ـــــــــکُمِـشـــــــــــــــــــــــــــ

ـــــــــکُمِـشـــــــــــــــــــــــــــ

بایگانی

جشنواره‌ی نوروزی

۱۵ اسفند ۱۳۸۸

به نظرم ما خونساری‌ها نمی‌دانم به چه دلیل – آدم‌های تنهایی هستیم. فردگرایی در ذاتمان است. یک جورهایی اومانیست‌سرخودیم. بیشتر دوست داریم فعالیت انفرادی داشته باشیم تا جمعی. کمتر با کسی شریک می‌شویم، وقتی هم می‌شویم خیلی زود جدا می‌شویم. نسبت به یکدیگر بدبینیم. به همه چیز مشکوکیم. به هیچ کس اعتماد نداریم. حتی زن و شوهرها، بیش از آن که به یکدیگر اعتماد داشته باشند، به خانواده‌ی پدری اعتماد دارند(در نسل جدید این موضوع کمتر شده اما هنوز هم هست). وقتی هم در کاری (مثل عزاداری محرم) رقابت می‌کنیم، بیشتر قصد روکم‌کنی داریم تا رقابت سالم و رشددهنده.

(همین الآن باران زیبایی شروع شد. گوشه‌ی پنجره را باز کردم تا بویش را حس کنم. کلا باران حواسم را پرت می‌کند. من عاشق بوی باران و تنه‌ی خیس درختان هستم. ببخشید وسط موضوع پارازیت دادم!)

عرض می‌کردم آدم‌های اجتماعی‌ای نیستیم و معتقدم این خصوصیت برای یک جامعه خوب نیست. در جامعه‌ی پویا و فعال و شاد، انسان‌ها با هم هستند، هم‌دیگر را دوست دارند و روابط خوبی با هم دارند. جامعه‌شناسان می‌گویند هر چه در جامعه‌ای روابط انسان‌ها بهتر باشد و کارهای جمعی بیشتری صورت گیرد، آن جامعه سالم‌تر و در نتیجه اعضای آن سالم‌ترند. ناگفته پیداست که انسان‌های سالم، زندگی سالمی خواهند داشت و زندگی‌های سالم، جامعه را سالم خواهد کرد. به نظرم این زیباترین تسلسل دنیاست. این‌طور نیست؟

حاشیه نروم، حرفم این است که جشنواره‌ی سفره‌ی هفت سین و سبزه‌ی نوروز از آن کارهایی است که با نزدیک‌تر کردن آدم‌ها به هم، می‌تواند اولین قدم رسیدن به آن تسلسل لذت‌بخش باشد. وقتی افراد جامعه در کاری گروهی شرکت کنند، ارتباطات رو در رو (فیس تو فیس!) بیشتر شده و این ارتباطات علاقه و محبت به همراه خواهند آورد و این علاقه و محبت، آدم‌ها را به هم نزدیک‌تر می‌کند.

می‌گویند همیشه اولین قدم‌ها سخت‌ترین قدم‌ها هستند پس خواهش می‌کنم کمک کنیم این اولین قدم‌ها بهتر برداشته شوند. کمک من در حد همین پست و تبلیغ خانوادگی برای این جشنواره خواهد بود اما این که چه کمکی از شما برمی‌آید را نمی‌دانم. فقط این را می‌دانم که همیشه آدم‌های بدبین و غرغرو با چنین کارهایی مخالفت می‌کنند:"آمو دلدون خوشو؟ بیکاردین؟ مریضدین؟ خدا آقاد بیامرزو بش فکر نون کر..." اما این هم به دلیل تربیت فرهنگی غلط آن‌هاست. به آن‌ها هم کمک کنیم تا زندگی را زیباتر ببینند و از آن لذت ببرند.

از آقای دهاقین به خاطر طرح خوبشان خیلی ممنونم. معمولا در مملکت ما هر کس طرحی بدهد خودش هم باید مجریش شود و اگر در شورای ما هم چنین باشد، احتمالا این‌روزهای آقای دهاقین شلوغ و پرزحمت است. اما اطمینان می‌دهم این زحمات هدر نخواهد رفت. جوامع سالم همیشه مدیون انسان‌هایی هستند که برای ارضای استعلا‌طلبی‌شان متحمل زحمت می‌شوند. امیدوارم موفق باشند.

از سایر اعضای شورا و شهرداری هم تشکر می‌کنم. مطمئنم در این هیر و ویر عید آن‌قدر کار اجرایی روزمره دارند که طرح جدید قوز بالاقوز خواهد بود اما یقین دارم به ارزش معنوی این کار واقفند و در اجرای آن تلاش لازم را خواهند داشت. از خانم‌های فامیل شنیده‌ام خانم میراحسنی در تشویق خانم‌ها سنگ تمام گذاشته‌اند. نقش ایشان در این طرح و سایر طرح‌ها ویژه است. ایشان با پشتکار و روابط گسترده و خوبی که با زنان خونسار دارند می‌توانند تضمین موفقیت هر طرحی باشند. از ایشان هم ممنونم.

در پایان امیدوارم نحوه‌ی اجرا و جوایز طوری باشد که مشارکت را گسترده‌تر و اثر طرح را عمیق‌تر کند.

۸۸/۱۲/۱۵
ــ ـکمشـــ

نظرات  (۷)

۱۵ اسفند ۸۸ ، ۱۷:۵۹ مهدی رفعتی
درود من بر شما
کاملن به دیدگاه شما موافقم.ما خونساری ها چوب غرور و خودبرتربینی امان را می خوریم...هرجا سخن می گوییم خود را برتر از دیگر شهرها و فرهنگ ها می دانیم.همین است که مرتب درجا می زنیم.در مورد طرح آقای دهاقین هم در پس آینده ندای همبستگی مطلبی خواهم نوشت که اعلام حمایتی است از این طرح
با سپاس
۱۵ اسفند ۸۸ ، ۱۸:۰۳ مهدی رفعتی
با درود دوباره
انگار هربار بنده در این تارنگار پیام می گذارم چند غلط تایپی پدید می آید. کمی باید از عجله نویسی پرهیز کنم
پوزش برای این اشتباه
به دیدگاه: با دیدگاه
پس آینده: پست آینده

اینقدر از لطف شما انرژی گرفتیم که رفتیم توی فکر طرحهای دیگه..البته طرح از شما اجرا از ما هم فکر بدی نیست.
در مورد جایزه ها هم چشم فکر می کنیم و اطلاع می دهیم!
با نظرتون موافقم.

ما ها اگه نظری هم داشته باشیم معمولا مطرح نمی کنیم مبادا دیگران از طرح ونظر ما استفاده کنند.

یکی نیست بگه بابا چند تا فکر که بهتر از یکیه .شاید چیزی به ذهن دیگران برسه که اگه من صد سال دیگه هم فکر می کردم به ذهنم نمی رسید.

امید وارم که این طرح اینقدر قشنگ وبا شکوه اجرا بشه که دیگه جایی برای حرف های مفت وبیخود و نا امید کننده باقی نباشه.
اینم هست تو مطب های قدیمی این جا موند
گر به دولت برسی...مست نگردی...مردی!
گر به ذلت برسی...پست نگردی...مردی!
مردی نبود فتاده را طعنه زدن گر فتاده را دست بگیری مردی!
خوب بود؟

پاسخ:
خوب بود فقط پیداست تا حالا خواب بودی!
سلام.من هم با نظر شما موافقم برگزاری چنین اقدامات فرهنگی در خونسار باعث ایجاد شور و اشتیاق خاصی در بین مردم میشه و استقبال آنها از چنین طرحهایی انگیزه مسئولین رو برای اجرای برنامه های فرهنگی دیگه بیشتر می کنه هر چند که متاسفانه همیشه در خونسار عده ای وجود دارند که زمانی که در شهر یه کار خوب می خواد انجام بشه از هر گونه سنگ اندازی جلوی پای اون فرد دریغ نمی کنند!
چقدر ملموس بود خصلت خوانساری بودنمان.
فکر می کنم یکی از دلایلی که متاسفانه باعث شده خوانسار از خیلی شهرستانهای هم پای خودش عقب تر باشد همین خصلت است.
کاش می شد حداقل این غرور را کنار گذاشت و پذیرفت.
موفق باشید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی