ـــــــــکُمِـشـــــــــــــــــــــــــــ

پاسخ:
منظورم اسرار خود آدم نیست. اسرار دیگران.

پاسخ:
اون که جای خود.
اینجا منظورم اسرار دیگرانه.

پاسخ:
ممنون

پاسخ:
کاملا درست میگی گنجینه سر بودن خیلی سخته حتی اگر توانایی حفظ هم داشته باشیم اما منظورم این نیست.
منظورم اینه که وقتی سر کسی رو دونستی اون فرد آرومت نمیذاره و از ترس سرش ولت نمیکنه. یا باید اسیرش باشی و یا ضربه‌ای بهت میزنه.

پاسخ:
آره درستش اینه که سرمون رو به کسی نگیم و درست ترش اینه که سر کسی رو ازش نپرسیم.
من اسرارمو به خودمم نمیگم چه برسه به دیگران. همون ته چاه میمونند...
اما...
تو که غریبه نیستی گفته اگه یه کلمه از حرفایی که بهت زدمو به کسی بگی منم همه اسرارتو فاش میکنم. فعلا در موقعیت جنگ سرد هستیم . هیچ کدوم هیچ کاری نمیکنیم و احتمالا این موقعیت ثبات خواهد داشت چون به نفع هر سه مونه!!!

پاسخ:
زغنبود
زیرپاکشی میکنی اسرار آدمو میگری نیشتم باز میکنی؟

پاسخ:
دقیقا
نادانی هم هست به نظرم. و البته کمبود شخصیت.

پاسخ:
لطف دارید.
کاملا درست میفرمایید. واقعا اگر به همین لا تجسسو عمل کنیم خیلی از مشکلات حل میشه و روابط محکمتر میشه.

پاسخ:
میشه گفت حق با شما هم هست. به شرایط بستگی داره.
ای بسا سری از دیگران که جان فرد رو بگیره. مثلا شاهد قتل معمولا کشته میشه.

پاسخ:
شهرام برا احتیاط یه قبر تو بهشت فاطمه برا خودت بخر.

پاسخ: درباره اعتماد اینجا یه چیزی نوشتم:
http://5060.blogfa.com/post/215
به نظر من کار عاقلانه ای میکنه.

پاسخ:
واااااای که تو چه قدر خوب همه چیزو توضیح دادی....
واقعا لذت بردم
دستت درست

پاسخ:

جامعه کوچیک همینه دیگه...

پاسخ:
چه جالب پس این آقای قابوسی و حمیدی و بیهقی از کمش سرقت ادبی کردند.
خب میشه دوست بود و حدود رو رعایت کرد تا دوستی پایدار بمونه.
اما چه طور میشه اسرار خودمون رو بنویسیم؟ همش لو میره که!

پاسخ:
دقیقا دقیقا

پاسخ: :)))
ممنون از داستانت.
اسرار من!!!!؟
بلا به دور!!!
اگر اسرار من فاش بشه اونقدر لعن و نفرین برام میفرستید که از بهشت فاطمیه هم بیرونم میکنند:))

پاسخ:
:))
ای بسا باشند!!!

پاسخ: اموات خا بژ بینواژ
دسکمژ اندازه ظرفیتژ بواژ

پاسخ:
به به
مشعوفیت از هاماو . خدمت ارسمین.