این روزها بارها و بارها این موسیقی زیبا را گوش کردهام.
شاعر: مولوی
آهنگساز: هوشنگ کامکار
خواننده: بیژن کامکار با همراهی ارکستر سمفونیک و گروه کر، به رهبری حشمت سنجری
سال اجرا: 1358
مولوی صدها سال پیش شعرش را گفته و کامکار سی سال پیش آن را خوانده ... نمیدانم چرا اینقدر زیباست. چرا اینقدر غریب است و اینقدر آشنا. چرا اینقدر دور است و اینقدر نزدیک...
خیلی متاسفم که امروز واژهی شهید همه را یاد سهمیهی دانشگاه و استخدام میاندازد. خیلی متاسفم که گاهی حتی قضاوت دربارهی شخصیت و راه شهیدان تحت تاثیر همین سهمیههاست. گمان نمیکنم در طول تاریخ بتوان ملتی را یافت که با اسطوره هایشان چنین کردند که ما میکنیم. و این مظلومیت مضاعفی است برای آنها که سبکبار و بی سر و صدا پرواز کردند. واقعا روزی که مقابلشان میایستیم چه جوابی داریم؟
پاسخ:
با این که من کسی رو نمیشناسم که اینطور نباشه با این حال نقدتون کاملا به جاست. ممنون از تذکرتون.
پاسخ:
هر کس باعث چنین موضوعی شده باشه مسئولیت داره.
پاسخ:
این صداقتت منو کشته.
پاسخ:
هدف من از این پست این بود که هیچ کدوم از این مسایل رو به شهیدان و راهشون نسبت ندیم و در قضاوتهامون دقیقتر باشیم. این مسایل به اونها ارتباطی نداره و اشتباهات ماست.
پاسخ:
تو باز خوابنما شدی!؟
پاسخ:
اساسا با هر نگاه صفر و صدی مخالفم. اما با حرفت در مورد جانبازها موافقم.
پاسخ:
خدمت رسیدیم. امیدوارم با تمرین بیشتر در آینده خبرهای بهتری بدید. سخته ولی کار سخت ارزش داره.
پاسخ:
کاملا
پاسخ:
کاملا موافقم. اگر هر کس یه قدم کوچیک برداره خیلی جلوتر خواهیم بود.
پاسخ:
دقیقا. اصل هر چیز مهم است. متاسفانه حتی اصالت هم واژهای کمرنگ شده و حتی تغییر معنی داده است.
پاسخ:
منم از این ناراحتم که مسایل رو با هم قاطی کردیم. به نظرم باید بهتر عمل میشد تا این سؤتفاهمها به وجود نمیاومد.
پاسخ:
با هر دو جملهتون موافقم.
پاسخ:
حرفت درسته اما شعار دادن و افسوس خوردن مشکل ما رو حل نمیکنه.
پاسخ:
ممنون از نظر دلسوزانه و از سر دردتون
پاسخ:
با حرفتون هم کاملا موافقم.