نیاکان ما !!
من همیشه در عجبم که چرا یک اصلاحگر اجتماعی به جای تکیه بر عقلانیت مشترک آدمیان و تکیه بر اخلاق مشترک آدمیان و برنامهها را در این چارچوب گنجاندن، باید همیشه مردم را به شخصیتهای تاریخی آنها برگرداند و بگوید شما که این شخصیتهای تاریخی را دارید، اینجوری باشید. خب بگوید شما که این عقل را دارید باید اینجوری باشید.
من این را نمیفهمم که چرا ما در کشورمان(و شاید در کشورهای مشابه هم چنین باشد ولی من تحقیقی نکردهام) اول باید دست دراز کنیم به کوروش، به داریوش کبیر، به ابوذر و... و بگوییم با وجودی که شما این شخصیتها را داشتهاید چرا وضعتان اینگونه است؟
چرا یک مصلح اجتماعی نمیتواند به عقلانیت و اخلاق متوسل شود و استدلالات عقلانی و اخلاقی اقامه کند که این وضعیتی که دارید بد است؟
چرا شما نمیتوانید به من بگویید، به این جهت، به این جهت، به این جهت، این نوع سلوک و این نوع سبک زندگی که توداری، غیرعقلانی است و به این جهت، به این جهت، به این جهت، این نوع سلوک و سبک زندگی که توداری، غیراخلاقی است؟ چرا باید اول بگویید، تو یک پدربزرگی داشتهای که فلانجور بوده، عیب است که نوه او اینجور زندگی کند.
اینکه ما محمد زکریای رازی داریم، ما ابنسینا داریم، ما صدرای شیرازی داریم، ما ابوذر داریم، یعنی ما در یک سرزمینی زندگی میکنیم که قرنها قبل در این سرزمین و قدری وسیعتر، کس دیگری زندگی میکرده، چرا تو مثل او زندگی نمیکنی؟ این چه استدلالی است؟
چون از ضمایر ملکی استفاده میشود، میتوانیم مقصود را دریابیم که منظور نیاکان ماست. اما اینها به چه معنایی نیاکان من هستند؟ وقتی میگوییم ما در فرهنگمان سعدیها، فردوسیها، حافظها، نظامیها، خیامها، ابنسیناها، شیخ اشراقها و... داشتهایم، میدانید معنایش چیست؟ یعنی ما در سرزمینی زندگی میکردیم که 200 کیلومتر این طرفترمان و آن طرفمان هم هزارسال قبل کس دیگری زندگی میکرده، حالا به چه معنا آن کس دیگر مال ما میشود؟ یعنی شیخ اشراق ما چون در شهری زندگی میکرده که الان هم ایرانیها در آنجا زندگی میکنند، حالا به ایرانیان بگوییم مثل او زندگی کنید.
این یک فریب زبانی است. میگوییم سعدی ما، آخر به چه معنا من و شما میتوانیم سعدی را به خودمان اضافه کنیم؟ یعنی ای شیرازیها، ای اهلفارس، موسعا ای ایرانیها، شما الان در یک زمینی زندگی میکنید که این زمینی که الان شما و پسرخالهتان دارید، یک زمانی هم در مالکیت شخصی به نام سعدی بوده، حالا از شما انتظار داریم که جوری زندگی کنید که صاحبخانه قبلی زندگی میکرده! این چه جور استدلالی است؟