ـــــــــکُمِـشـــــــــــــــــــــــــــ

ـــــــــکُمِـشـــــــــــــــــــــــــــ

بایگانی

تشکر

۲ ارديبهشت ۱۳۹۲
من واقعا از بچه‌های این دوره زمونه ممنونم که نمی‌دونند تیرکمون مگسی چیه.



توضیح غیرواضحات: خب کم کم داره باورم می‌شه پیر شدم رفت پی کارش. همشم تخصیر شماست. آخه واقعا نباید بدونید تیرکمون مگسی چیه؟ حالا گیرم سنتون قد نمیده و ندیدید، خب برید یه سرچ ساده بکنید ببینید. آخه خدا رو خوش میاد یه پیرمرد پا لب گور رو این‎طور از زندگی ناامید کنید. آخه... 

هععععی جوانی هم بهاری بود و بگذشت و اینا....

بفرمایید اینم نامبرده:




۹۲/۰۲/۰۲
ــ ـکمشـــ

نظرات  (۲۹)

نوعی سلاح از نوع سرد که پشت گوش و نوک دماغ را حسابی گرم میکند .گاهی هم باعث کور کردن چشم و در نوع پیش رفته کشتن گنجشک میشود .

پاسخ:
و نوع متهورانه اش باعث کبودی باسن معلم!!
۰۲ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۷:۰۰ مهدی حاجی زکی
تشکرات بنده را هم اعلام بفرمایید
البته به جاش جی تی آی بلدند که ما نمی دونستیم چیه!
سر ظهر نمی ذارن کَپه ی مرگمونو بزاریم نیم ساعت بعد پاشیم بریم سرکار
تازه یه سری چیزای دیگه هم بلدند که اسمشو بلد نیستم

پاسخ:
جی تی ای چیه!؟ نکنه بازی کامپیوتریه؟
اسمشو بلد نیست نگو تا کنجکاوی ملت تحریک نشه!!!!!
۰۲ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۷:۰۱ مهدی حاجی زکی
می دونم ها ولی می ترسم بگم فحش باشه

پاسخ:
چه قدرم تو خجالتی هستی... بمیرم برات الهی...
تیرکمون مگسی چی هست؟ من هم نمی دونم تشکر کلا چیز خوبیه

پاسخ:
شبیه تیرکمون سنگیه فقط ظریفتر و کوچکتر.
دوگاله رو با سیم ضخیم میسازند و کشش هم کش سفیده که از کشهای پنج سانتی بیرون میکشند. تیرش هم یه سیم ضخیمه که به شکل عدد هفته.
کش رو لای تیر میذارند و به سمت خود میکشند و نشونه میگیرند و رها میکنند و یه آخ بلند میشنوند.:))
چی هست؟ همون که با دوگاله میسازند؟

پاسخ:
با دوگاله سیمی کوچیک و کش قیطونی.
به نظ من زیاد هم نباید ممنون بود

این بچه های که من میبینم سلاح های پیشرفته تری رو میشناسند که اسرائیل از شنیدن اش شوکه میشه چه برسه به ما

اینم بگم دختر وپسر نداره ها قبلا حداقل فقط پسرا این کاره بودند اما الان همه با هم متحد

حالا از اینا گذشته من هم فقط اسم تیر کمون مگس رو شنیدم اما نمیدونم چی هست

پاسخ:
اینطور که معلومه کم کم باید ثبت آثار باستانی بشه!!!
تا اینجای نظرات رو که خوندم احساس فسیلی بهم دست داد...
اون بالا توضیح دادم چیه ولی تو رو خدا درست نکنید مد بشه. خیلی خطرناکه. دست بچه های این دوره زمونه نیفته بهتره.
شرمنده نظر قبلی روکمی باعجله نوشتم اگه جایی اشکال گرامری هست به بزرگی خودتون ببخشیید
اصلاحات (نظر،قبل اسرائیل از نداره و مگسی)








پاسخ: بابا بی خیال مگه مقاله علمی نوشتی
خب حالا که شما یادی از فدیما کردی بد نیست در مورد کاربردش هم سخنی به میان بیاید البته یادتون هست که اگه اون کش نازوک را بغل گوشمون میذاشتیم وبا یه ریتم خاص خودمونی مینواختیم برا خوش میشد یه آهنگ ولی یه موقعا حال میداد بری تو راه پله خونتون وایسی در پنجره رو بازکنی وبپائی هر وقت رفیقای کوچه رو میدی یواشکی مرحله مسلح کردنو بعدم یه شلیک از نوع نامردی رو روانه میکردی یه موقعا چه آفتی میشد اگر مامان اون بچه یجورائی از تو بدش میآومد تا بعداز میپایید ببین کی بابات از سر کار میاد واسه گلایه کردن که اره اقا.... این چه بچه ای داری بلا بدور تورو بخدا نیگا کن ببین پای چشم بچمو چی شده .فعلا خدا حافظ

پاسخ:
بچگیات اینقدر شر بودی شدی این اگه اونوقتا مثبت بودی چی میشدی!!!!
شما فسیل نیستی ما خیلی فسقلی هستیم

در مورد نظر دوم مقاله علمی رو خوب اومدید دقیقا"در حال نوشتن یه مقاله علمی هستم برای رفع خستگی گاهی سری به وب دوستان میزنم

اون موقعه هم یه لحظه فکر کردم مقاله ام باید تصیح بشه

پاسخ:

واقعا بهترین کار برای خستگی در کردن وب گردیه...
معلومه بچگیهات شر بودی!! منم نمیدونم چیه!!!

