در خیال
۱۵ آبان ۱۳۹۰
خب احتمالا ناف مرا با دف بریدهاند. صدای دف به طرز عجیبی تمام وجودم را پر میکند. انگار هر سلولم دو جفت گوش دارد و خودش به تنهایی دف را میبلعد. حالا اگر با نالههای کمانچه و صدای استاد و شعر مولانا هم همراه باشد که دیگر چه شود! و عجیب، مردانه و قدرتمند بودن تمناست؛ بدون کوچکترین شک و تردید و لکنت. و استواری کلام و موسیقی. مقابل چنین عاشقی هر معشوقی تسلیم است. آدم آرزو میکند جای چنین عاشقی باشد... بشنوید.
۹۰/۰۸/۱۵
دو جفت گوش سلول
جالبه.
گوش کردم و لذت بردم