ـــــــــکُمِـشـــــــــــــــــــــــــــ

ـــــــــکُمِـشـــــــــــــــــــــــــــ

بایگانی

وایبر و دوستانش...

۲۳ اسفند ۱۳۹۳

حقیقتا نمی‌شه کمش باشی و درباره موضوعات مهم مهم روز نظر نداشته باشی و در این مورد خاص نظر داشته رو ابراز نکنی.

به نظر من این پدیده‌ها مثل اسب پیتیکو پیتیکو وارد زندگی شدند و تمام جامعه رو فرا گرفتند و زمان که بگذره جاشون رو پیدا می‌کنند و آروم می‌شند و مثل شتر به راهشون ادامه می‌دند.
این وسط ماها هم اسیر کنجکاوی‌هامون، می‌پریم روشون و چهار نعل می‌تازیم و بعد از مدتی اگر دیدیم باسنمون مال این زین هست که باش ادامه می‌دیم و اگرم دیدیم مال این حرف‌ها نیستیم، یه گوشه ترمز می‌کنیم و آروم پیاده می‌شیم و برمی‌گردیم به همون جایی که مالش هستیم.
به همین ترتیب منم یه چند روزی مهمون وایبر بودم و یک چندی که گذشت فهمیدم ما به درد هم نمی‌خوریم و کم کم داشتم به کات فکر می‌کردم که دیدم اونم دل خوشی از من نداره و نمی‌دونم چه طوری خودش خودشو حذف کرد و بر ایمان من به روح‌داری تکنولوژی افزود!

من علی‌المعمول آدم آنلاین و فیس تو فیسی نیستم. همیشه سعی می‌کنم فاصله ایمنی رو رعایت کنم.
برامم فرقی نداره خبر امروز رو فردا بشنوم یا پس‌فردا یا حتی یه هفته بعد. حتی در بسیاری از موارد ترجیح می‌دم هیچ وقت نشنوم؛ تجربه بهم گفته تهش چیز خاصی نیست. مثلا اینکه من هر روز مذاکرات پنج به علاوه یک رو رصد کنم یا نکنم، تاثیری تو نتیجه نداره ولو این‌که نتیجه، تاثیری روی زندگی من داشته باشه.
می‌مونه ابراز وجود در چارچوب باخبری از اوضاع و احوال که خوشبختانه "نمی‌دونم" و "خبرندارم" و "تا حالا نشنیده بودم"، بای‌دیفالت اول جملاتم تایپ شده هستند و خوشبختانه‌تر اون‌قدر خوش‌تیپ هستم که شخصیتم در گرو دانسته‌هام نباشه...

خلاصه خیلی زود فهمیدم برای من، همین خر خودم از صدتا اسب و استر مفیدتره. بنابراین تصمیم گرفتم خر خودم رو سوار باشم و لنگ لنگان قدمی بردام، هر قدم دانه شکری کارم. 
البته هیچ بعید نیست روزی روی خرم سوار باشم و گوشی به دست نیازهای اسبانه‌م رو هم ارضا کنم؛ کسی چه می‌دونه! اما عجالتا احساس فعلیم اینه که نیازهای اسبانه ندارم. فکر کنم فرگشت من می‌خوره به فاصله بین خر و اسب....

 

 

پ.ن: دیدم بین این ابزارها و وبلاگ قضاوت میشه. مثلا شنیدم کسی می‌گفت دیگه با اومدن وایبر و لاین وبلاگ‌نوسی معنا نداره و برای حرفش هم دلایلی داشت.
به نظر من اینها هر کدوم کارکرد خودشون رو دارند و هیچ کدوم جای دیگری رو نمی‌گیرند. اگر هم شباهت‌هایی باشه کاربر میتونه بینشون انتخاب کنه پس دلیلی وجود نداره وبلاگ حذف بشه. افول پدیده‌ها وقتیه که کارکرد نداشته باشند و وبلاگ هم فعلا کارکرد داره.
کم‌رونقی این روزها رو هم میشه به حساب شب عید و مشکلات ریز و درشت آدما گذاشت و البته اینکه بعضی از افراد مال این‌جا نبودند و به وایبر و دوستانش تعلق داشتند و الآن هم به معشوقشون رسیدند. براشون بهترین‌ها رو آرزو می‌کنم. به نظر من اولین نیاز آدم شناختن نیازها و خواستنی‌هاشه.

 

 

 

۹۳/۱۲/۲۳
ــ ـکمشـــ

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی