ـــــــــکُمِـشـــــــــــــــــــــــــــ

ـــــــــکُمِـشـــــــــــــــــــــــــــ

بایگانی

به رنگ انار

۱۸ آبان ۱۳۹۱
یه مایع دستشویی خریدم با عطر انار و رنگ سرخ. وقتی دستامو می‌شورم رگه‌های خون روی سنگ روشویی راه میافتند و یه احساس لطیف قتلی بهم دست میده که نگو!




۹۱/۰۸/۱۸
ــ ـکمشـــ

نظرات  (۱۵)

آخه حالا چرا یه احساس لطیف ؟؟!!

پاسخ:
آخه رنگ قرمزش خیلی لطیف و دوست داشتنیه اونم روی زمینه سفید....
بفرما! حالا دیگه کمشمون هم داره قاتل از آب در میاد زبونم لال!

پاسخ:
خدا نکنه، دشمنتون زبونش لال. از این به بعد بیشتر تلاش میکنم موقع عصبانیت خودمو کنترل کنم.
وای چندی من رمانتیک!!

پاسخ:
خیلی من
ای جان من عاشق این صحنه هام

مارکش چیه بگو برم بخرم

پاسخ:
سیو
آخه سوسول ... قیافت نمیخوره به قاتلی ... بیشتر شبیه مقتولا هیستی

پاسخ:
نه داداش اون مال زمان اقامون قیصر بود. حالا دیگه قتل باید تیمیس باشه و شیک و سینمایی و قاتل هم باس سوسول باشه عین من.
۱۹ آبان ۹۱ ، ۱۸:۵۹ مهدی حاجی زکی
این احساست منو یاد احساس خودم انداخت وقتی با موتورم تو سرما از بقل اگزوز تریلی رد می شم؛ دلم می خواد همونجا بمونم حتی اگه یه تریلی هم از روبرو بیاد چیپسم کنه به زمین

پاسخ:
اتفاقا تجربه‌ش کردم واقعا عالیه.
به قول معروف

هر کاری باید " تمیس " باشه حتی کار کثیف...

بنابراین نتیجه میگیریم که :
برای قتل هم باید ابتدا اصول بهداشتی و تمیسی را رعایت فرمود
حتی شما کمش عزیز


پاسخ:
حتما حتما
کمتر فیلم های هیچکاک ببین، بدآموزی داره

پاسخ:
زدی تو خال. دقیقا یه صحنه هیچکاکی بود.
حالا خوبه یه مایع دستشویی نخریدی با عطر و رنگ ... (حالا ببین دهن منو به چرت و پرت باز می کنیا).
آخه این چه آپیه؟
خب منم خیلی چیزا واسه خونمون می خرم. پس بیام در مورد احساسم بنویسم؟
با این پستای زرد می خوای وبلاگ نویس فعال بشی؟

پاسخ:
عزیز دلم وبلاگ نویسی یعنی نگاهی تازه به مسایل معمولی. نیومدیم اپولو هوا کنیم که! حالا دهنتو باز کن ببنیم چرت و پرتهات چه طوریند؟
خدایی الان انار میخوای بخوری یاد چی میفتی

یه نصیحت همشهریانه: هیچوقت بوگیر دستشوییتونو با اسانس نسکافه و قهوه انتخاب نکنید ، وگرنه لذتی که موقع خوردنشون بهتون دست میده ناگفتنیه

پاسخ:
اتفاقا یه بار مایع دستشویی با بوی قهوه خریدم خیلی جالب بود.
۲۰ آبان ۹۱ ، ۱۰:۱۴ حمید امینی
نه فکر نکنم شما بدرد این کار ها بخوری اونم شغل قاتلی تا اونجای که من سراغ دارم شما بچه ارومی هستی اونم از نو ع فرهنگیش عزیزم از کدام مغازه گرفتی شاید فاسد بوده برای بازی خوبه یک مقدارشو بزن بصورت چه صفایی داره
خوب بگذریم حا لا اگه شغل معلمی را رها کردی واین شغل را دوست داری . درامده خوبی هم داره می تونی یکی را بکشی هر چه بخوای میدم اره؟
مهدی حازکی را

۲۰ آبان ۹۱ ، ۱۴:۲۸ مهدی حاجی زکی
حازکی عمه اته ...

پاسخ:
عمه‌ش با تو هم نسبتی داره یا تشابه فامیلی دارید فقط!
سلام
مطلب شما پارادوکس داشت احساس لطیف با قتل جور در نمی آد.

پاسخ:
ندیدید چه طور تمام زندگی یک نفرو با آرامش میخورند و یه آبم روش!
۲۰ آبان ۹۱ ، ۲۳:۰۵ حمید امینی
مهدی جان ببخشید اشتباه نوشتم
درست شد حاجی زکی
چرا اینقدر عصبانی

پاسخ:
مهدی جان ملاحظه فرماید
سین و لام.

قتاله های قدیم هیبتی داشتند که نگو
قتاله های امروزه هم نظیف و هم ظریفند تا میتوانی بگو ولی برای خودت بگو اگر نه باهات خدا حافظی میکنم. جیگرا....هه هه ها ها. زغنبود وزغ بود

پاسخ:
ما که نفهمیدیم چی گفتی اما اسمت خیلی معرکه‌س

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی