جوون که بودم با نزدیک شدن به آدمهای بزرگ، ازشون دلزده میشدم...
برای من شجریان اونقدر بزرگ بود که نمیتونستم تصور کنم با همکارش لطفی، سر موضوعات شغلی دعوا کنه. برای من بیضایی اونقدر بزرگ بود که نمیتونستم تصور کنم وقتی تهیه کننده فیلمش دیگرانند فیلمش جشنوارهای و کمفروشه اما وقتی سرمایهگذار خودشه، فیلمش پرفروشه. برای من خاتمی اونقدر بزرگ بود که نمیتونستم تصور کنم یه جاهایی اشتباه کنه. من حتی دوست نداشتم صدایی که از ناظری محبوبم میشنیدم، از حنجره انسانی با این شکل و شمایل خارج بشه...
برای من آدمهای بزرگ، همیشه و همه جا بزرگ بودند و دوست نداشتم کوچکترین ترکی در هیچ کدوم از ابعاد شخصیتشون ببینم...
اما کم کم فهمیدم آدمها در درجه اول آدمند و عناوین تحصیلی و شغلی و فرهنگیشون نمیتونه اونها رو از "انسان معمولی" بودن خارج کنه. و این یکی از موضوعاتی بود که قصد داشتم یه روزی دربارهش بنویسم. دیشب تو ولگردیهای مجازیم دیدم یکی از این آدمهای بزرگ به زیبایی به این موضوع پرداخته.
آرش نراقی:
گاهی پیامهای بسیار مهرآمیزی از دوستانی نادیده دریافت میکنم که غالباً بر تصویر نادرست و مبالغهآمیزی از من شکل گرفته است. میدانم که تعارف بخشی از فرهنگ ماست و میدانم که نویسندگان غالباً جوان این پیامهای لطفآمیز به سائقۀ شور آرمانگرای جوانی، مستعدند که از آدمها هویتهای آرمانی در ذهن بپردازند. اما این مسأله نگرانم می کند. من خودم فرد آرمانگرا و آرمان پردازی بودهام، و میدانم که این ذهنیت چگونه تصویرسازی میکند و شیفتگی میآفریند. اما حقیقت این است که در غالب موارد، انسانهایی که سخت میستاییم، در واقع بسیار معمولیتر از آن چیزی هستند که گمان میکنیم. یک نویسنده با بهترین چهرهاش در عرصه عمومی ظاهر میشود. مخاطب با نابترین لحظههای او انس میگیرد، و بر مبنای آن لحظه هاست که از او تصویری در ذهن میپروراند، و در نهایت دلشیفتهاش میشود. اما واقعیت این است که بیشتر لحظههای زندگی بیشتر ما، بسیار پیش پا افتاده و ملالآور است. ممکن است که یک نویسنده در لحظههای ناب و خلاقاش فردی جذاب باشد، اما همین فرد چه بسا در متن زندگی روزانه فردی غالباً کم حوصله، زودرنج، پرتوقع، متکبر و "مرکز عالم خلقت" باشد. برای همین است که در غالب موارد آشنایی نزدیک با چهرههای صاحبنام مایۀ سرخوردگی است. توصیه من به جوانترها این است که در تصویرسازی از آدمهای صاحبنام مبالغه نکنند، یا اگر روحیه آرمانگرایشان سرکشی میکند، دستکم به چهرههای محبوب و آرمانیشان زیاده نزدیک نشوند: یا واقعبین باشیم، یا فاصلهها را حفظ کنیم!