ـــــــــکُمِـشـــــــــــــــــــــــــــ

ـــــــــکُمِـشـــــــــــــــــــــــــــ

ـــــــــکُمِـشـــــــــــــــــــــــــــ

بایگانی

رفتار انسان تحت تاثیر چیست؟

۱۰ دی ۱۳۹۱
عدسی دوربین مدت‌ها قبل از آن‌که عدسی اختراع شود وجود داشته است. مردم حتی در مواقعی که عدسی دوربین به سوی آنان هدف گیری نشده بود، رفتارشان به گونه‌ای بود که گویی دارند از آنها فیلم می‌گیرند.



جاودانگی- کوندرا



۹۱/۱۰/۱۰
ــ ـکمشـــ

نظرات  (۱۷)

۱۱ دی ۹۱ ، ۰۸:۴۱ نقد نامه
رفتار انسان تحت تاثیر شخصیت اوست، این شخصیت هم از زمان بدو تولد به بعد شکل می گیرد،همچنین رفتار انسان تحت تاثیر خانواده اوست، من هر وقت انسانی با رفتارهای ناهنجار می بینیم ، از دور یه سرکی هم به خانوادش می کشم تا ببینم او در چه محیطی بزرگ شده و چگونه خانواده ایی داشته است.
خیلی از این بی شخصیتی هایی که از ما سر می زند ریشه در کمبود هایی است که در وجود ماست و به شکلی درست و یا غلط در حال تصحیح آن هستیم.
مثلا دختری که در سن پایین دچار ناهنجاریهای اخلاقی می شود و یا از خانه فرار می کند ریشه این کار او را باید در کجا جستجو کرد؟
خوب معلومه اول باید بریم به سراغ خانواده و اولتر از اون باید بریم به سراغ مادر آن خانواده!!!!!!!!!!!!!!
پاسخ:
به نظرم تیتر خوبی انتخاب نکردم. منظور من تو این پست به خودآگاه رسوندن یه خصوصیته: "دائما در منظر دیگران دونستن خود." و تاثیری که این خصوصیت بر رفتار داره. البته بدون قضاوت درباره خوبی‌ها و بدی‌هاش...
۱۱ دی ۹۱ ، ۰۹:۰۳ هیچکس
ستاره شدن هم عالمی دارد.
برایت سوت میزنند-جیغ و هورا میکشند ، کف میزنند و تو در میان این هیاهو احساس کمال میکنی، هرچقدر هم که درونت تهی باشد.

همیشه عاشق این بودم که یه روزی عشقم با ماشین بزنه بهم و در حالی که داره منو زخمی و داغون به بیمارستان میبره روی دستاش با یه نگاه جانسوز وداع کنم...


چرا هیچ وقت نخواستم که بجای نمایش اجرا کردن با حقیقت لحظه ها روبرو شم؟
۱۱ دی ۹۱ ، ۱۰:۰۵ کلثوم ننه
به نظر من انسان از زمان خلقت تحت تاثیر اطرافیانش بوده وهست و همیشه در حال فیلم بازی کردن برای اطرافیانش است وهمینطور اطرافیانش برای اوهستندپس می توتن گفت همه ما انسانها بازیگرانی هستیم که بعضی از ما سوپر استار ومورد توجه همه مردم وبعضی هم بازیگر درجه دو وسه هستند بعضی ها هم بازیگران تئاتر که خود روشی دیگر را دنبال می کنند وهمه دنبال دیده شدن در فیلم زندگی هستند هر کدام به هر نحوی که میتوانند
۱۱ دی ۹۱ ، ۱۰:۵۳ مهدی حاجی زکی
میلان کوندرا این طور که معلومه زندگی رو با شعرها و رمان هایی که می نوشت از دریچه دید بقیه تصور می کرد
در جاودانگی کوندار از حرکات و رفتار اگنس به جاودانگی می رسه
پدر کوندرا گمانم نوازنده پیانو بوده و خود کوندرا ضمن اینکه شخصیتی ادبی داشته یک شخصیت سیاسی و عضو حزب کمونیست بوده
این نشون میده خانواده کوندرا از ابتدا مورد توجه بودند و به نوعی مقابل دوربین عوام
به گمانم همین مورد توجه بودن موجب شده تا کوندرا در این متن به عدسی اشاره کنه که قبل از اختراع عدسی دوربین وجود داشته
به طور کلی آنچه نویسندگان می نویسند بازخورد زندگی شخصی خودشان است در جامعه
اما این بار این بازخورد را می شود به کل هم تعمیم داد
یعنی ما از بدو تولد مورد ارزیابی بوده ایم چه از نظر خدا و چه از نظر افکار عامه
اینکه انسان همیشه خود را در مقابل دوربین ببیند از یک جهت بد نیست چرا که در رفتار و کردارش دقت می کند
اما اگر عادت به نقش بازی کردن پیدا کرد دیگر نمی تواند ماهیت واقعی خودش را بروز دهد
به عبارت دیگر راه رفتن خودش را فراموش می کند بدون آنکه راه رفتن کبک را یادگرفته باشد
در پایان باید عرض کنم که سگ تو روحت کمش
دلت درد می کنه آدمو مجبور می کنی عصا قورت داده حرف بزنه
به جان خودم اگه عدسی دوربین تو نبود کامنت منم چارتا دری وری و لیچار بود و خلاص ...
پاسخ:
سگ تو روح خودت کی گفت عصا قورت بدی مگه حرف جدی رو حتما باید چدی گفت. هر طور راحتی باش. البته قبول دارم که جدیت هم بد نیست گاهی.
۱۱ دی ۹۱ ، ۱۳:۳۹ نگین
سلام
ممنون که حوصله کردید و جواب کامنتهامو دادید
خداحافظ....
پاسخ:
اِ به همین زودی!!! یه کم صبر میکردی!
۱۱ دی ۹۱ ، ۱۴:۵۳ مهدی حاجی زکی
خیلی تنبلی ها
وقت گرفتم از جواب دادن اولین کامنت تا کامنت کلثوم ننه یه ربع طول کشید
بابا یکم دست بجنبون ...
۱۱ دی ۹۱ ، ۱۴:۵۳ اطلس
اما به نظرمن همه افراد هم اینطوری نیستن .فقط کسایی که کمبود شخصیت یا احساس زرنگی می کنن اینطورین .غافل ازین که همه ی افراد
فیلم رو از غیر فیلم می تونن تشخیص بدند.
پاسخ:
گاهی حتی لباس و یا ظاهری که برای خودمون انتخاب میکنیم ما رو در یک قالب رفتاری قرار میده که به نوعی ناشی از نگاه دیگرانه. مثلا یه روحانی رو تصور کنید. قطعا رفتار اون در لباس روحانیت با رفتارش در لباس منزل متفاوته...
۱۱ دی ۹۱ ، ۲۳:۲۱ وشکو
به راستی که ما همه بازیگریم ....

حالا چه برا خودمون و چه برا بقیه ....

ولی چه بهتر که تصورمون این باشه که فیلمبردار واقعی خداست

که داره از همه حالاتمون فیلم میگیره

و خوشا به سعادت اونهایی که خداوند مهربون رو در تمام کارها شون و

در تمام لحظات زندگی، ناظر و آگاه اعمالشون میدونند....
۱۲ دی ۹۱ ، ۰۹:۰۷ ققنوس
قبل از اینکه عدسی کشف یابهتر بگم اختراع بشه،خالق تمام این ابزار وجود داشته
اوستا کریم خودمون رو میگم
ما آدمها وقتی یه دوربین یا یه شخصیت یا یه مقام رو میبینیم،رفتارمون 180درجه عوض میشه،حالا به هر دلیلی
ولی هر لحظه یادمون میره که یکی همیشه ناظر اعمال و رفتار ماست
نمیدونم دو سه خطی رو که نوشتم اصلا به مطلب شما ربط داشت یا نه
ولی این برداشت من بود
۱۲ دی ۹۱ ، ۱۲:۳۵ حمید....ترانه هایم..
سلام

کمش من میفهممت....خیلی خوب ..میدونم که در خونسار نمی گنجی(همیشه هم شک داشتم که خونسار ساکن باشی)....تو باید بیای پیش من...یا...یا...بپذیری که من بیام پیشت..نامرد

اگه تاییدش نکنی من میدونم و تو...
۱۲ دی ۹۱ ، ۱۳:۳۹ کلثوم ننه
هدف از این بازیگری ها فقط وفقط خودنمای است ولاغیر
پاسخ:
بات موافقم. و به نظرم خودنمایی بد نیست. به نظرم یکی از نیازهای انسانیه. فقط مهم اینه که حد و حدود این خودنمایی رو بدونیم و در حد نیاز بهش بپردازیم.
۱۲ دی ۹۱ ، ۲۳:۰۹ علی
قطعاً وجود داشته منتها نه از نوع دوربینی‌اش، عدسی خوراکی خوشمزه و صبحانه‌ای لذیذ و مقوی بخصوص در اصفهان که آمیخته اش با حلیم هنوز هم قیمت قابل قبولی دارد!!! یاد بوی عدسی افتادم با زیر سبز و سیاه فراوان.
پاسخ:
خیلی علی آقایی...
۱۳ دی ۹۱ ، ۱۱:۱۵ زهره شاه حیدری
ثبت تصاویر خوانسار زیبا درسایت مهر
Mehr.ir
بیایید همه باهم درتوسعه گردشگری درشهرمان بکوشیم
تا رفاه هرچه بیشتر را به یکایک شهروندان عزیز خوانساری هدیه کنیم
پاسخ:
دیدم و نظرم رو هم تو وبلاگتون گفتم.
۱۳ دی ۹۱ ، ۲۳:۵۰ وشکو
دوست عزیز و گرامی

