ـــــــــکُمِـشـــــــــــــــــــــــــــ

ـــــــــکُمِـشـــــــــــــــــــــــــــ

بایگانی

زندگی ادامه داره

۸ فروردين ۱۳۹۹

خیلیا میگند سال 98 سال بدی بود. برای من هم همینطور بود. برای من از 97 شروع شد. دومینویی که ترامپ انداخت هر چی جلوتر اومد مشکلات بیشتری ایجاد کرد. شاید بشه اسم سال 98 رو سال"همیشه بدتر هم وجود داره" گذاشت. در هر شرایط بدی که بودیم خیال میکردیم بدتر از اون متصور نیست، اما بدترش هم اومد و رسید به کرونا که فعلا خیال میکنیم بدترینه اما معلوم نیست این بدترین چه قدر بدترینه!

یه تئوری هم هست که میگه اگر کرونا شیوع جهانی پیدا کنه، نظام حاکم بر جهان رو تحت تاثیر قرار میده و احتمال داره برای ما که از جهان بیرونمون انداخته بودند روزنههایی باز بشه. فعلا یکی از علایقم شده خوندن پیشبینیهای متفکران و صاحبنظران. دور نیست که نتایج این پیشبینیها رو ببینیم.

و به نظرم فرصت خوبی پیش اومده که از دور زندگی روزمره خارج شیم و کنار این جریان بشینیم و از بیرون بهش نگاه کنیم. به زندگی، به خودمون، به دیگران... دنیا همونی بود که فکر میکردم؟ من کی هستم؟ چی میخوام؟ کجا میرم؟

 

 

 

پ.ن:

ماسک رو نصب کردم.

اگر بخوام خبر کرونایی بخونم از ماسک و از کانال ویژه کرونا استفاده می‌کنم.

کانال پنجره هم مطالب جالبی داره.

 

 

۹۹/۰۱/۰۸
ــ ـکمشـــ

نظرات  (۳)

وقتی نوجوان بودیم با توجه به فضای بسته کشور فکر نمیکردیم دنیا بهتر یا بدتری هم وجود داره، کم کم با جهان خارج از خودمون آشنا شدیم و فهمیدیم چقدر میتونست شرایط بهتر یا بدنر باشه البته با توجه به منابع کشورمون و انقلابی که پدرانمون کرده بودن ما انتظار شرایط خیلی خیلی بهتری داشتیم و همین باعث سرخوردگی خیلی از ماها بخصوص قشر تحصیلکرده شد.
اما با وجود پیدا شدن این ویروس جدید همش به این قضیه فکر میکنم که هیچ برنامه 100 درصدی نمیشه برای آینده چید. انسان هنوز که هنوزه موجود ضعیفیه و همه کشورهای دنیا اینقدر که خودشون رو از نظر نظامی قوی کردن از نظر پزشکی هنوز عقبند.
فک کنم فوبیای ترس از جمعیت سالها با من بمونه.
پاسخ:
کشور ما همینه و روند تکاملی خودش رو طی کرده و میکنه. روند تکاملی هم به شرایط بستگی داره و فراز و فرود زیادی داره. انتظار من بیش از اینی که هستیم نیست هر چند دوست داشتم بهتر از این باشیم....
به قول شما اما یه ویروس پیدا میشه و تمام معادلات رو به هم میریزه و تازه میفهمیم که چه قدر ضعیفیم. شایدم این تلنگری باشه که بعد از این بهتر زندگی کنیم. دست کم در حیطه شخصی خودمون...
فوبیای جمع که هیچ من فعلا فوبیای فرد هم دارم:))

سلام کمش

سال نو مبارک

زیاد مبارک

با برکت باشه برات

چقدر در همه این وقت ها عوض شدم من

چقدر هنجارهام عوض شدن

چقدر اتفاقا برام افتاد

و قاعدتا چقدر اتفاقا برای شما افتاد

یاد 5060 بخیر

بعد مدت ها تو وبلاگم پست گذاشتم

راستش از ترس این که بلاگفا ببنددش

یادته که

کلی توش خاطره و لحظه و حس ثبت شده

چقدر دلم تنگ اون روزها شد

و دمت گرم که هنوز به این محیط وفاداری

بهم دوست داشتی سر بزن

به من

تلگرامم

برنامه های رصدی که میگذارم

گروه لاغریم..

خواستی منو پیدا کنی

کافیه به تلگرامم پیام بدی یا ایمل بهم بزنی..

راستش میترسم که باز هم ۳ سال بگذره و سر نزنم به وبلاگم..

خدا رو شکر سالمی

و خدا رو شکر برای اتفاقای خوبی که قراره امسال برای هممون بیفته.

 

پاسخ:
سلام
مخلصیم
احوالات شما؟
برای من که یاد همه‌ی گذشتگان به خیره:) خاطراتشم قشنگه. یه دوره از زندگیمون بود که سپری شد...
منم به خاطر وفاداری نیست که اینجام جایی ندارم برم. فیلم افسانه 1900 رو دیدی؟ من همونم:)
نگران بسته شدن وبلاگتم نباش من اینجا مراقبم. دزد بیاد می‌گیرمش.
فقط مشکل اینه که من نه علاقه چندانی به ستاره‌ای که نمی‌دونم توش چه خبره دارم و نه دوست دارم لاغر بشم. تو هم تحت تاثیر ظلم رسانه به تپلها نباش:)
هر وقت از اینجاها رد می‌شدی یه سر بزن یه چایی با هم میخوریم...

برای من مهمترین درس کرونا زندگی در لحظه بود.

منی که همیشه نگران آینده بودم

و واقعا از اینکه قدرتهای بشری رو به سخره گرفته لذت میبرم:)

 

پاسخ:
آره واقعا. آدم یه هو میبینه همه چیز چه راحت میتونه تموم بشه....
به نظر میاد موازنه‌های قدرت جدیدی شکل بگیره. خیلی پیچیده‌ست....

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی