یادداشت وارده
مقدمه: پست قبل مایهی یک دوستی تازه شد. دوستی با کسی که نمیدانم کیست و مهم هم نیست کیست؛ همینکه به مسایل جامعهاش اهمیت داده برای من کافی است که او را دوست خودم بدانم. احساس کردم درد دارد و میخواهد دردش را با خوانندگان اینجا مطرح کند و راهی به حل مشکلی بجوید. پس خواهش کردم مطلبش را بنویسد و قول دادم به نام خودش منتشر کنم. خیلی زود مطلبش را نوشت و برایم فرستاد من هم الوعده وفا. امیدوارم نظرات شما هم به هدف نویسنده کمک کند. ضمنا من به خودم اجازه ندادم مطلب را ویرایش محتوایی و یا رسمالخطی کنم چرا که ممکن بود شکل نوشته از حالت اصلی خارج شود فقط کمی ویرایش نقطهگذاری و چند اصلاح کوچک انجام دادم.
سلام خواننده محترم. خیلی خوشحالم که از این طریق میتوانم ایفای نقش ذاتیم را که همان انجام وظیفه نسبت به کربلاست به منصه ظهور برسانم و امیدوارم این نیز برایم در جریده حسینی ثبت گردد.
من قصد دارم درباره جمله "اگر دین نداری، لااقل آزاده مردباش" کمی و صد البته به اندازه فهمم با یاری خداوند اظهار عقیده کنم.
چطور میشود کسیکه دین ندارد آزاده مرد باشد؟ به حسب ظاهر این تناقض است لاکن اولا معصوم(ع) به این تناقص اشاره مثبت داشته و ثانیا مصداقهای موجود(آزاده مردان) در کربلا و ادامهی آن تا عصر امروز، که در خاطر ما نیز ثبت است را دیدهایم. پس بیایید این جمله را به چالش بکشیم تا انشاالله هم بهره ببریم و هم اینکه این بحثها برای همگان عادی شود و احیانا کسی از چالش وانماند.
وقتی حضرت در اوج گرفتاریهای نیم روز عاشورا در کربلا به فکر بیداری امت جدش میباشد یعنی "رحمانیت" و "رحیمیت" که سرلوحهی حرکت نبی مکرم اسلام(ص) است. به این جمله دقت کنید. حضرت در فتح مکه میفرمایند: "الیوم یوم المرحمه"
یا ببینید وقتی شمر آن کرد که گفتنی نیست، اولین شخصیتی که به بدن بیسر مطهر امام رسید حضرت زینب(س) بود. ابتدا حرفی را خواهر به برادر میگوید که نشان از اوج رحیمیت این خاندانست. عرض میکند:"برادر دیدی شمر چه کرد؟ نکند از او(شمر) بگذری."
امام چون مردم را گرفتار طاغوت درون و بیرون یافتند فرمودند:"اگردین ندارید لاقل آزاده مرد باشید." این جمله یعنی اینکه بال آزاده مردی میتواند انسان را دریابد و وی را از سقوط برهاند. حربن یزید ریاحی خود اشاره دارد که دینم را طاغوتیان ربودند و ای فرزند خلف زهرا(س)، شما با این جمله دلم را ربودید و سرانجام اولین شهید کربلا یک آزاده مرد شد و حضرت بیرق با دوام اسلام را به پیشانی حر بست.
نتیجه اینکه اگر به مصداقهای دیگر در ادوار مختلف نیز نیمنگاهی داشته باشید مببینید که بال آزاده مردی هنرست که غالبا بشر نیز با حماسهی یک آزاده مرد از دست چه جنایتکارانی رهائی یافته.
بنده الزاما آزاده مردی را صرفا در میدان جنگ نمیبینم بلکه با توجه به مشکلات موجود، ازخود گذشتگی در همه میدانها امکان دارد . عزیزان، برای اینکه هرکس در میدان دین و آزادی حماسهساز باشد باید فارغ از هرگونه تمایلات فرقهای و سیاسینگری به جامعه کمک کند. آزادی آن پیرزنی را عشقست که تخممرغهای موجود در خانهاش را به جوانان غیور وطن تقدیم میکند. امروز نباید کسی در همسایگی من و تو در رنج تهیه مایحتاج شکم خانواده، سر گرسنه به بالین گذارد. امروز نباید برای رسیدن به حقیقت، در چنگال نامحرمان اسیرمان کنند. جوانان ما سرمایههای آینده این مرز و بوم هستند؛ در قبالشان و برایشان آزاده مردی کنیم.
در پایان چند نکته را عرض میکنم:
1 - مسئول سایت حق ویرایش دارند
2 - ایشان حق انتشار و یا استتار دارند.
3 - منابع این دل نوشته مطالعه ،استماع سخنرانیها، و برداشت شخصی خودم میباشد از هر نقصانی قبلا عذر میخواهم.
4 - با تشکر از دوستم کمش.