کیفیت لذت
یکی از چیزایی که تو لذتهامون بهش توجه داریم حفظ و تداوم لذته. یه مثالش تو خوردنه: وقتی دو تا خوراکی داریم اول اونی رو میخوریم که کمتر دوست داریم و بعد اونی رو که بیشتر. دلیلش هم اینه که میخوایم مزهش تو دهنمون بمونه و لذت امتداد پیدا کنه.
چند روز پیش فکر کردم شاید این کار موجب کاهش کیفیت لذت بشه. اینکه مطمئنیم مزه خوراکی خوشمزه تو دهنمون میمونه، میتونه باعث راحتی خیال از "تصاحب" و "داشتن" لذت بشه و اونطور که باید به کیفیتش دقت نکنیم؛ به صورت ناخودآگاه خیال میکنیم مزهش که بمونه لذتش رو حفظ میکنیم و همین ممکنه باعث بشه از درک به تمام معنای اصل لذت غافل بشیم...
مثال دیگری که میتونم بزنم سیو کردن یه عکس قشنگه. یه عکس قشنگ یا یه نقاشی قشنگ تو نت میبینیم و ازش خوشمون میاد. سیوش میکنیم تا بعدا هم ببینیم و همین ممکنه باعث بشه به اندازه کافی بهش توجه نکنیم...
شما هم اگر مصداق دیگری سراغ دارید بگید...
اینا رو گفتم که بگم میخوام یه مدت برعکس عمل کنم ببینم چی میشه. میخوام فرض کنم فرصت لذت تموم میشه و فقط در همون "آن" گذرا میتونم لذت رو درک کنم و رهاش کنم بره پی کارش. مثلا اول اونی رو بخورم که بیشتر دوست دارم. و هیچ عکس زیبایی رو هم سیو نکنم. شاید بتونم "آن" رو بهتر درک کنم...