پیش اومده عکسی از جایی ببینم و هوس کنم تو اون فضا باشم. به نظرم این درست نیست. لذت بصری یه چیزه و لذت حضور چیزی دیگه. ما از عکس و نقاشی لذت بصری میبریم و این ربطی به بودن یا نبودن در اون مکان نداره. ممکنه بودن تو اون مکان به اندازهای که عکس میگه لذتبخش نباشه. مثلا میشه از یه مکان بدبو و یا سرد و یا گرم یه عکس بسیار زیبا و لذتبخش ببینیم.
یه بار پوآرو در حالی که توی یه مزرعهی زیبا قدم میزد کفشهاش گلی شد و با عصبانیت گفت ما به نقاشها پول میدیم تا بیاند تو چنین جاهایی و برامون نقاشی بکشند و مجبور نباشیم خودمون بیایم و کفشهامون کثیف بشه.
به نظر من لذت بصری چیزیه که در یک تصویر دستکاری شده و یا حتی ساخته شده هم وجود داره. شاید گاهی اصالت تصویر و مستند بودنش چیز مهمی باشه اما برای لذت بصری اینها اهمیتی ندارند. یه تصویر زیبا زیباست و مهم نیست این زیبایی تو عالم واقع وجود داره یا نه.