که این گونه هستند باید به بسیاری از پرسش ها پاسخ دهند. به نظر می رسد این اقایان مصلحت را در این می بینند که در برابر این پرسش ها سکوت کنند
در مورد غیر منصفانه بودن نوشتارم نگاه شما را رد می کنم.شما باید به شکل مصداقی می فرمودید کدام بخش نقد سخنان اقای موسوی غیر روشنفکرانه و یا غیر حرفه ای است
آقای موسوی کدام غیر خودی را در کنارش پذیرفته و یا اندیشه اش را احترام گذارده است. سوابق ایشان کاملن بازگو کننده شخصیت ایشان است. در مورد اقای کروبی نیز در نوشتاری جداگانه پرسش هایم را طرح می کنم. در ضمن دوست عزیز به هیچ وجه از صراحتتان دلگیر نشدم. دموکراسی یعنی نقد و نقد پذیری و نیز احترام به اندیشه های دیگران. باز هم منتظر سخنان شما هستم.
با سپاس
مهدی رفعتی
سلام. اگر منظورتان منبع اصلی است برخی از "مهر" و بعضی دیگر از "فارس" است. بقیه کارفکری خودمه!!!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی