سلام از اینکه از وبلاگ شما دیدن کردم بسیار خوشحالم شما رو دعوت میکنم به بالاترین(درس های شاهنامه) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بدانی که من سر ز فرمان شاه/نتابم،نه از بهر تخت وکلاه با قسمت هفتم از شاهنامه فردوسی بروزم... منتظر نظرات شما...
در هوای بارنی بهترین زمان برای نوشتن کلمات است . چراکه کلمات زیبا با نم نم باران به زمین میریزند و کلمات محبت امیز را به هم می چینند . پس در این هوای باران زمان ادای بهترین کلمات محبت و صمیمیت است . بیایید زندگی را نیکو بداریم و به رحمات خداوند ارج بنهیم . با سپاس
پاسخ:
اما من در هوای بارانی دلتنگ میشوم و حوصلهی بازی با کلمات را ندارم. جدا خیال میکنم کلمات رفتهاند زیر باران هوایی بخورند.
باران که میبارد دلم تا ابرها بالا میرود. برف که می بارد دلم تا خدا بالا میرود. دلم برف میخواهد از آن برفهایی که تا خرداد سال بعد گوشه حیات پدر بزرگ آب نشود. و من کیف کنم که باز چهار ماه دیگر برف می اید. دلم سرسره بازی میخواهد. دوست دارم بخوابم روی برفها و با دست و پاهایم فرشته درست کنم. بعد خیال کنم راستی راستی فرشته ام. دلم همان برفها را می خواهد همان بارانها. اما همینکه خدا میگذارد تا ابرها هم پرواز کنم خیلی مهربان است. کنار پنجره یک لیوان قهوه داغ و باران کلی میچسبد. http://photos.1saoshyant.com/index.php?showimage=48
از اینکه از وبلاگ شما دیدن کردم بسیار خوشحالم
شما رو دعوت میکنم به بالاترین(درس های شاهنامه)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بدانی که من سر ز فرمان شاه/نتابم،نه از بهر تخت وکلاه
با قسمت هفتم از شاهنامه فردوسی بروزم...
منتظر نظرات شما...