پدرانه :: ـــــــــکُمِـشـــــــــــــــــــــــــــ

ـــــــــکُمِـشـــــــــــــــــــــــــــ

بایگانی

پدرانه

۱۶ مرداد ۱۳۹۰

شما رو به این ماه عزیز سعی کنید همیشه و همه جا با لباس مناسب باشید، خصوصا خانم‌ها؛

خدا رو چه دیدید شاید حادثه‌ای اتفاق افتاد و روحتون سرگردون کوچه و خیابون شد. خوب نیست با لباس نامناسب این‌ور اون‌ور برید.

پ.ن: به طور اخص مواظب باشید تو حمام اتفاقی براتون نیفته.

۹۰/۰۵/۱۶

ــ ـکمشـــ

نظرات (۱۶)

۱۶ مرداد ۹۰ ، ۰۱:۰۹

دهاقین

1.واقعا شما به روح اعتقاد دارید؟
2. مرد حسابی ساعت 12 و نیم شب چیزی دیگه نبود بهش فکر کنی؟
3. جداً به روح اعتقاد دارید؟
4. ... بیخیال

۱۶ مرداد ۹۰ ، ۰۹:۰۹

مهدی حاجی زکی

ای بابا کمش جان فیلم زیاد می بینی ها داداش !
اما خیالت راحت ما از این شانسها نداریم اخوی
اگه خدای متعالمون هم کمیته انظباطی داشته باشه و گشت ارشاد؛ از زیر سنگم شده یه دست لباس جور می کنند تا بپوشی و از گزند چشم نامحرمان درامان باشی
اما نصیحت پدرانه ات را به گوش جان نیوش می کنیم بابا بزرگ !

۱۶ مرداد ۹۰ ، ۰۹:۴۶

شهرام

سلام
دیگه وقتی اتفاق بخواد بیفته، به حموم و غیر حموم نگاه نمی کنه. یهو میفته!
نمیشه که با حجاب کامل رفت حموم. میشه؟!
اون دیگه به کرم اوس کریم بستگی داره که کجا بخواد یقه آدمو بگیره.

۱۶ مرداد ۹۰ ، ۱۱:۰۰

مهدی رفعتی

یه پا گشت ارشادی ها!!!!

۱۶ مرداد ۹۰ ، ۱۱:۱۲

محمد جدیدی

همشهری گرامی سلام
نماز و روزه شما قبول باشد ان شاءالله
ازپند پدرانه شما هم ممنونم وهم مسرور
التماس دعا

پاسخ:
خوش آمدید رفیق زودتر از اینها منتظرتون بودم. ممنون از حضورتون.

۱۶ مرداد ۹۰ ، ۱۳:۱۱

هیچکس

یه بار خونمون زلزله اومد من نشسته بودم تفکر میکردم، یه بنده خدایی تلوزیونو نگه داشت نیفته ، مامانم هم دویید رفت چادر سرش کرد!

پاسخ:
این مسایل تربیته و تو شرایط بحرانی ناخودآگاه بروز می‌کنه جالبه که بهش توجه کردی.

۱۶ مرداد ۹۰ ، ۱۳:۳۷

دت هاله

اره والا راست میگید.از وقتی قیلم مربوطه رو دیدم دچار فوبیای پوشیسم شدم.
لطفا این نکته رو هم اضافه کنید:

شما(منظور روح های سرگردانه) رو به خدا وقتی وارد دستشویی خونه ملت میشید از روح بودنتون سوء استفاده نکنید و چشماتونو درویش کنید.

۱۶ مرداد ۹۰ ، ۱۵:۲۰

لاله اشک

بشدت مخالفم! از شما بعیده!!! چه طنز چه جدی!
لطفا لباس پوشیدن خانومها را بخودشان واگذارید!!!!
کم گشت ارشاد داریم؟ گشت وبلاگی هم اضافه شد؟
بجا اینکه خانومها خوشونو بپوشونند اقایون چشماشونو درویش کنند!!!
تو زلزله هم اون آدم مریض که به خانومی با سر و روی باز، به چشمی دیگر نگاه کند باید روانشناس تجویز کرد.
پ.ن.- خوشحالم رفته ام در جایی زندگی می کنم که ارزش زن به نحوه پوشاندنش نیست و با همان نحوه لباس پوشیدن، خانمها زیر تیغ نگاه شرم آور آقایان نیستند. آرامش قدم زدن در خیابان، بدون اینکه کسی به او نگاه کند به صد تا چادری که بعضی اقایان با آن، به آرزوی های بیشرمانه خود می رسند هزار هزار می ارزد.

۱۶ مرداد ۹۰ ، ۱۶:۲۶

حمید

کمش جان تا دیروز که من دیدمت حالت خیلی خوب بود خدا نکرده سرت به جای نخورده یا زبو نم لا ل خانمت با قا بلمه ابگوشت تو سرت نزده
شغلی دیگه پیدا کزدی منبری؟

۱۷ مرداد ۹۰ ، ۱۰:۰۱

رها

از اونجایی که در این ماه همه ما سعی داریم حالت عرفانی بخود بگیریم ودر همه جا این تلاش صورت میگیرد از جمله صدا وسیما با سریالهای انچنانی که واقعا همه ما را به انتهای خدا شناسی میکشاند (هشت یا پنج کیلومتر تا بهشت) قراره تا آخر ماه روحهای زیادی برای درک معنویت ایفای نقش کنند واز انجا بود که جناب کمش مارا به پوشش صحیح دعوت کردند حالا از تمام بزرگواران خواهش میکنم اگر اتفاقی افتاد وقرار شد سرگردان شیم به ما کمک کنند تا از کما یا....دربیایم حرف در نیارند دت فلانی چرقتش ندارت و....

۱۷ مرداد ۹۰ ، ۱۸:۰۲

لاله اشک

کمش گرامی
منهم همیشه این بزرگواری و صبوری شما را می ستایم و امروز به من فهمانده شد که منظورتان از این پست چه بوده. آخه من تلویزیون اصلا نگاه نمی کنم. از واکنش شما درس بزرگی گرفتم.

پاسخ:
برای شخص من مهمه که بفهمم واکنش واقعی مخاطبم چیه چرا که معتقدم می‌شه حرف زد و سوء تفاهم‌ها رو رفع کرد و حتی اگر مخالفتی بود بدون کیش شخصیت به نظر مخالف احترام گذاشت.

۱۸ مرداد ۹۰ ، ۱۰:۳۰

محمد جدیدی

ازنظرتندلاله اشک گرامی اندانی ناراحت گنایانی .
ولی ازجواب منطقی و آروم کمش عزیز خوشحال .
دین هاما دین استقلال وآزادی یو.وحقیقتا دین بیشیو،ولی افسوس که اندی همه تندژون برخورد کرتی که اون شیر ینیه کمترگنو.
اونایی که داعییه دارنده عوض اینکه جاذبه داربنده و یشتر دافعه دارنده!

پاسخ:
- بالاخره این دافعیه که اداژه هو و هر رو جی ویشتره گنو. مشکل از اونا که دفعه گننده نی از اوناو که دفعه کرنده. با حلوا حلوا جی دان کسی شیرینه نگنو...

۲۰ مرداد ۹۰ ، ۲۱:۱۹

علیرضا

ینی به وبلاگ نویس بودنم هم باور نداری/

پاسخ:
وبلاگ نویس لااقل ماهی یه مطلب می نویسه!

۲۳ مرداد ۹۰ ، ۱۸:۰۰

حقی

اون پی نوشت واقعا لازم بود نه خداییش لازم بود نه..........

پاسخ:
ممنون که تایید کردی

۲۵ مرداد ۹۰ ، ۱۶:۲۰

حقی

منظورم این بود که اصلا لزومی نداشت حموم و صابون و غس..............اینجور چیزا رو پی نوشت کنی

پاسخ:
بابا همون اول جوری بنویس تا منظورتو بفهمیم.