ـــــــــکُمِـشـــــــــــــــــــــــــــ

ـــــــــکُمِـشـــــــــــــــــــــــــــ

بایگانی

اندروید، ویندوز8

۱۴ آبان ۱۳۹۱

مدتی پیش دعوت شدیم منزل یکی از اقوام نزدیک برای شام. شرط رفتن را گرفتن کنترل ماهواره گذاشتم. زودتراز موعد مقرر رفتیم و نشستم پای ماهواره.

بی بی سی که تکلیفش معلوم بود؛ تلاشش را می‌کرد تا دنیا را از دیدگاه و متناسب با منافع صاحبانش ترسیم کند برای این کار از تمام ابزار حرفه‌ای استفاده می‌کرد. درست مثل هر رسانه دیگری. (البته در دعواهای رسانه‌ای اینچنینی چیزی هم گیر بیننده می‌آید مثلا اخبار سانسور شده داخلی)

صدای امریکا هم مثل بی بی سی منتهی به سبک امریکایی؛ عجول و رک و گاهی احمقانه. و خب همه می‌دانند کسانی که تحمل دیسیپلین بریتانیایی را نداشتند آن‌جا را ترک کردند و رفتند امریکای فعلی را ساختند پس انتظار کار متین و موقر از ایشان کمی بی‌انصافی است.

رفتم سراغ شبکه‌های سه تا صد تومن! خب پیدا بود آنها هم سنگ خودشان را به سینه میزنند و درصد بیکاری ینگه دنیا را پایین می‌آورند و در این کار کاملا هم رک و راست و تابلو عمل می‌کنند:
گاهی از لای تبلیغات بی‌ناموسی پایین و بالای صفحه چشم‌های قیصر یا دستان دی‌کاپریو دیده می‌شد و مرا به ساده دلی خودم بیشتر آگاه می‌کرد: آری هنوز مردمانی هستند که به این شیوه فیلم می‌بینند و از چنین تبلیغاتی تاثیر می‌گیرند. کاش موسسه‌ای یک تحقیق علمی می‌کرد ببنیم چرا بعضی مردم اینطورند؟ یا اصلا اینها بعضی هستند یا ما؟ نکند ما در اقلیتیم و نمی‌دانیم!؟ نکند ما با خیالات موهوممان دنیای آنها را تنگ کرده‌ایم!؟...

اما من و تو. دیدن من و تو خیلی متاسفم کرد. به نظرم این برنامه‌ها چیزی نیست که نتوانیم نسخه‌ی داخلی‌اش را در تلوزیون خودمان داشته باشیم. واقعا حیف است میلیون‌ها مخاطب ایرانی را تقدیم چند جوان مهاجر کرده‌ایم تا به آن‌ها فرهنگ ایرانیان خارج از کشور را حقنه کنند. فرهنگی که واقعا معلوم نیست ماهیتش چیست و ترکیبی از چه فرهنگ‌هایی است؟
من فرهنگ مهاجران را زیر سوال نمی‌برم و اتفاقا معتقدم خیلی خوب است جنبه‌های مثبت هر فرهنگ را یاد بگیریم اما به هر حال هر فرهنگی برای جامعه‌ای است، فرهنگ مقوله‌ای درون‌زاست، فرهنگ چیزی نیست که بتوان آن را از جامعه‌ای به جامعه‌ای با مختصات دیگر منتقل کرد. این فرهنگ نتیجه تلاش مهاجران برای تطبیق با جامعه‌ای است که به آن تعلق یافته‌اند پس معلوم نیست برای ما هم خوب باشد...
(دخترم در راه برگشت گفت بابا برای استارتر ناهار فردا تیرودوزانوس می‌خوام، دسرم ایتالیایی باشه لطفا. برگشتم نگاه تندی در چشمانش انداختم و این چهارتا استخوان را توی دهانش خرد کردم و مجبورش کردم با دهان خینین و مالین عذرخواهی کند. و کرد و به دامان فرهنگ اصیل مام میهن بازگشت نمود!)

من و تو هم به هر حال با پستی و بلندی‌هایش از سرم پرید اما خدا روز بد نیاورد: سمر عشق ممنوع و فارسی‌وانی‌ها!!!
مبتذل شدن عشق و ازدواج. عشق‌های ظاهری و لحظه‌ای و آلترناتیوال! عشق و ازدواجی که تقریبا هیچ کدام از معیارهای لازم برای عشق و یا زندگی مشترک در آن پرداخته نمی‌شود. فقط و فقط ظاهر! چیزی که مطمئنم در خود کشور سازنده سریال‌ها هم به این شوری نیست.
من وجود این نوع عشق را در جامعه نفی نمی‌کنم و به نظرم لازم است به همین نوع عشق هم پرداخت چرا که مسئله بعضی افراد جامعه شده اما آیا این نوع پرداخت سازنده‌ است یا مخرب؟ واقعا این حجم عظیم تصویر از خانه‌ها و ماشین‌ها و لباس‌های مجلل، این حجم عظیم حیوانیت انسان، این حجم عظیم بی‌هویتی و بی‌اصولی آدم‌ها، این حجم عظیم چیزهای دست‌نیافتنی مادی چه می‌کند با روح و روان بیننده؟ آیا تصادفی است که معیارهای ازدواج در جامعه ما این‌قدر نازل شده‌اند؟ آیا تصادفی است که شکل و ظاهر مراسم عروسی در جامعه‌ی ما این‌قدر مهم شده؟ ایا تصادفی است که ازدواج‌ها این‌قدر سست شده و پس از چند ماه به طلاق می‌انجامد و بعد از طلاق هم بحران‌های شخصی و خانوادگی و اجتماعی به دنبال دارد؟
...
...
خلاصه می‌کنم:
من تمام ماهواره را زیر سوال نمی‌برم قطعا در این چندین هزار شبکه چیزهای به دردبخور زیادی پیدا می‌شود کما این‌که خیلی از برنامه‌های تلوزیون هم از ماهواره گرفته شده اما شبکه‌هایی که نام بردم ظاهرا بیشترین اقبال را نزد مخاطب ایرانی دارند و در نتیجه بیشترین تاثیر را.
این‌که وظیفه حکومت در این‌باره چیست و آیا تا کنون توانسته درست عمل کند یا نه به این پست مربوط نیست. حرف اصلی من وظیفه انسان در قبال خودش است. من نمی‌توانم مسئولیت خودم را در قبال خودم نادیده بگیرم. ماهواره دنیای گسترده‌ای است که همه قلم متاعی در آن وجود دارد و طبیعی است که وقتی ممنوع باشد بیننده حریص به دیدن تمام آن باشد اما این نافی مسئولیت او در قبال خودش نیست.

عصر ما عصر اندروید است. عصر ویندوز 8 است. در اندروید و ویندوز 8 همه چیز پیش روست و امکان انتخاب وسیع و سریعی به انسان داده‌اند. حتی از موس هم بی‌نیاز شده‌ایم؛ با اشاره انگشت انتخاب می‌کنیم. شاید این موضوع در ابتدا وسوسه انگیز و جذاب و عالی به نظر برسد اما آیا این امکان انتخاب وسیع برای انسان معمولی چه قدر خوب است؟...

در این عصر هر کس انتخاب‌های زیادی دارد. و قاعدتا  هر کس را انتخاب‌هایش می‌سازد. اهمیت انتخاب از هر چیزی بالاتر است و انتخاب با وجود ظاهر زیبایش بسیار سخت و دشوار است. انتخاب تخصصی است که هر کس باید بیاموزد و اولین قدم آن شناخت خود است. هر کس خودش را شناخت می‌تواند اصولش را و آرزوهایش را بشناسد و برای رسیدن به آن‌ها انتخاب‌هایش را جهت دهد.





۹۱/۰۸/۱۴
ــ ـکمشـــ

نظرات  (۲۳)

۱۴ آبان ۹۱ ، ۲۲:۲۳ علی معصومی
این همه تجربه از این همه شبکه توی یه شب ؟؟؟؟؟؟؟؟

خوب بفرمایید شام خونساری

پیش غذا : تِرَک
شام : دوگول دور دوری
دسر : حلوا

تحلیلی خوبی بود پس از یکبار دیدن کاناهای ماهواره ای! اول اینکه نمی شود ایده ای کلی با یکبار کانال عوض کردن داد ، هرچند خودم هم موافق همه برنامه های ماهواه ای نیستم بخصوص تبلیغاتش که چشم استاندرهای جهانی را در ایران دور دیده و هرچی دارو و مواد تاریخ مصرف گذشته را در ایران به فروش می رسانند.
من تا ایران بودم برنامه های اینجا برایم خیلی سبک بود. هنوز هم به نوعی هست. اما از وقتی اینجا آمده ام دیدم که فرهنگمان در ایران هم چه درهم ریخته و نظمی ندارد. فرهنگی بر مبنای عدم صداقت و تعارف. بنابر این باید داخل گود شد تا نواقص و فواید فرهنگی را دید.
در مورد من و تو. من چند بار این برنامه را دیده ام. (جالب این است که وقتی در ایران بودم دیدم!) این برنامه برای من و تو ساخته نشده تا خوشمان بیاید. هدف این برنامه از نظر من کار برروی نسل جوان و تغییر فرهنگ آنهاست. کما اینکه روی دختر تو هم اثر گذاشته. تو نمی توانی به او نهیب بزنی که چرا این واژه ها را بکار می برد چرا اینکه فردا که بزرگتر شد می بیند کاربری این واژه ها به معنی مدرنیزه است.
اتفاقا دیشب مهمانی بودیم که در راه برگشت همسرم گفت " این اولین باری است که خودم را پیر احساس کردم". چونکه همه خیلی خیلی جوان بودند و زوج پیرشان من و همسرم بودیم. دیدم که چه اینها که تازه از ایران آمده اند فرهنگی بسیار متفاوت با هم و سن و سالهای ما در زمان جوانی ما دارند!
ما همه در حال ترانزیشن هستیم بخصوص که بقول شما که این دنیا دنیای اینترنت و کامپیوتر و آندروید است. عصری بسیار مهم که تاریخ نسلهای آینده را ورق می زند.

کانهاهای تلویزیونی اینجا هم همه برنامه های خوبی ندارند. اینها به مقتضای سنین مختلف برنامه ریزی می کنند. حتی تبلیغات برنامه ها هم متفاوت است. برنامه ای را که آقایون بیشتر نگاه می کنند تبلیغاتش بیشتر نیازهای آقایون است. اینها همه کارشناسی روانشناسی شده و برنامه های ماهواری خارجی که در ایران پخش می شود هم از این قاعده مستثنی نیستند.
ادامه.....
انتخاب بله انتخاب.
همه اینهایی که مهاجرت کرده اند ، من فکر می کنم، چه به خارج و چه به شهری بزرگتر، دیدی غیر از دید محلی دارند. دنیای محلی برایشان کوچکتر شده. کما اینکه اروپاییان (نه فقط انگلیسی ها برای فرار از دیسیپلین انگلیس بقول شما) هم بدنبال دنیای بزرگتری بوده اند که از این طرف به اون طرفش دوبرابر طول تمام اروپاست! و دیدیم که همین فراریان از دیسیپلین چگونه این ایالات در هم آشفته و خونین را پس از 200 سال یگانه کرده و قوانینی را نوشتند که شده آمال همه دنیا! حتی خود اروپاییان.

مهاجرت یک انتخاب است و تاریخ ثابت کرده که مهاجرت معمولا باعث پیشرفت می شود.

اون "هرکس را انتخابهایش می سازد" قدری برایم تامل برانگیز بود! مثلا من اگر امروز انتخاب کنم که کاری را بکنم که هیچوقت نمی کردم آیا آن انتخاب نشانگر شخصیت من است؟
فکر کنم دیگر وقتش است که خیلی چیزها را بپذیریم.

پاسخ:
اینطور که من تو ایران میبینم کمتر به دقت در انتخاب توجه میکنیم.
در این عصر هر کس انتخاب‌های زیادی دارد. و قاعدتا هر کس را انتخاب‌هایش می‌سازد.

این جملت دیوونم کرد!

واقعا چرا اینقدر به چیزی که نمیشناسیم اعتماد میکنیم؟به خیلی ها میگم این فیلمای فارسی وان تیشه برداشته به ریشه ی عشق حقیقی و خونواده میزنه! طرف میگه ادم باید جنبه داشته باشه روی من تاثیر نمیزاره!
نمیدونم چطور میتونه اینقدر مطمئن منکر تاثیر خود آگاهش که هیچی ، منکر ناخوداگاهش بشه؟

خدایی اونروزا که کمتر بزک میکردیم و یکم حجب حیا داشتیم آرامش روانیمون بیشتر نبود؟خوشبخت تر نبودیم؟

شما هم دیدین این دخترا رو که خودشونو شکل عروسک درست میکنن و درحالی که دستشون دور بازوی عشقشون حلقه شده با نفرت و ترس زنها و دخترای رهگذرو نگاه میکنن؟

یعنی معیارهای عشقبازی یه انسان با بقیه جونورا نباید فرق کنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام
همشو خوندم. با دقتم خوندم. خیلی هم خوب بود.
ولی از بس اینجا(ضرغامخونه) هر روز داریم در این مورد بحث و تبادل نظر می کنیم دیگه حوصله چک و چونه زدن با شما رو ندارم.
به قول معروف: نرود میخ آهنین در سنگ.
بابا جان عیب از خودمونه، این خانه از پای بست ویران است ... .

۱۵ آبان ۹۱ ، ۱۰:۴۳ مهدی حاجی زکی
یادمه اون دو روزی که برق نداشتیم به هر دری می زدم تا برقمون وصل بشه چون می خواستم بشینم پای نت تلوزیون ببینم موبایلمو شارژ کنم و خیلی کارای دیگه
اما الان که برق داریم عین خیالم نیست! حتی اگه تا غروب پای کامپیوتر نشینم یا تی وی نبینم ککم هم نمی گزه ...
تجربه نشون داده هر محدودیتی انسان رو جلی تر می کنه برای به دست آوردن
دو تا موضوع هست که من اونها رو دلیل گرایش مردم به ماهواره و شبکه های اون ور ابی می دونم
اول اصرار دولت مردان برای مبارزه با گیرنده های تلوزیونی و تشکیل ستاد مبارزه با ماهواره که به نظر من مسخره است به قول یکی می گفت مثل اینه که آدم ستاد مبارزه با موبایل بزنه یا ستاد مبارزه با چاقو!!
مبارزه با چاقو معنا نداره ولی مبارزه با چاقو کش خیلی هم کار درستیه
اگر منظور مبارزه با شبکه های غیر اخلاقی و فرهنگ سازی های من درآوردیه و ضد انسانیه خیلی هم خوبه اصلا عالیه
اونها دارند بدون سرو صدا به فرهنگ مالطمه می زنند و اون هم با ساختن برنامه های رنگ و لعاب دار و به درو از اغراق؛ پر محتوا ( البته نه همشون) ما چیکار می کنیم ؟ هنوز هم داریم سریال نود قسمتی لوس و بی مزه می سازیم
مهران مدیری رو انقدر باهاش بی مهری می کنیم که می ره برای شبکه خانگی سریال می سازه
چارتا جوون درست درمون مثل احسان علی خانی و شهریاری و رشید پور رو ممنوع التصویر می کنیم که تا مردم رو مجبور کنیم برند ماهواره بخرند و امثال سالومه ها و فلان و بهمان را نگاه کنند و به به و چه چه کنند ...
دلیل دومم عدم توجه به برنامه سازان با سواد و همینطور ساخت برنامه های به قول معروف آش لعابی
افتتاح شبکه های جور واجور و بدون بهره وری کافی تا جایی که تعداد کارمندان این شبکات بیشتر از بینندگان آنها هستند
کمش عزیز :
تا وقتی این شرایط هست انتخاب دیگری برای مردم باقی می ماند؟
این روز ها انتخاب میان بد و بدتر شده و آدم عاقل بین افتضاح و بد , بد رو انتخاب می کنه ...

با نظر لاله اشک موافقم. راستش اولین دلیل من برای دیدن ماهواره ندیدن تلوزیون ملی یا همون میلی خودمونه. جایی که از صبح تا شب بهم اهانت میشه. انگار یکی از صبح تا شب توی گوشت بخونه تو خری تو خری تو خری. من میدونم شبکه های ماهواره همشون خوب نیستند. اما لا اقل ادعایی برای تکامل روح و اخرت و دنیای ادم ندارند. درباره تبلیغات باید گفت که تبلیغات در دنیای اقتصاد امروز جایگاه مهمی داره حالا اینکه کسی تحت تاثیر تبلیغات قرار بگیره یا نه دست خودشه. حتی اونایی که ادعای اخرت گرایی دارند و مدعیند که قرار دنیای دیگه ما رو آباد کنند مطمئنا اگر صدا و سیما رو نداشتند تا با اون ادمهای ساده دل رو با این دروغ گنده تبلیغاتی بفریبند که این حکومت حکومت دینی هست و همه دنیا بسیج شدند تا با لشکر خدا بجنگند و ما حقیم و اونا باطل تا حالا صد باره تشریف برده بودند به قول خودشون زباله دان تاریخ
.به قول یه بنده خدایی خانه را باید در دامنه اتشفشان ساخت. امروزه برای تغییر آدمها لازم نیست اونها رو از کودکی تغییر بدید شما یه ادم چهل ساله رو میبینید که وقتی اطلاعات درست بهش بدی ظرف یک سال یه ادم دیگه میشه. دختر شما هم ممکنه الان با چشم غره شما نظرش عوض شه ولی بعدا برای دیدن ماهواره یا حتی فیلم سوپر از شما اجازه نمیگیره.
من میدونم که بی بی سی احتمالا منافع دولت مطبوعش رو تامین می کنه اما دولت مطبوعش منافع مردمش رو تامین میکنند. من بی بی سی رو هیچوقت به خاطر اینکه بنگاه سخن پراکنی بریتانیاست سرزنش نمی کنم اما به خاطر اینکه اونقدر حرفه ای عمل می کنه که من مخاطب ایرانی بهش اعتماد میکنم تحسین می کنم. در جایی که آنقدر تنوع رسانه ای زیاده که تقریبا تمام عقاید و افکار حتی مسلمانان تند رو تریبون خودشون رو دارند دروغ گفتن خیلی هزینه داره و یک رسانه حرفه ای در غرب معمولا خودشو با دروغ گفتن خراب نمیکنه چون که میدونه مخاطبش رو از دست میده. البته جهت دهی افکار هم وجود داره ولی اون هم به دلیل تنوع رسانه ها برای آدم اندیشمند اتفاق نمیفته. خوب راستش با نظرتون درباره سریالهای ماهواره خصوصا کلمبیاییاش موافقم اما مطلقا اونها رو موثر در افزایش آمار طلاق نمیدونم.و همچنین در تمایل مردم به مصرف گرایی و اینا. تمایل به مصرف گرایی پیامد مدرنیته است و سریالهای تلوزیونی بخش کوچکی از آن هستند.کما اینکه تلوزیون ملی هم کم تبلیغ مصرف گرایی نمیکنه گیرم که اونا دکلته می پوشند اینا شال و مانتو روسری البته که دکلته و بیکینی پارچه کمتر مصرف میکنه حالا بگید ماهواره تبلیغ مصرف گراییه:). راستش من عامل اصلی طلاق رو آگاهی پیدا کردن زنان به حق و حقوقشون میدونم و کمترین حق هر کسی این هست که اگر وارد زندگی شد( البته ورود عاقلانه و حساب شده) و دید این زندگی باعث آزار و اذیت روحی و روانی و جسمیش میشه از اون زندگی خارج بشه. خب افزایش رفاه خانواده ها و استقلال اقتصادی زنان این روند رو تسریع میکنه. تا چند سال پیش اگر زنی از زندگیش راضی نبود به هر دلیلی( اقتصادی ، احساسی، جنسی، اعتیادو ...) مجبور بود بسوزه و بسازه چرا که خانوادش اگر طلاق می گرفت حتی اگر می خواستند از لحاظ اقتصادی قادر به تامینش نبودند البته مسائل فرهنگی و تابو بودن طلاق هم بسیار مهم بود. اما الان خانواده ها راضی به زجر کشیدن دخترشون نیستند. و فکر نمی کنم چهارتا سریال آبکی تاثیر در این روند فرهنگی گذاشته باشه. باز هم میگم من من و تو رو به خاطر اینکه ممکنه بخواد فرهنگ غرب رو وارد زندگی ما کنه سرزنش نمی کنم بلکه به این خاطر تحسینش میکنم که با چهار تا جوون خوش ذوق داره کار یه صدا و سیما با میلیلردها دلار بودجه رو انجام میده


تحلیل بسیار خوبی بود

والا من زیاد صاحب نظر نیستم که برات یه طومار کامنت بذارم

فقط میگم جالب و خوب بود


یاعلی

پاسخ:
البته ما هم همچین متخصص نیستیم اما خوشم اومد از نظرت.
11!

پاسخ:
سلام خدمت نویسنده این اتفاق در مورد خودتان رخ داده یعنی شما وخانواده به مهمانی دعوت شدید.
شما که با ماهواره سروکار ندارید از کجا به شبکهای مختلف آشنا هستید .
پیشنهاد میکنم اینبار از ماهواره استفاده بهینه بنمائید شبکه ی جغرافیای طبیعی را ملاحظه کنید.
شما با رویکرد سیاسی شبکه ماهواره را مورد نقد قرار داده اید.
هیچ عرضی وقرضی ساختار دنیای ماهواره را نمیتواند از بین ببرد.
مبارزه را کنار بگذاریم با این اختاپوس قوی.
.
.
.
باآرزوی موفقییت...

۱۵ آبان ۹۱ ، ۱۹:۰۹ کمش در پاسخ به الهام
- نگاه من به تلوزیون خودمون اینقدر منفی نیست. شاید در قسمتهای سیاسی چنین چیزی درست باشه اما تو تلوزیون هم گروهها و برنامه سازان مختلفی وجود داره.
- اون شوخی بود قطعا جذابیت رسانه قوی تر از سیلی من خواهد بود!(واقعا باورتون میشه من بزنم تو دهن دخترم!؟ )
- اون دولت منافع مردمش رو تامین میکنه خیلی قشنگ و درسته.
-متاسفانه آماتور عمل کردن ما باعث شده دور دست حرفه ایها بیفته و خب اونها هم اهداف خودشون رو پیش میبرند. در مورد اینکه تنوع رسانه ای زیاده حرف و حدیث زیاده. شاید از نظر تعدادی زیاد باشند اما باز هم دور دست یه تفکر خاصه.
اون آزادی بیانی که تبلیغشو میکنند واقعا وجود نداره. مثلا نفی هولوکاست جرمه و این ممنوعیت، مخالف آزادی بیان نیست اما توهین به پیامبر یه دین بزرگ سانسور نمیشه چون آزادی بیان محترمه... البته به قول شما با روشهای حرفه ای و جهت دهی افکار طوری عمل میکنند که ظاهرا آزادی بیان وجود داره شاید بهتره بگیم آزادی بیان هم نسبیه.
-من با مصرف گرایی مخالف نیستم و موافقم که پیامد مدرنیته و حتی لازمه اونه. اما یه تفاوتی تو مصرف گرایی اونا با خورمون میبینم: به نظرم مصرف گرایی اونها برای رفع نیازهای واقعیه اما مصرف گرایی ما برای رفع نیازهای هویتی و روانی. مثلا اونجا نمیبینید که یه عروسی آنچنانی بگیرند بلکه با پولش میرند لذتهای شخصی میبرند اما ما صرفا برای پز و جلب توجه کلی مصرف میکنیم.
- شناختن عوامل طلاق خیلی پیچیده‌ست حتی بعضی تحقیق ها نشون میده بلد نبودن روابط جنسی اصلی ترین عامله اما به هر حال مطالعات جامعه شناسی لازم داره. اینهایی که شما گفتید هم درسته.
من کاری به ماهواره ندارم

ولی از آدمایی که همیشه تریپ آدم حسابی برمیدارن ولی باطنشون چیز دیگه ای هست دقیقا مثل بی بی سی و ... خوشم نمیاد
اونا که معلوم الحال هستند
وای به ما که هنوز اطرافیان بی بی سی مسلک خودمونو نشناختیم

پاسخ:
چه میشه کرد حامد جان. باید زندگی کرد. تحمل این آدمها هم سخت نیست:دورشون خط بکش خلاص
۱۶ آبان ۹۱ ، ۰۸:۰۵ زهره شاه حیدری
سلام
کل شادمانیها رابرایتان آرزومندم
این سریالهای مبتذل داره روی خونواده هاتاثیربدی می گذاره
بانقدی بریک سریال ترکی به روزم
منتظرحضورشما ونظرات ارزشمندتان هستم

پاسخ:
خدمت میرسم
۱۶ آبان ۹۱ ، ۱۵:۳۰ استراحت بیمحل وخروس بیمحل
ضمن عرض سلام خدمت اقای ...(کمش)دیروز بعد از میل غذای نیمروزی و ادای صلات به مختصر استراحتی پرداختم والبته از مهمان عزیزی که به لطف خدا در دفتر کارم بعد از مدتها لیاقت دیدار و پذیرائی از ایشان نصیبم شده بود بهره مند شدم . نه شما ونه بنده از مرحمت ایشان بی نصیب نماندیم شما با نام عجبا ونظرش ومن نیزدر حالیکه یگ نیم چرت مختصر چشمهایم را گرم کرده بود با صدای لحینش مرا از اظهار نظرت در باب ماهواره مطلع کرد همینجا عرض کنم بنده تا به دیروز وامروز با سایت شما آشنائی نداشتم با کمال مسرت وبدون در نظر گرفتن نظر اقای عجبا و پاسخ شما والبته امروز با مطالعه ی دقیق پست اخیرتان به چند نکته میپردازم .
اولا از قدیم نقلست که مهمان حبیب خداست ولی این حبیب باید بعد از حضور در مهمانی به پیشنهاد صاحب مجلس که جای وی وهر یک از مهمانان از قبل انتخاب کرده جلوس کنند .ثانیا امروزه نظر به هزینه های سنگین(مهمانی) این مرام بزرگ را که در تیر رس خطرات قرار گرفته نباید با درخواست بی مورد شما در معرض انقراض قرار گرفته به مخاطره بیفتد.ثالثا بنده برایم اتفاق افتاده که به مهمانی رفته لاکن میزبان از روشن کردن ماهواره پرهیز کرده واصلا بحثی هم صورت نگر فته است وخدا میداند هنوزهم رابطه به شکل احسن بر قرارست .رابعا در قسمت نظرات اعلام داشید که قضییه ی کتک کاری یک مزاح بوده با عرض پوزش شوخی بیمزه ای کردید.
ارزیابی واعلام نظر شخصی من برای آشنائی اولی از شما به شرح ذیلست.
(( اقای کمش شما یک نویسنده خوب هستید لاکن خوش فکر نیستید )).
البته این نظریه قابل تغییرست .در ضمن بنده علاقمندم نام ونام خانوادگیه شما را بدانم .با سلامتی روح وجسمت جانی دوباره را ببخش همه را.عصر بخیر

خدارو شکر میگم که تو خونم تا این زمان ماهواره نداشتم و دعا میکنم که از حالا به بعد هم اگه فرهنگ استفاده صحیح ازش رو بلد نباشم نداشته باشمش .
اساسا تلویزیون وطنی هم برام تعطیله وبنا بر سفارش یکی از دوستان که روانشناس بود برنامه های مزخرف صدا وسیما رو هم چندسالیه نمیبینم مخصوصا اخبارش و به این نتیجه رسیدم که ارامشم بیشتر شده !
آخه به من چه که مصر چه خبره ؟
آخه مگه دیوانم اخبار دروغ و غیر مهم تلویزیون رو گوش کنم و اون هم مثل بعضیها هر یک ساعت به یک ساعت اونم از همه شبکه ها
ولی بی انصافی نشه بعضی برنامه هاش رو که میگند خوبه میبینم
مثل سریال شیرین و طنز دزد وپلیس که" صددصد" آدمو از مشغله های روزمره کمی بیرون میاره !
و یا برنامه های ایران شناسی و رسم و رسوم مردم استانهاو مناطق مختلف کشور عزیزمون که از شبکه شما پخش میشه
به نظرمن باید ببینیم صلایق و خواسته هامون چیه
نیازمون و علایقمون چیه وبعد نسبت به رسیدن به اونها اقدامم کنیم و راههای رسیدن بهشون رو خودمون با آگاهی کامل انتخاب کنیم

پاسخ:
هر چی جلومون بود نخوریم. نیازهامون رو بشناسیم و انتخابهای متناسب با نیازمون داشته باشیم. ممنون از توضیحت.
من گفتم شما می زنید تو دهن دخترتون خدا به دور گفتم چشم غره.
اما درباره ازادی بیان در غرب فکر کنم از خانم لاله اشک بپرسیم بهتره. من هم معتقدم نظام لیبرال دموکراسی غرب باید تکلیفشو با مسئله. اسرائیل روشن کنه چون نقطه سیاهی برای قضاوت تاریخه اما نمیشه به خاطر یک مورد کل دستاوردهای ارزشمند دموکراسی رو زیر سوال برد.نفی هولوکاست هم فقط توی چند تا کشور دنیا جرمه نه همه جا. من با نظر شما مخالفم که ظاهرا در غرب آزادی بیان وجود داره من معتقدم قطعا وجود داره اما گاه گاهی ممکنه سیاستمدارا موش بدوونن. لا اقل در مقایسه با کشور هایی مثل کشور ما تفاوت از زمین تا آسمونه. ما همون آزادی بیان ظاهری به قول شما رو هم نداریم. حتی یک دهمشم به ما بدند ما راضیم به خدا. اینو فقط مثال میزنم چون خودمو خیلی تحت تاثیر قرار داد. چندتا سرباز بریتانیایی که توی افغانستان کشته شده بودند داشتند توی لندن تششیع می کردند. یه دسته مسلمون ( نوعشو نمیدونم ولی قیافشون به افراطیا می خورد). جلو همه جمعیت و خانواده های کشته شده ها داشتند خودشون به در و دیوار می کوبیدند و شعار می دادند بر علیه سربازای انگلیسی. نه پلیس و نه حتی خانواده ها عکس العملی نشون نمیدادند. حالا فرض کنید مثلا تو تشییع یه شهید تو دوران جنگ یکی میرفت علیه اینا شعار میداد یا به طرفداری از صدام. به نظرتون اصلا امکان پذیره همچین چیزی به مخیله شما خطور میکنه. همین خود من شکمشونو سفره می کردم. حکومت که جای خود داره. کمترین دستاورد دموکراسی ظاهری غرب افزایش تحمل آدمها در برابر نظر مخالفه.
این هم که اونا عروسی های آنچنانی نمیگیرند درست نیست اونجا هم عروسی های مجلل زیاده. منتها درآمد متوسط طوری که احتمالا برای نیازهای واقعی مثل سفر هم چیزی باقی می مونه.
درباره طلاق من میدونم که مثلا دلیل اصلی خیلی از طلاقها مشکلات جنسیه. اما آیا 30 سال پیش مشکل جنسی نبوده. مطمئنا خیلی بیشتر از الان بوده.تا چند سال پیش اصلا رابطه جنسی صرفا برای زن یک نوع انجام وظیفه تعریف می شد و محوریت این رابطه لذت بردن مرد بود مطمئنا الان اموزشهای جنسی خیلی بیشتره و کیفیت روابط جنسی زوجین بهتر شده اما قبلا هیچ خانمی حاضر نمیشد به خاطر همچین موضوع قبیحی از دید جامعه طلاق بگیره.یا ایا آقایون بهتر و خوش اخلاق تر و سالمتر از الان بودند . نه مطمئنا مردای قدیم خیلی بد خلق تر و مستبد تر و فقیر تر از مردای دوره ما هستند و من معتقدم مردهای زمان ما در برابر پدرا و پدر بزرگای ما فرشته هستند. ممکنه یک طلاق به دلایل مختلفی صورت بگیره اما مطمئنن اینکه طلاقی حادث میشه به دلیل اینه که یکی از طرفین که معمولا خانم هست در خواست میده. خانمی که اگر 30 سال پیش زندگی می کرد و همین مشکل یا مشکلی حادتر از مشکل فعلی رو داشت هیچوقت همچین درخواستی نمی داد و میسوخت و می ساخت.

۱۷ آبان ۹۱ ، ۱۵:۲۲ تلاقی عرب با فارس
ظاهرا شما همیشه سلام را اخر بار یادداشت میکنید.
بگذارید سرورتانرا به اکمل الکاملین یک درجه بالاتر از اکمال برسانم .

ابتدا پاراگراف اخرتان را اصلاح کنم که (از پیدا کردن ...)
سپس دنیای نویسندگی در اینترنت این ویژگی را دارد (صدای لحینش ).
الحان به عرب یعنی اواز وبعبارت دیگر هر صدائی دارای لحن خاص خودش میباشد .منو شما هردو صدا داریم لاکن تارهای صوتی هر یک از من وشما متفاوت از یکدیگر است .
صدای خروس وصدای بلبل مصداقی برای درک موضوع است .
سلام وخدا حافظ
دوست من (عجبا) به سراغ سایت خوانساریها نمیاید همین یکبار رانیز به یادگار داشته باشیم .

۱۷ آبان ۹۱ ، ۱۶:۴۳ پاسخ به نظریه اخیر (الهام)
سلام به الهام(بدون در نظر گرفتن جنسیت).
در صدد بر امدم که پاسخی موجه ودر خور طرز تفکرتان را تقدیم کنم لاکن به دو دلیل از آن عزمم منصرف شدم دلیل نخست جمله اخری شما من را هدایت کرد تا بسوزم وبسازم دلیل دگرم ذکر نام مقدس شهید بود (کامنت اول)و...دیگر هیچ

پیشرفت نسبی ندیده بودیم. دیگه اون آدم جنگلی که هیچ تکنولوژی نداره اگه دوتا حرف انگلیسی یاد گرفت رو پیشرفته نمی گن. منظور من از پیشرفت در حد استانداردهای جهانی است و هیچ نسبیتی نداره!

کلاً از بیخ حوصله ی تماشای تلوزیون ندارم!! سال به سال پای تلوزیون نمیشینم!! چه داخلی، چه خارجی!

پاسخ:
این خیلی عالیه. کلا تلوزیون وقت پر کنیه
من که نفهمیدم چی شد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی