به نظر من مانع بعدی درک طبیعت چیزیه که میشه اسمشو گذاشت سیو کردن یا پسانداز کردن طبیعت. معمولا تلاش میکنیم طبیعت رو سیو کنیم. وقتی تو طبیعت هستیم تمام فکر و ذکرمون پیدا کردن یه سوژهی مناسب و یه زاویه مناسب برای عکس و فیلمه. و همین که عکس رو گرفتیم خیالمون راحت میشه که طبیعت رو مال خود کردیم و از این به بعد با دیدن اون عکس، حس درک طبیعت رو خواهیم چشید.
اما این عکس نه تنها انتخابی از طبیعته و تمامش نیست، بلکه نهایتا حس دیدن رو ارضا میکنه و درک ناقصیه. بدتر از اون اینکه خیالمون رو راحت میکنه که سیوش کردیم و بعدا میتونیم مفصل بهش توجه کنیم. و این مانعی میشه برای تلاش بیشتر و درک بهتر.
به نظر من اشکالی نداره کسی خاطرهباز باشه و نشانی از یه روز خوب رو برای بعدنش ثبت کنه اما فقط در حد ثبت یه نشانه. به نظرم بهتره اول دوربین رو کنار بذاریم و با تمام حواس تو طبیعت غرق بشیم و خوب درکش کنیم و وقتی به این درک رسیدیم دوربین رو روشن کنیم و دو سه تا عکس هم بگیریم. یقینا این عکسها کاملتر از عکسهایی خواهند بود که بدون درک طبیعت گرفتیم.