یه تمدن ۲۵۰۰ سالهی شاهنشاهی چه قدر زمان لازم داره تا به دموکراسی برسه؟
همینطور الکی فرض میکنیم ده درصد. یعنی ۲۵۰ سال. و اگر همینطور الکی مشروطه و مقدماتش رو شروع قدم گذاشتن تو مسیر دموکراسی بدونیم، حدود نصف این مسیر طی شده. یه مسیر رو شروع کردیم و به نیمه راه رسیدیم. احتمالا تکنولوژی کمک میکنه نصفهی باقیمونده رو سریعتر پیش بریم اما به هر حال باید پیش بریم. باید قدم برداریم و آروم آروم پیش بریم. ممکنه گاهی هم بتونیم بپریم و سه قدم رو با یک قدم برداریم اما هیچ جهش بزرگی در کار نیست. باید آروم آروم بریم جلو....
وقتی شور و هیجان انتخابات شورا رو میبینم لذت میبرم. رفت و آمدهای ستاد، سخنرانی، پوستر، بنر، کانال، گروه.... هر کس با یه گوشی میتونه یه کاندیدا رو به چالش بکشه و اونقدر بچلوندش تا ملت بفهمند این بابا چند مرده حلاجه. جوونها با شور و حرارت از کاندیداشون حمایت میکنند. پیرها تلاش میکنند فضا رو آروم کنند. و بچهها هم لذت میبرند از شب بیداری ستاد و چسبوندن پوستر و کیک و شربت بعد از خستگی....
همهی اینها رو از رایی که تو دوم خرداد دادیم داریم. خاتمی در کنار تمام کارهای بزرگ و کوچیکش یه کار اساسی کرد؛ تشکیل شوراها. و این یعنی بچهای که امروز با پدرش میره ستاد فلان کاندیدا، دموکراسی رو تمرین میکنه و دیگه کسی نمیتونه با اون مستبدانه حرف بزنه....
باید یاد بگیریم نتیجه بعضی کارها به چشم نمیاد. مثل تغییرات اجتماعی و فرهنگی. عجول نباشیم. حرص نخوریم. قدم کوچیکمون رو برداریم و نتیجه رو بسپریم به ساز و کارهای اجتماعی....