پاسخ:
خسرو تو هم!!!؟
اصلا ازت انتظار نداشتم
باید بیش از اینا تشکر کنی.
چون بچه های این دوره خیلی از چیزای دیگه رو که بچه های اون دوره می دونستند، نمی دونند!
اصه انگار اینا از یه سیاره دیگه اومدند روی زمین. والله به قرعان!

پاسخ:
کاش میشد بریزیمشون تو تنگه هرمز جلوی کشتیای امریکایی رو بگیرند....
بابای پاستوریزه

پاسخ:
من هیچ جا بدون تیرکمون مگسی نمیرفتم. همیشه یکی تو جیبم بود. پاستوریزه کجا بود!!!؟
پسر عموم حروقت میخواست اسکلم کنه ، میداد یدونه شلیک باهاش بکنم! ولی نمیدونم چرا همیشه تیراش به خودم میخورد:(

من بیشتر دلم واسه اسب و شترا میسوخت که از درد تیر اینا میپریدن هوا و ساربون بیخبر از ماجرا شلاق سرکشی رو
رو تنشون فرود می آورد!!!

احساس میکنم سلاح بچه های امروزی پیچیده تر و سری تره و دردش خیلی بیشتر از یه سیم تاشدست!

پاسخ:
نه بابا بچه های امروزی رو پخ کنی ....
میشه شما بگید من جز کدوم دسته آدما هستم .من نه تیر کمون مگسی رو میشناسم نه جی پی آر اس ام دبلیو ایکس وای زد؟

پاسخ:

شما احتمالا تو خلائید. هیچیتون به ماها نرفته!!!
خیلی خطرناکه... بنظر من خوبه تو تجهیزات پزشکی برای سر کردن استفاده بشه!!

پاسخ:

واقعنا
اولش شک داشتم که چیه امابا خوندن نظرات فهمیدم. دقیقا منم با وجود برادرهام مثل هیچکس فقط دردش رو احساس میکردم.اما بعدش یه خلاقیت جدید که کش رو روی در پلاستیکی شیشه های سس و عسل نصب میکردیم و بغل گوشمون آهنگ مینواختیم.
یادش بخیر.
هنوز هم دوگاله هست؟

پاسخ:
آره اون تار در سس هم جالب بود.
والا من جایی ندیدم !
کمش جان تو هنوز این جای؟ کاندید شورا شهر نشدید؟ دورغه.........
امان از دست مهدی حازکی وای وایوووووووووو

پاسخ:
چرا منم ثبت نام کردم
ولی نه اینجا. تهران برا ریاست جمهوری یادمه قبلا گفته بودم چنین فکری دارم.
ا پس تیرکمون مگسی که میکنند اینه

خدارو شکر به لطف شما تیرکمون مگسی رو دیدم یه وقت خدای نکرده ندیده چشم از دنیا می بستیم

پاسخ:
به زمان ما که انقد امکانات نبود، تیرکمون مگسی هم نبود
ولی یادمه بچه ها با تویوپ یا دستش کار تیرکمون درست می کردند و ملیچ می زدند ولی من از اولش ازین قرتی گیریا خوشم نمیومد!

پاسخ:
ملیچ؟
قرتی بازی چیه تیرکمون داشتن اند لات بازی بود. خصوصا با دوگاله تخته‌ای و کش تیوپ دوچرخه. خصوصا تیوپ قرمز...
ای جوانی کجایی که یادت به خیر...

بنده واز همین مکان از تمام دوستان ،آشنایان، غریبه ها،عابران کوچه ها،دخترهای همسایه،نمازگزاران مسجدمحل، کسبه محل، حیوانات ،پرندگان، اسب و شترهای همه ی هییات خوانسار به جز هییت حسینی و...حلالیت نموده وامیدوارم هرآنچه که خسارت ویا اذیتی از سوی بنده به وسیله ی این اسباب بازی قدیمی تیرکمون مگسی دیده یا احساس نموده اید چه خاطر شریفتان باشد چه نباشد عفو نموده و بنده را ببخشید

پاسخ:
اگر همه هم حلال کنند دخترای همسایه عمرا حلال نمیکنند. طفلیا به یه امیدی اون سوزش و کبودی رو تحمل کردند اما...
ولی دمت گرم که اقلا میدونی چیه. داشتم دق مرگ میشدم از افسردگی پیری
۰۴ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۸:۱۳ شازده کوچولو
شما ناراحت نشو.دوستان حق دارند ندونند چی هست توی این همه بازار گرم spiderman,ben10,barbio.,...
ابزارهای بازی قبل به همین محدود میشد و برای همه ی اون نسل شناخته شده،اما بازیهای امروزی رو نه خود بچه های اون نسل میشناسن و نه نسل قبلیاشون.همه پر از شکلکهای حیوانات انسان نما که با کمی تامل به زیرکی سازنده ی اون کارتون،فیلم و بازی پی میبری.
بچه های اون دوره رو میشد با گرفتن همین تیر کمون ازشون یه هفته سرگردون کرد اما حالا....
نمیدانم این تلفاتی که داریم میدیم تا کجا پیش میبرد ما را



پاسخ: من نگران نیستم. هر کس باید متناسب با مقتضیات زمان خودش زندگی کنه.
میشه با همین بازیهای جدید بود و انسان هم بود...
بچه های امروزی از اول معتادند اگه میتونید بازی های کامپیوتریشونو ازشون بگیرین

پاسخ:
خیلی از ماها معتادیم. هر کدوم به چیزی...
سلام اولا ما بچه مثبت بودیم! ثانیاً از اینا زیاد دیدیم ولی اسمشو نمی دونستیم مگسیه!!! اصلاً مگه خونساریا به مگس نمیگن پخچه!!!؟

پاسخ:
جو سازی قومیتی میکنی!!!؟...
اینقدرم مثبت نباش برا سلامتی خوب نیستا
۰۴ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۷:۱۷ مهدی حاجی زکی
گفتی تیرکمون یاد قدیم افتادم
صدرصد مشتری کش قرمزهای بابابزرگ من بودی
چون فقط اون تو خونسار کش قرمز میفروخت
اگه اشتباه نکنم مشکیش جفتی 10تومن بود قرمز جفتی 15تابیست تومن

پاسخ: نه داداش من و بابا بزرگت با هم ملیچ میزدیم ...
اونوخت که من کش قرمز میخریدم جفتی 2 تومن بود
دوگاله تخته‌ای دم ماهی فرد اعلا هم 5 تومن
من که تا حالا از این تیر کمون استفاده نکردم یک نکته:
آدرس جواب می ده اگه ارور داد چند بار امتحان کنید...

پاسخ:
آفرین پسر خوب....
حالا باز شد ممنون.
بهله درسته تیرکمون مگسی هم وسیله ای شگفت انگیز و سلاحی سرد است که به قول رفیق شفیق محترممان آسد حسین میرزینلی بهترین وسیله برای اذیت کردن رنگ کاران است در خانه ی ما را که رنگ می کردند این رفیق شفیق همساده ی اون دوره از طبقه ی بالای خونه ی مامان بزرگمان با تیر و کمان مگسی در را مورد هدف قرار داده و باعث آمپر زدن رنگ کار بیچاره شده بوده است.

پاسخ: عجب بچه های شری هستید شماها. آخه اون رنگ کار بیچاره چه گناهی کرده بود؟
سلام
اوایل استخدامی توی یه روستا سرپرست یه شبانه روزی شدم. تازه تأسیس بود و خیلی بزرگ. منم بی تجربه.فاصله بین ساختمون سرایداری و ساختمون کلاسها و خوابگاهها زیاد بود. در دفتر خوابگاه تلفن داشتیم اما سرایداری تلفن نداشت.یه شب به فکر افتادم اگه اتفاقی نصف شب بیفته چطوری سرایداری رو خبر کنم .دخترا که باشنیدن یه صدا اولین کاری که بلدن جیغ زدنه و اینطوری آبروی خوابگاه میره . به یکی از بچه ها که کمک سرپرست بود گفتم میشه یه تیرکمون درست کنی تا اگه اتفاقی افتاد یه سنگ پرت کنیم سمت شیشه پنجره سرایداری و اینطوری خبرشون کنیم. گفت بله که میشه . دفعه بعد که از روستاشون اومد دو تا تیرکمون با خودش آورده بود. شب رفتیم توی یکی از کلاسها و تیرکمونا رو امتحان کردیم هرچی سعی کردیم سنگ فقط تا وسط حیاط میرسید و به ساختمون سرایداری نمی رسید . به دخترک گفتم این تیرکمون ها بدرد کار ما نمی خورن .باید کش بهتری استفاده بشه به برادرت بگو یکی دیگه درست کنه .گفت من که برادر ندارم . گفتم پس کی اینارو درست کرده ؟ گفت پدرم . از خجالت مردم گفتم دختر من دیگه روم نمیشه با بابات صحبت کنم بابات با خودش میگه معلمای بچه مارو...... الان سالها میگذره اما من هنوز اون تیرکمونارو نگه داشتم.البته تو شهر ما بهش میگن «پلخمون» اگه گفتین من کجاییم؟

پاسخ:

چه جالب...
راستش نمیدونستم اما از گوگل پرسیدم گفت مشهدی هستید. ممنون از نظرتون.
از محمد رضا بعید بود من با خوانسار من... آپم
چه عجب
یگ عسکی گذاشتید شما کمش!!!

پاسخ:
دیگه مجبور شدم.
تو هم نبودی به ملت توضیح بدی تیرکمون مگسی چیه ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی