در خشت خام
در تعریف ریا میگه: «ذات حکومت مذهبی در قرون وسطی در اروپا دیده شد. که به یک نوع ریاکاری مذهبی انجامید. از آنجا که هیچ وقت رفتار انسان عینا مطابق با احکام مذهبی مندرج در کتابهای آسمانی نیست بنابراین بین واقعیت و ادعا فاصله به وجود میآید و این فاصله را ریا پر میکند».
در بیان خودش میگه: «به رفتار اشخاص بیشتر از ادعاها و گفتارشان توجه دارم. اصولا هر آدمی را در هر سنی که باشد تا حدی کودک و نوجوان فرض میکنم و از اشتباهاتش چشمپوشی میکنم. حتی نزدیکانم و افراد خیلی برجسته را»
میگه هیچ وقت گریه نمیکنه.
درباره منش و روحیات ایرانی نظرات قابل تاملی داره:
- قائل به تفاوتهای انسانی نیستیم.
- زود از هم دلخور میشویم زیرا زیادهطلبیم و از دوستمان انتظار داریم در همه موارد مثل ما باشد.
- مناسبات اجتماعی را نمیدانیم برای همین در حالی میخواهیم جامعه دموکراتیک ایجاد کنیم که هنوز خودمان برای آن آمادگی نداریم.
- ریا کار و متظاهر هستیم. راستگویی و صداقت در ایران مشکل ساز است.
- وقتی عقاید یک شخص را نفی میکنیم فکر میکند خودش و شخصیتش را نفی کردهایم.
- در ادبیات ما همیشه انسانهای کامل تصویر شدهاند برای همین ما هم میخواهیم در همین مدل جا بگیریم در نتیجه به دنبال انسانی غیرواقعی و خیالی هستیم.
- ذاتا حسود هستیم و در عین رفاقت و صمیمیت با دوستمان، به او حسادت هم میکنیم.
- عیب خودمان را نمیدانیم و یک دید واقعی نسبت به خودمان نداریم.
- میخواهیم همه را مثل خودمان کنیم بدون آنکه خودمان ذرهای تغییر را بپذیریم.
- تمامیت خواه هستیم یعنی انتظار داریم همه چیز یک انسان خوب باشد و تا یک چیز بد در فردی میبینیم زود از او سرخورده میشویم.
- اگر از کسی خوشمان آمد همه چیزش را تایید میکنیم و اگر نه همه چیزش را رد میکنیم.
و بر اساس دلایل بالا نتیجه میگیره که در ایران روابط اجتماعی و سیاسی و به طور کلی همکاری صمیمانه در هر زمینهای مشکله...