پاسخ من به سوال پست privacy
۲۵ آذر ۱۳۹۱
در پست قبل منظورم از افشای پسورد افشای حریم خصوصی بود. حریم خصوصی شخصی. البته در آن پست یک حالت خاص مد نظرم بود یعنی حالت بعد از مرگ اما در این پست سعی میکنم موضوع را به صورت کلی توضیح دهم.
خب روشن است که این حریم خصوصی متناسب با طرف رابطه حدود مختلفی دارد. مثلا ما با همسرمان یک نوع حریم خصوصی داریم و با دوستمان نوعی دیگر. همینطور با همسایه، والدین، فرزندان، اقوام و...
هر کدام از اینها حدودی دارند که ممکن است همپوشانی هم داشته باشند اما معمولا منحصر به فرد هستند. و نیازی به گفتن نیست که این حدود با نوع رابطه، میزان صمیمیت، مسایل اخلاقی و خیلی چیزهای دیگر هم تناسب دارند که بحث این پست نیست...
منظورم از افشای حریم خصوصی، به هم ریختن مرزهای این حدود است. یعنی اطلاعاتی را از یک حریم به حریم دیگر ببریم. مثلا اطلاعاتی را که مخصوص حریم همسرمان است به دوستانمان بدهیم یا برعکس. یا اطلاعاتی را که مخصوص حریم خانوادهی پدری است به خانواده همسر ببریم و یا اطلاعاتی را که با دوستان مجازی داریم به دوستان واقعی بگوییم یا اطلاعاتی را که با همسر قبلی داریم به همسر فعلی بدهیم و...
خب سوال این است که با این حریمها چه باید کرد؟ آیا باید آنها را حفظ کرد؟ آیا میشود به بهانه حفظ حریم، موضوعی را از طرف رابطه پنهان کرد؟ به عبارت بهتر آیا حفظ این حریمها با صداقت و اخلاق منافات دارد؟ افشای آن چهطور؟
برای بررسی این موضوع مثالهای زیادی وجود دارد. مثالهای کلاسیک زن ولخرج و شوهر از زیرکار دررو و پنهانکاریهای مالی مربوطه، یا بحثهای عروس و مادر شوهر و داماد و برادر شوهر، و یا مثالهای مدرنتر روابط همکاران همجنس و غیر همجنس، یا دوستیهای بعد از ازدواج و...
مثلا ممکن است همسر شما در اداره با کسی همکار باشد؛ طبیعی است که همین همکاری حریمی را ایجاد میکند که ممکن است با حریم او و شما متفاوت باشد. یا شما قبل از ازدواج فعلی با فرد دیگری نامزد و یا همسر بودهاید و این رابطه حریمی دارد که با حریم شما با همسر فعلی متفاوت است. یا در دنیای مجازی دوستانی دارید و لوازم این دوستیها حریمی را ایجاد میکند که شما با دوستان غیرمجازی ندارید. حتی در همین دنیای مجازی با هر کدام از دوستان حریمی دارید که با دیگری ندارید...
خلاصه کنم:جواب من به سوال اصلی این است که این حریمها را باید حفظ کرد و این هیچ منافاتی با صداقت ندارد. اگر بخواهیم از دیدگاه اخلاقی به موضوع نگاه کنیم، شکست این حریمها غلط است نه حفظشان. اختیار این حریمها فقط متعلق به ما نیست بلکه طرف رابطه در هر حریم هم به اندازه ما حق دارد و نمیتوانیم به بهانه صمیمیت با شخص ثالث، حق اخیر را نادیده بگیریم.
به نظر من یکی از مهمترین تعهدات هر رابطه حفظ حریم آن رابطه است. و این تعهد با تمام شدن رابطه و یا حتی دشمنی با طرف رابطه هم پایان نمییابد. در واقع شاید بشود گفت این محکی است برای سنجش میزان پایبندی درونی یک انسان به اخلاقیات.
خب حالا دیگر پاسخم به سوال پست قبل هم روشن است: من برای قضاوت مردم درباره خودم بعد از مرگم هیچ اهمیتی قایل نیستم اما اگر اعلام پسوردهایم به تعهداتی که در حریمهای مختلف داشتهام لطمه بزند به هیچ وجه پسوردها را اعلام نمیکنم.
امیدوارم بلاگفا و یاهو و گوگل هم همین کار را بکنند و نگذارند تنم توی قبر بلرزد.
هر کدام از اینها حدودی دارند که ممکن است همپوشانی هم داشته باشند اما معمولا منحصر به فرد هستند. و نیازی به گفتن نیست که این حدود با نوع رابطه، میزان صمیمیت، مسایل اخلاقی و خیلی چیزهای دیگر هم تناسب دارند که بحث این پست نیست...
منظورم از افشای حریم خصوصی، به هم ریختن مرزهای این حدود است. یعنی اطلاعاتی را از یک حریم به حریم دیگر ببریم. مثلا اطلاعاتی را که مخصوص حریم همسرمان است به دوستانمان بدهیم یا برعکس. یا اطلاعاتی را که مخصوص حریم خانوادهی پدری است به خانواده همسر ببریم و یا اطلاعاتی را که با دوستان مجازی داریم به دوستان واقعی بگوییم یا اطلاعاتی را که با همسر قبلی داریم به همسر فعلی بدهیم و...
خب سوال این است که با این حریمها چه باید کرد؟ آیا باید آنها را حفظ کرد؟ آیا میشود به بهانه حفظ حریم، موضوعی را از طرف رابطه پنهان کرد؟ به عبارت بهتر آیا حفظ این حریمها با صداقت و اخلاق منافات دارد؟ افشای آن چهطور؟
برای بررسی این موضوع مثالهای زیادی وجود دارد. مثالهای کلاسیک زن ولخرج و شوهر از زیرکار دررو و پنهانکاریهای مالی مربوطه، یا بحثهای عروس و مادر شوهر و داماد و برادر شوهر، و یا مثالهای مدرنتر روابط همکاران همجنس و غیر همجنس، یا دوستیهای بعد از ازدواج و...
مثلا ممکن است همسر شما در اداره با کسی همکار باشد؛ طبیعی است که همین همکاری حریمی را ایجاد میکند که ممکن است با حریم او و شما متفاوت باشد. یا شما قبل از ازدواج فعلی با فرد دیگری نامزد و یا همسر بودهاید و این رابطه حریمی دارد که با حریم شما با همسر فعلی متفاوت است. یا در دنیای مجازی دوستانی دارید و لوازم این دوستیها حریمی را ایجاد میکند که شما با دوستان غیرمجازی ندارید. حتی در همین دنیای مجازی با هر کدام از دوستان حریمی دارید که با دیگری ندارید...
خلاصه کنم:جواب من به سوال اصلی این است که این حریمها را باید حفظ کرد و این هیچ منافاتی با صداقت ندارد. اگر بخواهیم از دیدگاه اخلاقی به موضوع نگاه کنیم، شکست این حریمها غلط است نه حفظشان. اختیار این حریمها فقط متعلق به ما نیست بلکه طرف رابطه در هر حریم هم به اندازه ما حق دارد و نمیتوانیم به بهانه صمیمیت با شخص ثالث، حق اخیر را نادیده بگیریم.
به نظر من یکی از مهمترین تعهدات هر رابطه حفظ حریم آن رابطه است. و این تعهد با تمام شدن رابطه و یا حتی دشمنی با طرف رابطه هم پایان نمییابد. در واقع شاید بشود گفت این محکی است برای سنجش میزان پایبندی درونی یک انسان به اخلاقیات.
خب حالا دیگر پاسخم به سوال پست قبل هم روشن است: من برای قضاوت مردم درباره خودم بعد از مرگم هیچ اهمیتی قایل نیستم اما اگر اعلام پسوردهایم به تعهداتی که در حریمهای مختلف داشتهام لطمه بزند به هیچ وجه پسوردها را اعلام نمیکنم.
امیدوارم بلاگفا و یاهو و گوگل هم همین کار را بکنند و نگذارند تنم توی قبر بلرزد.
۹۱/۰۹/۲۵
اصلا این حریمی که می گویید بعد از مرگ دیگر معنایی نخواهد داشت. چه بسا که خیلی ها مردند حریمشان هم شکست اما چیزی نه از مرده کم کرد و نه اضافه کرد و نه فکر کنم کسی توی گورش لرزید. اتفاقا من برعکس فکر می کنم. باید بعد از مرگ بقیه بدانند که طرف چکاره بود چرا که در زمان حیاتش توانایی ابراز رازهای زندگی اش رو به دیگران نداشته. اساس دوستی بسیار خوب اینه که هیچگونه رازی بین دوطرف نباشه. حالا شما اسم این راز رو حریم می گذارید من اینرا حریم نمی دانم.
حتی در مورد خانواده و خواهر و برادر. من چه چیزی دارم که وقتی مردم، برادم به حریمش وارد شود و یا زندگی دختر عمویم را برای مثال در هم بریزد. شاید در مقوله پسوردهای من نیست. نمی دانم.
شاید هم شما کلی صحبت کردید. اما اگر از ما سوال کردید که چه می کنیم. ما هم جواب دادیم. اما پسورد تا زنده هستیم حریم است.
در ضمن به این خیال نباشید که بلاگفا یا گوگل پسورد نگهدار باشد. اگر لازم باشه همه رو در خدمت مقامات قضایی قرار خواهند داد. . کما اینکه این پسره که بچه ها رو کشته الان تمام پسوردهاش رو میز آگاهیه!
امیدوارم کار به اونجاها نکشه!