همه ی مردم به خدا و نظارت و بزرگیش ایمان دارند وآگاهند ولی متاسفانه به آن عمل نمی کنند.وقتی انسانها توی مشکلات و خدای ناکرده توی مریضی ها به یاد خدا می افتند و از اون کمک می خواند خود دلیلی است به اعتقاد به خداوند.
ولی بیشتر وقتها و مخصوصا توی خوشی ها یادمون میره که کی هستیم و برای چی داریم زندگی میکنیم
اینجا هم مثل همه جاهای دیگست ، نیازهایی داری که باید مانند دیگران برطرفشون کنی
گرسنت میشه ،تشنت میشه ،سردت میشه وگرم
صبح باید پاشی بری نونوایی ، بچه ها باید برند مدرسه ،باید بری سرکار و...
زندگی عادی برای همه مردم این شهر هم جاریست
بگذریم از یه قشر خاص که شهرها به واسطه اونا معروف میشه مثل خونسار که معروفه به عسل و گز و گرتکون
آیا همه ی مردم خونسار گز میخورند ؟
آیا همه مردم خوانسار شغلشون مربوط به عسل میشه؟
یا همه ی مردم اینجا مومنند ؟
آیا همه مردم اینجا شیعه واقعی اند؟
من خودم به دیگران کار ندارم و خودم باید ببینم چه کار کنم
اینکه افراد پیرامونم خدارو ناظر کارهاشون میدونند یا نه به خودشون مربوطه و فردای روز حساب من فقط جوابگوی کارهای خودمم و بس
این من هستم که باید مواظب کارهای خودم باشم و به این امر ایمان داشته باشم که همه ی کارهام ضبط میشه و فردای روز جزا باید پاسخگو باشم
متاسفانه یه ذهنیت بد هم هست که دل خوش به بزرگی و رحمت خداییم و با توجه به قبول نظارت خدا پیش خودمون میگیم که خدا ارحم الراحمینه و همه رو میبخشه و در آخر توبه میکنیم
خدا مهربون هست ورحیم ولی این طور نیست که من برم دزدی کنم دروغ بگویم حق ونا حق کنم و حق الناس رو پایمال کنم و در پایان چشم به رحمت خدا و شفاعت اماما داشته باشم
نه اصلن این طور نیست که هیچ منطقی این قضیه رو قبول نداره
این نکته رو هم باید بهش اشاره کنم که من تو ی کارهای خودم تلاش میکنم که خوب باشم
.وبا توجه به مشکلات امروزی و دامهای فراوان شیطان تلاش میکنم که موفق باشم و خدا هم در قرآن چه زیبا بیان فرموده است که :
“لیس للانسان الا ما سعی”
۱۴ دی ۹۱ ، ۰۱:۱۹ کمش
پاسخ به محمد
بات موافقم.
من گفتم باور انسان امروز به نظارت خدا ضعیف شده(باور با دانستن فرق داره) تو هم قسمتی از دلایلش رو به خوبی بیان کردی.
خب حالا باید چه کنیم؟ باید دوباره همین حرفها رو تکرار کنیم و به همین روش زندگی ادامه بدیم یا باید راهی پیدا کنیم؟
من تو این پست تلاش کردم تلنگری برای خودشناسی و در نتیجه پیدا کردن راه ارائه بدم چرا که احساس میکنم راههای قبلی خصوصا نصیحتهای همیشگی اثری نداشتند متاسفانه!
۱۸ دی ۹۱ ، ۱۱:۲۴ ح.حقی
هعععییی.....

---------------------------
اونوقت این یعنی چه نامرد...
۳۰ دی ۹۱ ، ۲۲:۲۲ تسکین
سلام

ممنونم از حضورتان از حس نظرتان از رقت کلامتان ازتساهل گفتارتان واز تمجیدتان گرچه در خورآن نیستم.

خوشحالم چرا که دادن صله این روزها به عزیزان ودوستان کاری بس دشوارگردیده واینکه از داشتن ادرس بنده بعنوان صله ای باارزش نام بردید مرا تماما شرمنده بزرگواری خود نمودیدپیشانی ام از این همه لطف نمناک است وتمام قد سر تعظیم فرود می اورم در برابرانسان های برزگی که ادب سرشاخه وبنیان زندگی شان است ومن متانت وبزرگواری را به وضوح در واژه به واژه جملات شما حس کردم.
سرایی که برای لحظاتی میزبان نفس ها ی مسیحایی شما بودخلوتگاهی است برای تسکین درونی ام زمانی که الام دنیای حقیقی ارتعاشی در قلبم بوجود می اورد به خلوتکده مجازیم پناه میبرم.
مانا باشید
پاسخ:
شاد باشید همیشه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم